حقیقت جاوید: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۲۸: خط ۲۸:
كتاب از دو بخش تشكيل شده است: بخش اول، شامل آيات و رواياتى در فضيلت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و بخش دوم آن مناظره مأمون با علماى اهل سنت در موضوع امامت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است.
كتاب از دو بخش تشكيل شده است: بخش اول، شامل آيات و رواياتى در فضيلت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و بخش دوم آن مناظره مأمون با علماى اهل سنت در موضوع امامت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است.


اولين آيه‌اى كه مؤلف به آن اشاره كرده است آيه 61 سوره آل عمران (آيه مباهله) است. مؤلف مى‌گويد: با توجه به كلمه ''' «أنفسنا» ''' در اين آيه شريفه كه مصداق آن [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است. او در كمالات با رسول خدا(ص) يكسان است و از آنجا كه پيامبر(ص) به اجماع امت و روايات، افضل از جميع انبياى الهى است، پس [[امام على(ع)]] نيز افضل از انبياى الهى است<ref>متن كتاب، ص10</ref>
اولين آيه‌اى كه مؤلف به آن اشاره كرده است آيه 61 سوره آل عمران (آيه مباهله) است. مؤلف مى‌گويد: با توجه به كلمه ''' «أنفسنا» ''' در اين آيه شريفه كه مصداق آن [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است. او در كمالات با رسول خدا(ص) يكسان است و از آنجا كه پيامبر(ص) به اجماع امت و روايات، افضل از جميع انبياى الهى است، پس [[امام على(ع)]] نيز افضل از انبياى الهى است.<ref>متن كتاب، ص10</ref>


يك نكته مهم:
يك نكته مهم:
خط ۳۴: خط ۳۴:
نويسنده در پى مطلب فوق، مى‌نويسد: «[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، از علماى اهل سنت در قسمت ''' «أنفسنا و أنفسكم» ''' مى‌گويد: بى‌شك مراد از ''' «أنفسنا» ''' خود پيامبر(ص) نيست؛ چون انسان خودش را دعوت به امرى نمى‌كند، بلكه مراد غير از رسول‌الله است و علما اجماع كرده‌اند كه آن غير، كسى جز على بن ابى‌طالب نيست؛ پس آيه شريفه دلالت دارد كه نفس على(ع)، همان نفس پيامبر(ص) و مثل نفس پيامبر(ص) است؛ نه اينكه نفس على(ع) عين نفس پيامبر است. از اين معنا برمى‌آيد كه على(ع) با پيامبر(ص) در جميع فضايل و كرامات مساوى هستند و البته از اين عمومیت مساوات، تنها نبوت استثنا مى‌شود؛ زيرا به دليل اجماع و روايات، درمى‌يابيم كه بعد از پيامبر اكرم، پيامبر ديگرى نخواهد آمد»<ref>همان، ص11</ref>
نويسنده در پى مطلب فوق، مى‌نويسد: «[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، از علماى اهل سنت در قسمت ''' «أنفسنا و أنفسكم» ''' مى‌گويد: بى‌شك مراد از ''' «أنفسنا» ''' خود پيامبر(ص) نيست؛ چون انسان خودش را دعوت به امرى نمى‌كند، بلكه مراد غير از رسول‌الله است و علما اجماع كرده‌اند كه آن غير، كسى جز على بن ابى‌طالب نيست؛ پس آيه شريفه دلالت دارد كه نفس على(ع)، همان نفس پيامبر(ص) و مثل نفس پيامبر(ص) است؛ نه اينكه نفس على(ع) عين نفس پيامبر است. از اين معنا برمى‌آيد كه على(ع) با پيامبر(ص) در جميع فضايل و كرامات مساوى هستند و البته از اين عمومیت مساوات، تنها نبوت استثنا مى‌شود؛ زيرا به دليل اجماع و روايات، درمى‌يابيم كه بعد از پيامبر اكرم، پيامبر ديگرى نخواهد آمد»<ref>همان، ص11</ref>


نكته مهمى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت و در هر نقل قولى همواره آن را در نظر گرفت، اين است كه آنچه نويسنده به‌عنوان سخن [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نقل نموده، سخن وى نيست، بلكه گفتارى است كه او آن را به‌عنوان يك گمان از يك شخص شيعى نقل كرده و سپس آن را نقد نموده است<ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] محمد بن عمر، 1420، ص248</ref>
نكته مهمى كه در اينجا بايد به آن توجه داشت و در هر نقل قولى همواره آن را در نظر گرفت، اين است كه آنچه نويسنده به‌عنوان سخن [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نقل نموده، سخن وى نيست، بلكه گفتارى است كه او آن را به‌عنوان يك گمان از يك شخص شيعى نقل كرده و سپس آن را نقد نموده است.<ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] محمد بن عمر، 1420، ص248</ref>


نويسنده سپس رواياتى را در مدح و فضيلت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] آورده است. بيشتر اين روايات از طريق اهل سنت وارد شده است.
نويسنده سپس رواياتى را در مدح و فضيلت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] آورده است. بيشتر اين روايات از طريق اهل سنت وارد شده است.
خط ۵۰: خط ۵۰:
مأمون در جواب گفت كه اين روايت صحيح نيست؛ زيرا شما به‌اتفاق روايت مى‌كنيد كه پيامبر بين هر دو نفر از اصحاب خود، عقد برادرى بست و على(ع) را همان‌طور تنها و بى‌برادر گذاشت. على(ع) از پيامبر پرسيد: آيا كسى با من برادر نيست؟
مأمون در جواب گفت كه اين روايت صحيح نيست؛ زيرا شما به‌اتفاق روايت مى‌كنيد كه پيامبر بين هر دو نفر از اصحاب خود، عقد برادرى بست و على(ع) را همان‌طور تنها و بى‌برادر گذاشت. على(ع) از پيامبر پرسيد: آيا كسى با من برادر نيست؟


حضرت در جواب فرمود: من امر تو را تأخير نينداختم، مگر براى خودم؛ يعنى تو بايد برادر من باشى و من تو را براى برادرى با خود نگه داشته‌ام. خوب وقتى اين خبر صحيح است، قطعا آن خبر باطل است<ref>همان، ص31</ref>
حضرت در جواب فرمود: من امر تو را تأخير نينداختم، مگر براى خودم؛ يعنى تو بايد برادر من باشى و من تو را براى برادرى با خود نگه داشته‌ام. خوب وقتى اين خبر صحيح است، قطعا آن خبر باطل است.<ref>همان، ص31</ref>


وقتى تمام عالمان اهل سنت، سؤالات و استدلال‌هاى خود را گفتند و مأمون آنها را پاسخ داد. در آن هنگام، همگى سر به زير انداخته و عملا با سكوتشان پاسخ وى را دادند. مأمون كه آنها را سربه‌زير و ساكت ديد، پرسيد: چرا ساكت شديد. گفتند: ما تا آنجايى كه توانايى داشتيم، كوتاهى نكرديم و هرچه خواستيم پرسيديم<ref>همان، ص51</ref>
وقتى تمام عالمان اهل سنت، سؤالات و استدلال‌هاى خود را گفتند و مأمون آنها را پاسخ داد. در آن هنگام، همگى سر به زير انداخته و عملا با سكوتشان پاسخ وى را دادند. مأمون كه آنها را سربه‌زير و ساكت ديد، پرسيد: چرا ساكت شديد. گفتند: ما تا آنجايى كه توانايى داشتيم، كوتاهى نكرديم و هرچه خواستيم پرسيديم<ref>همان، ص51</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش