۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوبكر بن احمد بن محمد بن عمر'''، ملقب به تقى الدين، (779-11 ذيقعدۀ 851ق1377/-19 ژانویۀ 1448م)، فقيه، قاضى القضاة و مورخ بود. وى در كودكى، [[صحيح بخارى]] را نزد پدر خویش آموخت. در 11 سالگى پدر را از دست داد و آنگاه در محضر درس عالمان زمان خویش چون ابن حجى، شرفان شريشى، جمال طيمانى، بدر بن مكتوم، ابوهريرۀ بن ذهبى، علاء بن ابوالمجد و ديگران به كسب علم پرداخت. او سرانجام فقيهى برجسته شد و رياست مذهب شافعى به او رسيد و متصدى فتوا و مرجع عموم گرديد. شهرت علمى وى باعث شد كه از اَطراف و اكناف، طالبان علم به نزد او شتافته، از درس وى استفاده كنند. او در دمشق و نيز در بيتالمقدس، به نقل حديث پرداخت. سخاوى تصريح كرده كه از او اجازۀ نقل حديث دريافت داشته است. وى نخست در مدارس مجاهديه و عذراویه به عنوان معيدِ درس مشغول بوده است، اما چنانكه خود او تصريح كرده، در 797ق در مدارس طبريه و امينيه به تدريس پرداخته است. همچنين در مدارس مختلف ديگرى چون: اقباليه، تقویه و جز آن تدريس كرده و جمع بسيارى از اعيان و بزرگان شام در جلسۀ درس وى شركت جستهاند. او در 842ق مستقلاً به عنوان قاضى القضاة دمشق انتخاب گرديد، اما چون در واقعۀ اينال جَكَمى، بر منبر جامع اموى، خطبه به نام ملك عزيز يوسف بن اشرف برسباى خواند، در حالى كه آن زمان در دمشق خطبه به نام ملك ظاهر جَقمق خوانده مىشد، از اينرو جقمق او را از مقام قضا بركنار كرد؛ اما بار ديگر در 843ق به اين مقام منصوب گرديد. در همين سال وى از مقام خطيبى جامع اموى بركنار شد و در 844ق مقام قاضى القضاتى را از او گرفتند و از آن پس او | '''ابوبكر بن احمد بن محمد بن عمر'''، ملقب به تقى الدين، (779-11 ذيقعدۀ 851ق1377/-19 ژانویۀ 1448م)، فقيه، قاضى القضاة و مورخ بود. وى در كودكى، [[صحيح بخارى]] را نزد پدر خویش آموخت. در 11 سالگى پدر را از دست داد و آنگاه در محضر درس عالمان زمان خویش چون ابن حجى، شرفان شريشى، جمال طيمانى، بدر بن مكتوم، ابوهريرۀ بن ذهبى، علاء بن ابوالمجد و ديگران به كسب علم پرداخت. او سرانجام فقيهى برجسته شد و رياست مذهب شافعى به او رسيد و متصدى فتوا و مرجع عموم گرديد. شهرت علمى وى باعث شد كه از اَطراف و اكناف، طالبان علم به نزد او شتافته، از درس وى استفاده كنند. او در دمشق و نيز در بيتالمقدس، به نقل حديث پرداخت. سخاوى تصريح كرده كه از او اجازۀ نقل حديث دريافت داشته است. وى نخست در مدارس مجاهديه و عذراویه به عنوان معيدِ درس مشغول بوده است، اما چنانكه خود او تصريح كرده، در 797ق در مدارس طبريه و امينيه به تدريس پرداخته است. همچنين در مدارس مختلف ديگرى چون: اقباليه، تقویه و جز آن تدريس كرده و جمع بسيارى از اعيان و بزرگان شام در جلسۀ درس وى شركت جستهاند. او در 842ق مستقلاً به عنوان قاضى القضاة دمشق انتخاب گرديد، اما چون در واقعۀ اينال جَكَمى، بر منبر جامع اموى، خطبه به نام ملك عزيز يوسف بن اشرف برسباى خواند، در حالى كه آن زمان در دمشق خطبه به نام ملك ظاهر جَقمق خوانده مىشد، از اينرو جقمق او را از مقام قضا بركنار كرد؛ اما بار ديگر در 843ق به اين مقام منصوب گرديد. در همين سال وى از مقام خطيبى جامع اموى بركنار شد و در 844ق مقام قاضى القضاتى را از او گرفتند و از آن پس او یکسره به اشتغالات علمى روى آورد. | ||
وى سرانجام در دمشق درگذشت. او را در مقبرۀ خانوادگى در باب الصغير به خاک سپردند. | وى سرانجام در دمشق درگذشت. او را در مقبرۀ خانوادگى در باب الصغير به خاک سپردند. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
به او آثار و تأليفات بسيارى نسبت دادهاند كه بيشتر آنها تلخيص، ذيل و شرح آثار ديگران است. وى در آثار خود از تأليفات [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] عسقلانى بهره برده و گاهى آراء او را نقد كرده است، او بر تاريخ ابن حجى ذيلى نوشته كه حوادث تا سال 840ق را در آن آورده است و ذيلى نيز بر تاريخهاى ذهبى، برزالى، ابن رافع، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و ديگران نوشته كه در 8 جلد و شامل حوادث 741ق تا 820 و اندى مىشده و بعد آن را در دو جلد و سپس در | به او آثار و تأليفات بسيارى نسبت دادهاند كه بيشتر آنها تلخيص، ذيل و شرح آثار ديگران است. وى در آثار خود از تأليفات [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] عسقلانى بهره برده و گاهى آراء او را نقد كرده است، او بر تاريخ ابن حجى ذيلى نوشته كه حوادث تا سال 840ق را در آن آورده است و ذيلى نيز بر تاريخهاى ذهبى، برزالى، ابن رافع، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و ديگران نوشته كه در 8 جلد و شامل حوادث 741ق تا 820 و اندى مىشده و بعد آن را در دو جلد و سپس در یک جلد خلاصه كرده است. برخى از آثار وى به اين شرح است: | ||
#تاريخ؛ | #تاريخ؛ |
ویرایش