۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR10539J1.jpg | |||
| | | عنوان =آشنایی با تفاسیر- به ضمیمه مساله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | ||
| عنوانهای دیگر =مساله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | |||
| | |||
به ضمیمه عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | به ضمیمه عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[استادی، رضا]] (نويسنده) | |||
| زبان =فارسی | |||
| کد کنگره =BP 92/4 /الف5آ5 | |||
|زبان | | موضوع = | ||
تفاسیر (سوره تکاثر) | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
تفاسیر اهل سنت - بررسی و شناخت | تفاسیر اهل سنت - بررسی و شناخت | ||
خط ۳۶: | خط ۲۶: | ||
وحی و الهام - جنبههای قرآنی | وحی و الهام - جنبههای قرآنی | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | قدس | ||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
| سال نشر = 1383 هـ.ش | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10539AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =2 | |||
|سال نشر | | شابک =964-6395-51-1 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
|- | | کتابخانۀ دیجیتال نور =6599 | ||
|کد | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
| پیش از = | |||
}} | |||
== معرفی اجمالی == | |||
'''آشنايى با تفاسير''' تأليف [[رضا استادى]]، اثری است به زبان فارسى در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضميمهى مساله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر. | '''آشنايى با تفاسير''' تأليف [[رضا استادى]]، اثری است به زبان فارسى در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضميمهى مساله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
پس از بحثى در عدم تحريف قرآن به معرفى تفاسير شيعه و اهل تسنّن و تاريخ و روش تفاسير اشاره و در آخر چند بحث قرآنى را مطرح شده است. | |||
==گزارش محتوا== | |||
مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها ميپردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند. | |||
معرفى اجمالى، جايگاه، سبك تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد. | |||
مؤلف تاكيد مىكند كه سبك تفسيرى از آغاز تا قرن 14 تغيير نكرده امّا تفسيرها تكامل پيدا كرده و از اين جهت با هم تفاوت دارند. | مؤلف تاكيد مىكند كه سبك تفسيرى از آغاز تا قرن 14 تغيير نكرده امّا تفسيرها تكامل پيدا كرده و از اين جهت با هم تفاوت دارند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوين تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند. | معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوين تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند. | ||
تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبك بررسى | تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبك بررسى مى كنند. | ||
در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه براى خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينويسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند. | در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه براى خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينويسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود. | 2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود. | ||
3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث | 3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث ميشود، مانند واژهها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير اين دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده مى شود. | ||
مباحث قرآنى کتاب | مباحث قرآنى کتاب | ||
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر | در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همين مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونه هايى از اين آيات دهگانه را مىآورند. قبل از استدلالهاى قرآنى، براى توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد مى كنند: | ||
1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد. | 1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد. | ||
خط ۹۰: | خط ۸۹: | ||
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است. | با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است. | ||
در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم»''' | در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم»''' ميتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد. | ||
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب ميكند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است. | |||
==وضعيت کتاب == | |||
فهرست محتويات در ابتدا آمده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات، اختلاف نسخ، معرفى بعضى اعلام، نكات و اصطلاحات، توضيح برخى نكات و عبارات اشاره شده است . | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده:تفسیر]] |
ویرایش