امام رضا علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رسيد‌‎' به 'رسيد‌ ‎'
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'رسيد‌‎' به 'رسيد‌ ‎')
خط ۶۶: خط ۶۶:
پس از آن كه محمد امين در بغداد كشته شد و خلافت در خراسان بر مأمون مسلم گرديد، مأمون تصميم گرفت تا خلافت را پس از خود به كسى كه غير از خاندان بنى عباس باشد بسپارد و پس از تحقيق و بررسى در احوال علويان كسى را شايسته‌تر و برازنده‌تر از على بن موسى بن جعفر عليهم‌السلام نديد و از اين رو كس فرستاد و او را از مدينه به خراسان فرا خواند.
پس از آن كه محمد امين در بغداد كشته شد و خلافت در خراسان بر مأمون مسلم گرديد، مأمون تصميم گرفت تا خلافت را پس از خود به كسى كه غير از خاندان بنى عباس باشد بسپارد و پس از تحقيق و بررسى در احوال علويان كسى را شايسته‌تر و برازنده‌تر از على بن موسى بن جعفر عليهم‌السلام نديد و از اين رو كس فرستاد و او را از مدينه به خراسان فرا خواند.


دربارۀ علت اين تصميم مطالبى گفته شده است و از جمله بنابر خبرى در [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)|عيون اخبار الرضا]] از قول مأمون نقل شده است كه گويا هنگامى كه امين خود را در بغداد خليفه خواند و بسيارى از نقاط شرق عالم اسلام بر مأمون عاصى شدند، مأمون عهد و نذر كرد كه اگر بر مشكلات فائق آيد خلافت را در محلى قرار دهد كه خداوند قرار داده است و چون بر برادرش غالب آمد و به خلافت رسيد‌‎كسى را سزاوارتر از على بن موسى عليهما‌السلام نديد و او را از مدينه بخواست و ولايت‌عهدى خود را به او تفويض كرد.
دربارۀ علت اين تصميم مطالبى گفته شده است و از جمله بنابر خبرى در [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)|عيون اخبار الرضا]] از قول مأمون نقل شده است كه گويا هنگامى كه امين خود را در بغداد خليفه خواند و بسيارى از نقاط شرق عالم اسلام بر مأمون عاصى شدند، مأمون عهد و نذر كرد كه اگر بر مشكلات فائق آيد خلافت را در محلى قرار دهد كه خداوند قرار داده است و چون بر برادرش غالب آمد و به خلافت رسيد‌ ‎كسى را سزاوارتر از على بن موسى عليهما‌السلام نديد و او را از مدينه بخواست و ولايت‌عهدى خود را به او تفويض كرد.


اين مطلب درست به نظر نمى‌رسد، زيرا مستلزم آن است كه مأمون شيعه باشد و امامان را تا حضرت رضا قبول داشته باشد و گرنه «قرار دادن خلافت در محلى كه خداوند قرار داده است» معنى ندارد.
اين مطلب درست به نظر نمى‌رسد، زيرا مستلزم آن است كه مأمون شيعه باشد و امامان را تا حضرت رضا قبول داشته باشد و گرنه «قرار دادن خلافت در محلى كه خداوند قرار داده است» معنى ندارد.
خط ۸۲: خط ۸۲:
رجاء بن ابى الضحاك، خويش نزدیک  فضل بن سهل بود و همين امر شايد مؤيد اين مطلب باشد كه فضل بن سهل در كار ولايت‌عهدى حضرت رضا عليه‌السلام دخالت داشته است.
رجاء بن ابى الضحاك، خويش نزدیک  فضل بن سهل بود و همين امر شايد مؤيد اين مطلب باشد كه فضل بن سهل در كار ولايت‌عهدى حضرت رضا عليه‌السلام دخالت داشته است.


در روايات شيعه آمده است كه مأمون به حضرت رضا نوشت تا از راه بصره و اهواز و فارس به خراسان برود نه از راه كوفه و قم و دليل اين امر را كثرت شيعيان در كوفه و قم ذكر كرده‌اند، زيرا مأمون مى‌ترسيد‌‎كه شيعيان كوفه و قم به دور آن حضرت جمع شوند.
در روايات شيعه آمده است كه مأمون به حضرت رضا نوشت تا از راه بصره و اهواز و فارس به خراسان برود نه از راه كوفه و قم و دليل اين امر را كثرت شيعيان در كوفه و قم ذكر كرده‌اند، زيرا مأمون مى‌ترسيد‌ ‎كه شيعيان كوفه و قم به دور آن حضرت جمع شوند.


اين مؤيد آن است كه عامل فرا خواندن حضرت رضا به خراسان عاملى سياسى بوده است و مأمون مى‌ترسيده است كه كثرت شيعيان در كوفه يا قم سبب شود كه آن حضرت را به خلافت بردارند و رشتۀ كار بكلى از دست مأمون خارج گردد.
اين مؤيد آن است كه عامل فرا خواندن حضرت رضا به خراسان عاملى سياسى بوده است و مأمون مى‌ترسيده است كه كثرت شيعيان در كوفه يا قم سبب شود كه آن حضرت را به خلافت بردارند و رشتۀ كار بكلى از دست مأمون خارج گردد.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
حضرت امام رضا عليه‌السلام به موجب آنچه مؤلف [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] آورده است در پشت اين عهدنامه قبول خود را اعلام فرموده است اما بقاى خود را پس از مأمون و وصول خود را به مقام خلافت با ترديد و شك تلقى كرده است.
حضرت امام رضا عليه‌السلام به موجب آنچه مؤلف [[كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط. الحديثة)|كشف الغمة]] آورده است در پشت اين عهدنامه قبول خود را اعلام فرموده است اما بقاى خود را پس از مأمون و وصول خود را به مقام خلافت با ترديد و شك تلقى كرده است.


البته آن حضرت هم به نور امامت و هم با روشن بينى خاصى كه از اوضاع و احوال سياسى زمان خود داشت مى‌دانست كه اين كار به آخر نخواهد رسيد‌‎و بنى عباس و مخالفان خاندان امام علی‌ عليه‌السلام به هر طريقى كه باشد با آن مخالفت خواهند كرد.
البته آن حضرت هم به نور امامت و هم با روشن بينى خاصى كه از اوضاع و احوال سياسى زمان خود داشت مى‌دانست كه اين كار به آخر نخواهد رسيد‌ ‎و بنى عباس و مخالفان خاندان امام علی‌ عليه‌السلام به هر طريقى كه باشد با آن مخالفت خواهند كرد.


اما آنچه شخص را به تأمل وا مى‌دارد اين است كه در آن جا گويا حضرت رضا مرقوم فرموده بود: «الجامعة و الجفر يدلان على ضد ذلك و ما أدري ما يفعل بي و لا بكم» يعنى: جامعه و جفر بر خلاف اين دلالت دارند (يعنى دلالت دارند بر اين كه اين امر خلافت به من نخواهد رسيد) و من نمى‌دانم بر سر من و شما چه خواهد آمد يا با من و با شما چه خواهند كرد.
اما آنچه شخص را به تأمل وا مى‌دارد اين است كه در آن جا گويا حضرت رضا مرقوم فرموده بود: «الجامعة و الجفر يدلان على ضد ذلك و ما أدري ما يفعل بي و لا بكم» يعنى: جامعه و جفر بر خلاف اين دلالت دارند (يعنى دلالت دارند بر اين كه اين امر خلافت به من نخواهد رسيد) و من نمى‌دانم بر سر من و شما چه خواهد آمد يا با من و با شما چه خواهند كرد.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
امام به سوى مصلا حركت آغاز كرد ولى هر ده قدمى كه به پيش مى‌رفت مى‌ايستاد و چهار تكبير مى‌گفت. تمام كوچه‌ها و خيابان‌هاى شهر مرو از جمعيت مملو گرديد، همه با اشتياق گرد آمدند و ناظر حركت پيامبرگونۀ امام بودند.
امام به سوى مصلا حركت آغاز كرد ولى هر ده قدمى كه به پيش مى‌رفت مى‌ايستاد و چهار تكبير مى‌گفت. تمام كوچه‌ها و خيابان‌هاى شهر مرو از جمعيت مملو گرديد، همه با اشتياق گرد آمدند و ناظر حركت پيامبرگونۀ امام بودند.


گزارش اين صحنه‌هاى مهيج به گوش مأمون مى‌رسيد‌‎تا آنجا كه بر اثر القاى اطرافيان تاب ادامۀ برنامه را نياورده دستور داد كه امام از ميان راه برگردد و امام نيز چنين كرد و مردم آشفته خاطر و خشم‌ناك پراكنده شدند و صفوف نماز ديگر به نظم نپيوست و توطئۀ مأمون با شكست مواجه گرديد.
گزارش اين صحنه‌هاى مهيج به گوش مأمون مى‌رسيد‌ ‎تا آنجا كه بر اثر القاى اطرافيان تاب ادامۀ برنامه را نياورده دستور داد كه امام از ميان راه برگردد و امام نيز چنين كرد و مردم آشفته خاطر و خشم‌ناك پراكنده شدند و صفوف نماز ديگر به نظم نپيوست و توطئۀ مأمون با شكست مواجه گرديد.


==شهادت==
==شهادت==
[[ابن‌بابویه، محمد بن علی|صدوق]] در [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)|عيون اخبار الرضا]] از ابوعلى حسين بن احمد سلامى مؤلف اخبار خراسان (كه فعلا در دست نيست) نقل مى‌كند كه ولايت‌عهدى حضرت رضا به اشاره و توصيۀ فضل بن سهل بوده است و چون اين خبر به بغداد رسيد‌‎خاندان بنى عباس را خوش نيامد و مأمون را خلع كردند و با ابراهيم بن المهدى كه موسيقى‌دان و عود نواز بود بيعت كردند و چون مأمون اين خبر را شنيد دريافت كه فضل بن سهل رأى ناصوابى در پيش او گذاشته است.
[[ابن‌بابویه، محمد بن علی|صدوق]] در [[عيون أخبار الرضا عليه‌السلام (تصحیح لاجوردی‌)|عيون اخبار الرضا]] از ابوعلى حسين بن احمد سلامى مؤلف اخبار خراسان (كه فعلا در دست نيست) نقل مى‌كند كه ولايت‌عهدى حضرت رضا به اشاره و توصيۀ فضل بن سهل بوده است و چون اين خبر به بغداد رسيد‌ ‎خاندان بنى عباس را خوش نيامد و مأمون را خلع كردند و با ابراهيم بن المهدى كه موسيقى‌دان و عود نواز بود بيعت كردند و چون مأمون اين خبر را شنيد دريافت كه فضل بن سهل رأى ناصوابى در پيش او گذاشته است.


پس، از مرو بيرون آمد و راهى بغداد شد و چون به سرخس رسيد‌‎فضل ناگهان در حمام كشته شد و قاتل او غالب، دايى مأمون بود. بعد مأمون حضرت را در حال بيمارى كه بر او عارض شده بود مسموم ساخت و آن حضرت در اثر آن سم وفات يافت و در «سناباد» توس در كنار قبر هارون مدفون گرديد. اين واقعه در صفر سال 203 ق اتفاق افتاد.
پس، از مرو بيرون آمد و راهى بغداد شد و چون به سرخس رسيد‌ ‎فضل ناگهان در حمام كشته شد و قاتل او غالب، دايى مأمون بود. بعد مأمون حضرت را در حال بيمارى كه بر او عارض شده بود مسموم ساخت و آن حضرت در اثر آن سم وفات يافت و در «سناباد» توس در كنار قبر هارون مدفون گرديد. اين واقعه در صفر سال 203 ق اتفاق افتاد.


[[ابن‌بابویه، محمد بن علی|صدوق]] پس از نقل اين خبر از كتاب اخبار خراسان، آن را نادرست مى‌داند و مى‌گويد (چنان كه قبلا ذكر شد) مأمون خود، آن حضرت را وليعهد كرد و فضل بن سهل چون از پروردگان آل برمك بود با حضرت رضا عليه‌السلام دشمن بود.
[[ابن‌بابویه، محمد بن علی|صدوق]] پس از نقل اين خبر از كتاب اخبار خراسان، آن را نادرست مى‌داند و مى‌گويد (چنان كه قبلا ذكر شد) مأمون خود، آن حضرت را وليعهد كرد و فضل بن سهل چون از پروردگان آل برمك بود با حضرت رضا عليه‌السلام دشمن بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش