۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[جوادی آملی، عبدالله]] ( | [[جوادی آملی، عبدالله]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''أسرار الصلاة''' در بيان اسرار اين عبادت بىبديل است كه با صبغهاى روايى، به زبان عربى، توسط [[آیتالله جوادى آملى]] در سال 1414ق و در يك جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى | '''أسرار الصلاة''' در بيان اسرار اين عبادت بىبديل است كه با صبغهاى روايى، به زبان عربى، توسط [[آیتالله جوادى آملى]] در سال 1414ق و در يك جلد تأليف گرديده و داراى نكاتى مهم و باارزش با توجهى ویژه به روايات معصومين(عليهمالسلام) در اين زمينه مىباشد. | ||
کتابهايى با همين اسم، توسط بزرگانى مانند [[شهيد ثانى]] و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از | کتابهايى با همين اسم، توسط بزرگانى مانند [[شهيد ثانى]] و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و... نيز وجود دارد كه هر كدام از ویژگى خاصى برخوردارند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت [[برقی، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مىباشد. | ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت [[برقی، احمد بن محمد|ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مىباشد. | ||
مؤلف | مؤلف مىگوید: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | ||
ايشان، براى اثبات باطندار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كردهاند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(ص) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مىباشد؛ پيامبر(ص) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مىباشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آوردهاند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. | ايشان، براى اثبات باطندار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كردهاند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(ص) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مىباشد؛ پيامبر(ص) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مىباشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آوردهاند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
ابتدا، در اين صله، مفهوم نيت بازگو شده است؛ به اين صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمىباشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مىباشد، زيرا اين قصد، مدار بحثهاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مىباشد. | ابتدا، در اين صله، مفهوم نيت بازگو شده است؛ به اين صورت كه منظور از نيت، قصد عنوان، مانند صلاة ظهر يا عصر يا مانند اداى دين در امر معاملى نيست كما اينكه مراد، قصد وجه مثل وجوب يا استحباب نيز نمىباشد بلكه مراد، خصوص قصد قربت به خداوند سبحان مىباشد، زيرا اين قصد، مدار بحثهاى عرفانى، كلامى و اخلاقى پيرامون صلاح و فلاح قلب مىباشد. | ||
در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مىفرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مىفرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه | در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مىفرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مىفرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه گویاتر از اين دو آيه است، آيه 163 و 162 سوره انعام است كه مىفرمايد: '''«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين»'''. | ||
از روايات هم ما به يك روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مىكنيم و آن روايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. | از روايات هم ما به يك روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مىكنيم و آن روايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از پيامبر(ص) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مىسازد. | مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مىسازد. | ||
ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مىداند و در اين رابطه به روايتى از [[امام على(ع)]] نيز استناد | ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مىداند و در اين رابطه به روايتى از [[امام على(ع)]] نيز استناد مىجوید و در معناى آن روايت مىفرمايد: هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول خواهد بود، به خاطر آنكه وجودش محض ذاتش مىباشد و شكى در لزوم قوى بودن علت از معلول نيست و با اين وجود بعضى از اهل معرفت گفتهاند«بسم الله» از سوى بنده به منزله «كن» از سوى رب مىباشد. | ||
از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه «بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزدیک تر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله «كن» از سوى خداوند متعال مىشمارد. | از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه «بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزدیک تر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله «كن» از سوى خداوند متعال مىشمارد. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
سر قيام | سر قيام | ||
نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مىباشند. مؤلف، | نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مىباشند. مؤلف، مىگوید: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مىباشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد. | ||
حالات نماز، اعم از قيام و ركوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر(ص) در معراج پيدا كرده؛ بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله'''«ص و القرآن ذي الذكر»''' بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مىباشد: «أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». | حالات نماز، اعم از قيام و ركوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر(ص) در معراج پيدا كرده؛ بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله'''«ص و القرآن ذي الذكر»''' بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مىباشد: «أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا». | ||
سر قنوت، تشهد و تسليم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اينجا مىفرمايد: شكى نيست كه نظام | سر قنوت، تشهد و تسليم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اينجا مىفرمايد: شكى نيست كه نظام تكوین بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقيم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود؛ آيه 56 سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مىفرمايد: '''«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم»''' و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مىشود، همگى در عالم تشريع مىباشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام؛ يعنى نظام تكوین و تشريع معين گرديدهاند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوینى مىباشند؛ از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مىباشد. | ||
اسرار تعقيبات نماز | اسرار تعقيبات نماز |
ویرایش