۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در بيان احوال نادر شاه آمده است كه پدرش، امامقلى نام داشته و از قبيله افشار بوده است. مؤلف عقيده دارد كه پدر نادر، مردى داراى اعتبار يا منصب نبود و قائل است كه خود او نيز هرگز از نسب بزرگ لاف نمىزد و به نقل از يكى از كتب مىنويسد كه در اوايل حال، پوستين دوزى كرده و از اين ممر تحصيل معاش مىكرد و مكرر از پستى نژادش صحبت داشت. گويند چون كه خواست دخترى از خانواد سلطنت دهلى به جهت پسرش خواستگارى كند، صاحبان دختر گفتند: رسم ما چنين است كه داماد بايد تا هفت پشت خود را برشمرده و بشناساند. نادر به فرستاده آنان گفت: بگو كه داماد شما، پسر نادر شاه است و نادر شاه پسر شمشير و پسر زاد شمشير... و همين طور تا هفتاد پشت برشمرد. | در بيان احوال نادر شاه آمده است كه پدرش، امامقلى نام داشته و از قبيله افشار بوده است. مؤلف عقيده دارد كه پدر نادر، مردى داراى اعتبار يا منصب نبود و قائل است كه خود او نيز هرگز از نسب بزرگ لاف نمىزد و به نقل از يكى از كتب مىنويسد كه در اوايل حال، پوستين دوزى كرده و از اين ممر تحصيل معاش مىكرد و مكرر از پستى نژادش صحبت داشت. گويند چون كه خواست دخترى از خانواد سلطنت دهلى به جهت پسرش خواستگارى كند، صاحبان دختر گفتند: رسم ما چنين است كه داماد بايد تا هفت پشت خود را برشمرده و بشناساند. نادر به فرستاده آنان گفت: بگو كه داماد شما، پسر نادر شاه است و نادر شاه پسر شمشير و پسر زاد شمشير... و همين طور تا هفتاد پشت برشمرد. | ||
از فصل 22 تا 26: در بيان مذهب و شريعت اهالى ايران، تصوف و عقايد فرق صوفيه، چگونگى احوال علما، تجار، وضع محاكم، رفتار طوايف و قبايل، عادات شهر نشينان، عشاير و ايلات، طرز حكومت سلاطين و ويژگىهاى اخلاقى و صفات درباريان و | از فصل 22 تا 26: در بيان مذهب و شريعت اهالى ايران، تصوف و عقايد فرق صوفيه، چگونگى احوال علما، تجار، وضع محاكم، رفتار طوايف و قبايل، عادات شهر نشينان، عشاير و ايلات، طرز حكومت سلاطين و ويژگىهاى اخلاقى و صفات درباريان و نزدیک ان شاه، آب و هواى ايران و اختلاف طبايع اهالى شرق مىباشد. | ||
مؤلف در سفرهاى خود به ايران، با صوفيان ايران مراودت و معاشرت داشته و در اين فصول، به تفصيل از عقايد آنان و فرقههاى مختلف صوفيه سخن به ميان رفته است؛ اشعار و سخنان شاعران و عارفان بنام همچون شمس تبريزى، مولوى، [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، سهل بن عبدالله، سعدى، حافظ و... را منبع عقيده صوفيان ايران دانسته و از نوشتههاى او در اين بخش برداشت مىشود كه او ارادت خاصى به اين طبقه داشته و تحت تأثير گفتار آنان قرار گرفته است. | مؤلف در سفرهاى خود به ايران، با صوفيان ايران مراودت و معاشرت داشته و در اين فصول، به تفصيل از عقايد آنان و فرقههاى مختلف صوفيه سخن به ميان رفته است؛ اشعار و سخنان شاعران و عارفان بنام همچون شمس تبريزى، مولوى، [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، سهل بن عبدالله، سعدى، حافظ و... را منبع عقيده صوفيان ايران دانسته و از نوشتههاى او در اين بخش برداشت مىشود كه او ارادت خاصى به اين طبقه داشته و تحت تأثير گفتار آنان قرار گرفته است. |
ویرایش