۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
درباره سلاجقه روم، تاكنون کتاب مستقلى به فارسی امروز نوشته نشده و چند تاريخ قديم كه به سلجوقنامه معروف است، اساس همه آنها کتاب «الأوامر العلائية في الأمور العلائية» تصنيف ابن بىبى مىباشد. آن کتاب علاوه بر ناتمام بودن، از جهت اشتمال بر اشعار فارسی و قطعات و عبارات عربى، سبکی متكلفانه، مسجع و مقفى دارد كه از نظر تاريخى، چنانكه شايد قابل استفاده نيست و مىتوان آن را جزء كتب ادبى بشمار آورد.<ref>سرآغاز، صیک</ref> | درباره سلاجقه روم، تاكنون کتاب مستقلى به فارسی امروز نوشته نشده و چند تاريخ قديم كه به سلجوقنامه معروف است، اساس همه آنها کتاب «الأوامر العلائية في الأمور العلائية» تصنيف ابن بىبى مىباشد. آن کتاب علاوه بر ناتمام بودن، از جهت اشتمال بر اشعار فارسی و قطعات و عبارات عربى، سبکی متكلفانه، مسجع و مقفى دارد كه از نظر تاريخى، چنانكه شايد قابل استفاده نيست و مىتوان آن را جزء كتب ادبى بشمار آورد.<ref>سرآغاز، صیک</ref> | ||
اغلاق و تكلف | اغلاق و تكلف این کتاب باعث شد كه در همان زمان، ابن بىبى، مرد فاضلى كه نام خود را از غايت تواضع به مؤلف ذكر نكرده، زحمتى كشيده و حشو و زوايد آن را بيندازد و آن را مهذب و ملخص سازد. نسخه این کتاب را خاورشناس معروف هلندى، هوتسما، تحت عنوان «مختصر سلجوقنامه ابن بىبى» منتشر ساخت.<ref>همان</ref> | ||
نویسنده اثر حاضر، کتاب «مختصر سلجوقنامه» را از روى همان طبع هوتسما اساس كار خود قرار داده و در هر صفحه، صدر و ذيلى بر آن افزوده و فصول آن را با «الأوامر العلائية» تطبيق كرده و صفحات آن نسخه را در ذيل صفحات | نویسنده اثر حاضر، کتاب «مختصر سلجوقنامه» را از روى همان طبع هوتسما اساس كار خود قرار داده و در هر صفحه، صدر و ذيلى بر آن افزوده و فصول آن را با «الأوامر العلائية» تطبيق كرده و صفحات آن نسخه را در ذيل صفحات این طبع، يادداشت نموده است و چون در اصل نسخه «مختصر سلجوقنامه» آخرين صفحه؛ يعنى صفحه 337 ناقص بود، مطالب آن را با رجوع به کتاب «الأوامر العلائية» تكميل كرده است.<ref>همان</ref> | ||
سپس تعليقات و اضافاتى از ديگر كتب معتبر فارسی بر آن افزوده و گذشته از طبع تاريخ آل سلجوق در آناطولى كه از مؤلفى گمنام و نسخه يگانه آن در پاريس است، در ديگر تواريخ معتبر فارسی تصفح كرده و در هرجا مطلبى راجع به سلجوقيان روم يافته است، بيرون آورده و برای هریک، فصلى جداگانه به نام آن کتاب ترتيب داده است و سرانجام مقدمه مفصلى بر آن نوشته است.<ref>همان</ref> | سپس تعليقات و اضافاتى از ديگر كتب معتبر فارسی بر آن افزوده و گذشته از طبع تاريخ آل سلجوق در آناطولى كه از مؤلفى گمنام و نسخه يگانه آن در پاريس است، در ديگر تواريخ معتبر فارسی تصفح كرده و در هرجا مطلبى راجع به سلجوقيان روم يافته است، بيرون آورده و برای هریک، فصلى جداگانه به نام آن کتاب ترتيب داده است و سرانجام مقدمه مفصلى بر آن نوشته است.<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
چون مولانا جلالالدين بلخى مشهور به ملاى رومى در عصر سلاجقه روم مىزيست و مدفن او در قونيه است و در تاريخ تحولات فكرى و عرفانى اسلامى اثرى عميق از فلسفه خود بهجاى گذاشته است، در فصل چهارم، به وى اختصاص يافته است و تحت عنوان «ملاى رومى يونانىمآب» بحثى ممتع درباره زندگانى و فلسفه نوافلاطونى او شده است.<ref>همان</ref> | چون مولانا جلالالدين بلخى مشهور به ملاى رومى در عصر سلاجقه روم مىزيست و مدفن او در قونيه است و در تاريخ تحولات فكرى و عرفانى اسلامى اثرى عميق از فلسفه خود بهجاى گذاشته است، در فصل چهارم، به وى اختصاص يافته است و تحت عنوان «ملاى رومى يونانىمآب» بحثى ممتع درباره زندگانى و فلسفه نوافلاطونى او شده است.<ref>همان</ref> | ||
چون در | چون در این مجموعه و مقدمه، مكرر به نامهاى پادشاهان و اميران آسياى صغير از دوره سلاجقه روم تا پيش از عصر عثمانى اشاره رفته است، نویسنده، فصل پنجم را اختصاص به جدول نامهاى پادشاهان و فرمانروايان آسياى صغير از سلاجقه روم تا پيش از تشكيل دولت عثمانى داده، تا مراجعه بدانها فهم مطالب کتاب را بر خواننده آسان نمايد.<ref>همان</ref> | ||
کتاب «سلجوقنامه ابن بىبى»، به نام سلطان علاءالدين كيقباد «الأوامر العلائية في الأمور العلائية» نام يافته است.<ref>فصل اول، صنوزده</ref> | کتاب «سلجوقنامه ابن بىبى»، به نام سلطان علاءالدين كيقباد «الأوامر العلائية في الأمور العلائية» نام يافته است.<ref>فصل اول، صنوزده</ref> | ||
اين کتاب، تاريخى است از نوع کتاب وصاف (تجزية الأمصار و تزجية الأعصار) كه مشحون از كلمات عربى و عبارات مسجع و مقفى است و داراى سبکی متكلفانه و ملالآور است. چنانكه از غايت اغلاق و پيچيدگى، مطالب و حوادث تاريخى در طى آن عبارات مغلقه و تعبيرات منشيانه مشكله گم شده است و بهزحمت و دشوارى مىتوان شرح واقعه و بيان حادثهاى را از آن استخراج كرد. يقين است كه نویسنده در | اين کتاب، تاريخى است از نوع کتاب وصاف (تجزية الأمصار و تزجية الأعصار) كه مشحون از كلمات عربى و عبارات مسجع و مقفى است و داراى سبکی متكلفانه و ملالآور است. چنانكه از غايت اغلاق و پيچيدگى، مطالب و حوادث تاريخى در طى آن عبارات مغلقه و تعبيرات منشيانه مشكله گم شده است و بهزحمت و دشوارى مىتوان شرح واقعه و بيان حادثهاى را از آن استخراج كرد. يقين است كه نویسنده در این اثر متصنع و متكلف خود تنها قصد تاريخنگارى نداشته، بلكه مىخواسته با عبارتپردازى و لفظبازى، اظهار فضل و دبيرپيشگى كرده، در این شيوه پرتصنع و تكلف، استادى خویش را در عربیت و ادبيت، به رخ خواننده كشيده باشد.<ref>همان</ref> | ||
ابن بىبى پس از اتمام | ابن بىبى پس از اتمام این شاهكار ادبى خود، کتابش را به علاءالدين عطاملك بن محمد جوینى صاحب «تاريخ جهانگشاى» جوینى كه گویا در آن هنگام از طرف ايلخان مغول ولايت بغداد را داشته تقديم كرده است.<ref>همان، صبيست</ref> | ||
ظاهرا قرائت تاريخ جهانگشاى جوینى كه گذشته از تاريخ مغول، از شاهكارهاى ادبى بشمار مىرود، در نفس ابن بىبى اثرى عميق گذاشته و خواسته است به تقليد آن کتاب، او نيز کتابى در تاريخ سلاجقه روم نوشته باشد. البته از عهده برنيامده و در جزالت و روانى و انسجام عبارات، هرگز نتوانسته است كه کتاب خود را بهپاى تاريخ جهانگشاى جوینى برساند و در | ظاهرا قرائت تاريخ جهانگشاى جوینى كه گذشته از تاريخ مغول، از شاهكارهاى ادبى بشمار مىرود، در نفس ابن بىبى اثرى عميق گذاشته و خواسته است به تقليد آن کتاب، او نيز کتابى در تاريخ سلاجقه روم نوشته باشد. البته از عهده برنيامده و در جزالت و روانى و انسجام عبارات، هرگز نتوانسته است كه کتاب خود را بهپاى تاريخ جهانگشاى جوینى برساند و در این تقليد، سر از پاى خجالت بردارد.<ref>همان</ref> | ||
وى به سبب آنكه ارادتى خاص به خاندان جوینى داشته، پس از مدح و ثناى شمسالدين محمد صاحب ديوان، نثرا و نظما به ستايش برادر مورخ او، عطاملك جوینى پرداخته است.<ref>همان</ref> | وى به سبب آنكه ارادتى خاص به خاندان جوینى داشته، پس از مدح و ثناى شمسالدين محمد صاحب ديوان، نثرا و نظما به ستايش برادر مورخ او، عطاملك جوینى پرداخته است.<ref>همان</ref> |
ویرایش