تاریخ مشروطه ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
كسروى در 1302‌ش كه هجده سال از وقايع مشروطه مى‌گذشت بر آن شد تا رخدادهاى آذربايجان را از بدو جنبش مشروطه به رشته تحرير درآورد. يادداشت‌هايى نيز تهيه كرد كه ابتدا در سوريه در ماهنامه‌العرفان تحت عنوان "آذربايجان في ثمانيه عشر عاما" به چاپ رسيد و از 1313ش به صورت سلسله مقالاتى در مجله پيمان منتشر شد. از آنجا كه رخدادهاى آذربايجان از ساير مناطق قابل تفكيك نبود حوادث و وقايع ديگر كانون‌هاى جنبش مشروطه خواهى چون تهران و گيلان نيز افزوده شد و بدين ترتيب تاريخ مشروطه ايران در سه بخش به چاپ رسيد. وقايع پس از انقلاب مشروطه تا پايان قيام شيخ محمد خيابانى نيز در چهار بخش با عنوان تاريخ هيجده ساله آذربايجان منتشر شد.
كسروى در 1302‌ش كه هجده سال از وقايع مشروطه مى‌گذشت بر آن شد تا رخدادهاى آذربايجان را از بدو جنبش مشروطه به رشته تحرير درآورد. يادداشت‌هايى نيز تهيه كرد كه ابتدا در سوريه در ماهنامه‌العرفان تحت عنوان "آذربايجان في ثمانيه عشر عاما" به چاپ رسيد و از 1313ش به صورت سلسله مقالاتى در مجله پيمان منتشر شد. از آنجا كه رخدادهاى آذربايجان از ساير مناطق قابل تفكيك نبود حوادث و وقايع ديگر كانون‌هاى جنبش مشروطه خواهى چون تهران و گيلان نيز افزوده شد و بدين ترتيب تاريخ مشروطه ايران در سه بخش به چاپ رسيد. وقايع پس از انقلاب مشروطه تا پايان قيام شيخ محمد خيابانى نيز در چهار بخش با عنوان تاريخ هيجده ساله آذربايجان منتشر شد.


كسروى مدعى است كه در اين كتاب قصد تاريخ نگارى ندارد و قصد خويش را از نگاشتن تاريخ مشروطه ضبط وقايع و حوادث مشروطه براى آيندگان، ارج‌گذارى مبارزان گمنام مشروطه و ياد آورى ايام تلخ گذشته ذكر مى‌كند. وى در نگارش تاريخ مشروطه ايران از "تاريخ بيدارى ايرانيان" و كتاب "آبى" بهره جسته است. نويسنده تاريخ مشروطه ايران كه در زمان انقلاب مشروطه شانزده سال داشته از نزديك شاهد وقايع و حوادث تبريز، دومين كانون انقلاب مشروطه، بوده است. وى با سران مشروطه آذربايجان آشنايى داشته و كوشيده است تا ديده‌ها و شنيده‌هاى خود را به رشته تحرير درآورد و كمتر به حدس و گمان تكيه كند.
كسروى مدعى است كه در اين كتاب قصد تاريخ نگارى ندارد و قصد خويش را از نگاشتن تاريخ مشروطه ضبط وقايع و حوادث مشروطه براى آيندگان، ارج‌گذارى مبارزان گمنام مشروطه و ياد آورى ايام تلخ گذشته ذكر مى‌كند. وى در نگارش تاريخ مشروطه ايران از "تاريخ بيدارى ايرانيان" و كتاب "آبى" بهره جسته است. نويسنده تاريخ مشروطه ايران كه در زمان انقلاب مشروطه شانزده سال داشته از نزدیک  شاهد وقايع و حوادث تبريز، دومين كانون انقلاب مشروطه، بوده است. وى با سران مشروطه آذربايجان آشنايى داشته و كوشيده است تا ديده‌ها و شنيده‌هاى خود را به رشته تحرير درآورد و كمتر به حدس و گمان تكيه كند.


از امتيازات كتاب حاضر عكس‌هاى فراوان آن است كه با توجه به امكانات آن روزگار از كارهاى ارزنده و كم نظير به شمار مى‌رود. با اين همه اين كتاب از كاستى‌ها و سستى‌ها خالى نيست گه‌گاه گرايش‌هاى جانبدارانه كسروى در ذكر وقايع انقلاب و نقش افراد در آن به چشم مى‌خورد. او بيشتر به نقش مردم گمنام كوچه و بازار و مجاهدان پرداخته و از كسانى كه در تصميم گيرى‌هاى عمده مشاركت داشتند، نام نبرده يا چندان به خوشى از آنان ياد نكرده است. دقت‌ها و ريزبينى‌هاى كسروى را بيشتر در بخش تبريز و آذربايجان مى‌توان ديد ولى در شرح وقايع انقلاب در تهران و ديگر شهرها اطلاعات وى چندان دقيق و موشكافانه به نظر نمى‌رسد او در اين موارد بيشتر از كتاب تاريخ بيدارى ايرانيان بهره برده است و علت اين امر به گفته خود كسروى نداشتن اطلاعات كافى از اوضاع و چگونگى انقلاب در آن بلاد است. كسروى در ذكر وقايع تبريز و حوادث مشروطيت در آن شهر شيفتگى فراوان نشان مى‌دهد و در موارد متعدد به ستايش انجمن تبريز و رشادت‌ها و فداكارى‌هاى مجاهدان آن شهر، چه آذربايجانى و چه قفقازى مى‌پردازد. هم‌چنين كسروى در اين كتاب براى پرهيز از به كار بردن كلمات عربى از واژه‌هاى برساخته كه غالبا در هيچ فرهنگ و لغت‌نامه‌اى نيامده استفاده بسيار كرده است. در نتيجه اين اصرار كسروى به ساخت لغات تازه، نثر كتاب صورتى ساختگى پيدا كرده است كه كمتر كسى را خوش مى‌آيد. بسيارى از مورخان و رجال دوره مشروطيت كتاب كسروى را مثبت ارزيابى نكرده‌اند. سيد حسن تقى‌زاده كتاب را از حيث ثبت تاريخ روز و ماه و سال وقايع سودمند مى‌داند ولى معتقد است كه بسيارى از مندرجات آن خلاف حقيقت و پر از اشتباه است و حتى مطالب مرتبط با خودش را بى‌اساس برمى‌شمرد. مهدى ملك‌زاده مؤلف تاريخ انقلاب مشروطيت ايران نيز بر اين اعتقاد است كه كسروى در ذكر بسيارى از حوادث و موقعيت اشخاص در انقلاب خطا كرده و ظلم بزرگى در حق خادمان مشروطيت روا داشته است.
از امتيازات كتاب حاضر عكس‌هاى فراوان آن است كه با توجه به امكانات آن روزگار از كارهاى ارزنده و كم نظير به شمار مى‌رود. با اين همه اين كتاب از كاستى‌ها و سستى‌ها خالى نيست گه‌گاه گرايش‌هاى جانبدارانه كسروى در ذكر وقايع انقلاب و نقش افراد در آن به چشم مى‌خورد. او بيشتر به نقش مردم گمنام كوچه و بازار و مجاهدان پرداخته و از كسانى كه در تصميم گيرى‌هاى عمده مشاركت داشتند، نام نبرده يا چندان به خوشى از آنان ياد نكرده است. دقت‌ها و ريزبينى‌هاى كسروى را بيشتر در بخش تبريز و آذربايجان مى‌توان ديد ولى در شرح وقايع انقلاب در تهران و ديگر شهرها اطلاعات وى چندان دقيق و موشكافانه به نظر نمى‌رسد او در اين موارد بيشتر از كتاب تاريخ بيدارى ايرانيان بهره برده است و علت اين امر به گفته خود كسروى نداشتن اطلاعات كافى از اوضاع و چگونگى انقلاب در آن بلاد است. كسروى در ذكر وقايع تبريز و حوادث مشروطيت در آن شهر شيفتگى فراوان نشان مى‌دهد و در موارد متعدد به ستايش انجمن تبريز و رشادت‌ها و فداكارى‌هاى مجاهدان آن شهر، چه آذربايجانى و چه قفقازى مى‌پردازد. هم‌چنين كسروى در اين كتاب براى پرهيز از به كار بردن كلمات عربى از واژه‌هاى برساخته كه غالبا در هيچ فرهنگ و لغت‌نامه‌اى نيامده استفاده بسيار كرده است. در نتيجه اين اصرار كسروى به ساخت لغات تازه، نثر كتاب صورتى ساختگى پيدا كرده است كه كمتر كسى را خوش مى‌آيد. بسيارى از مورخان و رجال دوره مشروطيت كتاب كسروى را مثبت ارزيابى نكرده‌اند. سيد حسن تقى‌زاده كتاب را از حيث ثبت تاريخ روز و ماه و سال وقايع سودمند مى‌داند ولى معتقد است كه بسيارى از مندرجات آن خلاف حقيقت و پر از اشتباه است و حتى مطالب مرتبط با خودش را بى‌اساس برمى‌شمرد. مهدى ملك‌زاده مؤلف تاريخ انقلاب مشروطيت ايران نيز بر اين اعتقاد است كه كسروى در ذكر بسيارى از حوادث و موقعيت اشخاص در انقلاب خطا كرده و ظلم بزرگى در حق خادمان مشروطيت روا داشته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش