التنبيه و الإشراف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۹۹: خط ۹۹:
عناوين بعدى كتاب مربوط به تاريخ خلفاى بنى عباس از خلافت ابوالعباس سفاح تا خلافت مطيع مى‌باشد. آغاز روى كار آمدن عباسيان و دعوت آنان، تثبيت مقام وزارت، ولايتعهدى [[امام رضا(ع)]] و اخبار مربوط به ايران مانند تأسيس دولت طاهريان، قيام بابك خرم‌دين، قيام افشين و قيام صاحب الزنج همراه با شرح مختصرى از خلق‌وخوى خلفا، موضوعات مطروحه اين بخش‌ها را تشكيل مى‌دهد.<ref>همان</ref>
عناوين بعدى كتاب مربوط به تاريخ خلفاى بنى عباس از خلافت ابوالعباس سفاح تا خلافت مطيع مى‌باشد. آغاز روى كار آمدن عباسيان و دعوت آنان، تثبيت مقام وزارت، ولايتعهدى [[امام رضا(ع)]] و اخبار مربوط به ايران مانند تأسيس دولت طاهريان، قيام بابك خرم‌دين، قيام افشين و قيام صاحب الزنج همراه با شرح مختصرى از خلق‌وخوى خلفا، موضوعات مطروحه اين بخش‌ها را تشكيل مى‌دهد.<ref>همان</ref>


از جمله ويژگى‌هاى اين كتاب، نوآورى‌هاى مسعودى در آن است. از جمله آنكه وى در جاى‌جاى اين اثر، چون زبان‌شناسى آگاه از ساختار زبان‌هايى چون فارسىِ باستان، سريانى، يونانى و رومى به بحث از ويژگى‌هاى اين زبان‌ها، اشتقاق واژه‌ها و معانىِ آنها پرداخته‌است. وى از پسِ عبرى، عربى را از همه زبان‌ها به سريانى نزديك‌تر و تفاوت اين دو زبان را اندك مى‌داند. او زبان سريانى را فاقد «فا» و شمار حروف و صداهاى خطى كه زرتشت پديد آورد و مجوسان آن را «كشن دبيره»؛ يعنى «نوشته همگان» گويند، يكصد و شصت و هر حرف و صدايى را داراى صورتى منفرد و مستقل دانسته است.<ref>عسکرى، عليرضا، 1376، ص98</ref>
از جمله ويژگى‌هاى اين كتاب، نوآورى‌هاى مسعودى در آن است. از جمله آنكه وى در جاى‌جاى اين اثر، چون زبان‌شناسى آگاه از ساختار زبان‌هايى چون فارسىِ باستان، سريانى، يونانى و رومى به بحث از ويژگى‌هاى اين زبان‌ها، اشتقاق واژه‌ها و معانىِ آنها پرداخته‌است. وى از پسِ عبرى، عربى را از همه زبان‌ها به سريانى نزدیک ‌تر و تفاوت اين دو زبان را اندك مى‌داند. او زبان سريانى را فاقد «فا» و شمار حروف و صداهاى خطى كه زرتشت پديد آورد و مجوسان آن را «كشن دبيره»؛ يعنى «نوشته همگان» گويند، يكصد و شصت و هر حرف و صدايى را داراى صورتى منفرد و مستقل دانسته است.<ref>عسکرى، عليرضا، 1376، ص98</ref>


«واژه‌شناسىِ» زبان‌هاى مختلف نيز از نوآورى‌هاى مسعودى در «التنبيه» است. او مى‌نويسد: ايرانشهر، «شهر نيكان» است؛ چراكه «اير» به فارسى قديم معادل «خير» و برترى است و از همين رو رئيس آتشكده را «ايربذ» گفتند؛ يعنى «سر نيكان و برتران» و اين كلمه را معرب كرده، «هربذ» [هربد] گفته‌اند. رود مهران سند به شهر مولتان مى‌رسد و مولتان؛ يعنى «روزنه طلا». ايرانيان پيش از زردشت بر دين حنيفان بودند. «حنيف» كلمه‌اى است سريانى كه معرب شده و اصل آن «حنيفوا» بوده است. گويند تلفظ آن با حروف مخصوصى ما بين «يا» و «فا» است؛ زيرا سريانيان فا ندارند و.<ref>ر.ک: همان</ref>
«واژه‌شناسىِ» زبان‌هاى مختلف نيز از نوآورى‌هاى مسعودى در «التنبيه» است. او مى‌نويسد: ايرانشهر، «شهر نيكان» است؛ چراكه «اير» به فارسى قديم معادل «خير» و برترى است و از همين رو رئيس آتشكده را «ايربذ» گفتند؛ يعنى «سر نيكان و برتران» و اين كلمه را معرب كرده، «هربذ» [هربد] گفته‌اند. رود مهران سند به شهر مولتان مى‌رسد و مولتان؛ يعنى «روزنه طلا». ايرانيان پيش از زردشت بر دين حنيفان بودند. «حنيف» كلمه‌اى است سريانى كه معرب شده و اصل آن «حنيفوا» بوده است. گويند تلفظ آن با حروف مخصوصى ما بين «يا» و «فا» است؛ زيرا سريانيان فا ندارند و.<ref>ر.ک: همان</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش