الصيدنة في الطب (مظفرزاده): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏دهد' به 'می‌‏دهد'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏داند' به 'می‌داند')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏دهد' به 'می‌‏دهد')
خط ۶۰: خط ۶۰:
بیرونى براى نوشتن صیدنه از آثار پرشمارى که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمین‏هاى گوناگون شرق و غرب پدید آورده بودند، استفاده کرده است. شمار مؤلفانى که در صیدنه از آنها نام برده شده است به دویست‌وپنجاه مى‏‌رسد که در میان آنها طبیعى‏‌دانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبان‏شناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده مى‏‌شوند. بسیارى از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان به‏‌جا نمانده است. به همین جهت نقل‏هایى از چنین منابع و اطلاعاتى درباره مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملت‏هاى شرق در سده‌‏هاى میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونى درباره نقاط جغرافیایى که این یا آن ماده خام دارویى از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است. تمام اینها حاکى از آن است که با اثرى بسیار مهم سروکار داریم که امکان مى‏‌دهد تا سهم دانشمند بزرگ خوارزمى را نه‌تنها در داروشناسى، بلکه در دیگر رشته‏‌هاى دانش روشن سازیم<ref>همان، ص‌13</ref>.
بیرونى براى نوشتن صیدنه از آثار پرشمارى که در طول حدود پانصد سال دانشمندان سرزمین‏هاى گوناگون شرق و غرب پدید آورده بودند، استفاده کرده است. شمار مؤلفانى که در صیدنه از آنها نام برده شده است به دویست‌وپنجاه مى‏‌رسد که در میان آنها طبیعى‏‌دانان، فیلسوفان، مورخان، جغرافیادانان، زبان‏شناسان، شاعران و جهانگردان در کنار پزشکان دیده مى‏‌شوند. بسیارى از آنها مشهور نیستند یا فقط به نام شهرت دارند و آثارشان به‏‌جا نمانده است. به همین جهت نقل‏هایى از چنین منابع و اطلاعاتى درباره مؤلفان آنها از دیدگاه تاریخ علم و فرهنگ ملت‏هاى شرق در سده‌‏هاى میانه بسیار جالب است. اطلاعات بیرونى درباره نقاط جغرافیایى که این یا آن ماده خام دارویى از آنجا نشأت گرفته نیز ارزشمند است. تمام اینها حاکى از آن است که با اثرى بسیار مهم سروکار داریم که امکان مى‏‌دهد تا سهم دانشمند بزرگ خوارزمى را نه‌تنها در داروشناسى، بلکه در دیگر رشته‏‌هاى دانش روشن سازیم<ref>همان، ص‌13</ref>.
   
   
صیدنه شامل داروشناسى و پیشگفتار مفصلى است. در آن هر ماده دارویى با عنوان جداگانه‏‌اى توصیف مى‏‌شود. پیشگفتار به‏‌نوبه خود شامل مقدمه و پنج فصل است. بیرونى در مقدمه، تعریفى از اصطلاح «صیدنه» (داروشناسى) و «صیدنانى» (داروشناس، داروگر) به دست مى‏دهد، از مسائل و وظایف این علم سخن مى‌گوید و جاى آن را بین‏ رشته‏‌هاى پزشکى معین مى‌‏کند<ref>همان، ص‌19</ref>.
صیدنه شامل داروشناسى و پیشگفتار مفصلى است. در آن هر ماده دارویى با عنوان جداگانه‏‌اى توصیف مى‏‌شود. پیشگفتار به‏‌نوبه خود شامل مقدمه و پنج فصل است. بیرونى در مقدمه، تعریفى از اصطلاح «صیدنه» (داروشناسى) و «صیدنانى» (داروشناس، داروگر) به دست می‌‏دهد، از مسائل و وظایف این علم سخن مى‌گوید و جاى آن را بین‏ رشته‏‌هاى پزشکى معین مى‌‏کند<ref>همان، ص‌19</ref>.
   
   
در فصل یکم پیشگفتار، این حکم پیش کشیده شده که حرف «چ» هندى، پارسى و ترکى بر اثر تعریب به «ص» تبدیل مى‏‌شود و براى اثبات آن نیز یک سلسله مثال ذکر شده است. سپس گفته مى‌‏شود که «صیدنانى» از تعریب «چندنانى» (تاجر چوب صندل) که به‌نوبه خود از چندن هندى (درخت صندل) گرفته شده، به وجود آمده است.
در فصل یکم پیشگفتار، این حکم پیش کشیده شده که حرف «چ» هندى، پارسى و ترکى بر اثر تعریب به «ص» تبدیل مى‏‌شود و براى اثبات آن نیز یک سلسله مثال ذکر شده است. سپس گفته مى‌‏شود که «صیدنانى» از تعریب «چندنانى» (تاجر چوب صندل) که به‌نوبه خود از چندن هندى (درخت صندل) گرفته شده، به وجود آمده است.
خط ۷۲: خط ۷۲:
از آخرین فصل، یعنى فصل پنجم پیشگفتار درمى‏یابیم، همان گونه که پیش از این گفته شد، که بیرونى در دوران جوانى به نام‏هاى یونانى گیاهان علاقه‌‏مند بوده است. او مى‏‌نویسد که در آن سال‏ها یک یونانى در خوارزم زندگى می‌‏کرد و نام گیاهان را به یونانى از او می‌‏پرسید و یادداشت مى‏‌کرد (احتمالا به خط عربى). بیرونى در این مورد از نارسایى خط عربى سخن مى‌گوید که نقل صحیح واژه‏‌هاى غیر عرب به کمک آن همیشه امکان‏پذیر نیست. نیز به لغزش‏هاى مترجم‏هاى عربى آثار مؤلفان یونانى و وضع بد دست‏نویس‏ها اشاره مى‌‏کند. بیرونى در ضمن برخى از منابع را که در نوشتن صیدنه از آنها استفاده کرده، نام مى‏برد.
از آخرین فصل، یعنى فصل پنجم پیشگفتار درمى‏یابیم، همان گونه که پیش از این گفته شد، که بیرونى در دوران جوانى به نام‏هاى یونانى گیاهان علاقه‌‏مند بوده است. او مى‏‌نویسد که در آن سال‏ها یک یونانى در خوارزم زندگى می‌‏کرد و نام گیاهان را به یونانى از او می‌‏پرسید و یادداشت مى‏‌کرد (احتمالا به خط عربى). بیرونى در این مورد از نارسایى خط عربى سخن مى‌گوید که نقل صحیح واژه‏‌هاى غیر عرب به کمک آن همیشه امکان‏پذیر نیست. نیز به لغزش‏هاى مترجم‏هاى عربى آثار مؤلفان یونانى و وضع بد دست‏نویس‏ها اشاره مى‌‏کند. بیرونى در ضمن برخى از منابع را که در نوشتن صیدنه از آنها استفاده کرده، نام مى‏برد.


بیرونى در همین فصل مخصوصا قید مى‌کند که در کتاب خود معمولاً به خواص داروها اشاره نخواهد کرد و در پایان، اصول ترتیب الفبایى نام مواد دارویى را در صیدنه خود توضیح مى‏دهد<ref>همان، ص‌21-19</ref>.
بیرونى در همین فصل مخصوصا قید مى‌کند که در کتاب خود معمولاً به خواص داروها اشاره نخواهد کرد و در پایان، اصول ترتیب الفبایى نام مواد دارویى را در صیدنه خود توضیح می‌‏دهد<ref>همان، ص‌21-19</ref>.
   
   
مؤلف پس از پیشگفتار،‏ در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى می‌پردازد. عنوان‏ها از نظر حجم متفاوت‌‏اند - ‌از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نه‌تنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان مى‏دهد<ref>ر.ک: همان، ص‌21</ref>.
مؤلف پس از پیشگفتار،‏ در ذیل هر عنوان از عناوین متعدد کتاب خود، به توصیف یک ماده دارویى می‌پردازد. عنوان‏ها از نظر حجم متفاوت‌‏اند - ‌از چند واژه تا چند صفحه - و این به احتمال زیاد نه‌تنها ناتمام بودن صیدنه، بلکه اهمّیت و شهرت ماده دارویى را نشان می‌‏دهد<ref>ر.ک: همان، ص‌21</ref>.
   
   
شرح مواد دارویى در عنوان‏ها تقریبا به این شیوه صورت مى‌گیرد: نام ماده دارویى بررسى‌شده که در کتاب‏هاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل مى‏دهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسى، هندى و جز آنها اشاره مى‏‌شود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده مى‏‌شود. پس از آن، منظره خارجى ماده با نقل از مؤلفان یونانى و شرقى توصیف مى‌شود، به خوبى و بدى جنس و محل پیدایش آن اشاره مى‏‌شود و در پایان از بدل‏هاى آن سخن مى‌‏رود<ref>ر.ک: همان، ص‌22-21</ref>.  
شرح مواد دارویى در عنوان‏ها تقریبا به این شیوه صورت مى‌گیرد: نام ماده دارویى بررسى‌شده که در کتاب‏هاى پزشکى عربى معمول است، عنوان را تشکیل می‌‏دهد. سپس به نام یونانى، سریانى، فارسى، هندى و جز آنها اشاره مى‏‌شود و در پى آن غالبا نام عربى با استفاده از قطعه شعرى توضیح داده مى‏‌شود. پس از آن، منظره خارجى ماده با نقل از مؤلفان یونانى و شرقى توصیف مى‌شود، به خوبى و بدى جنس و محل پیدایش آن اشاره مى‏‌شود و در پایان از بدل‏هاى آن سخن مى‌‏رود<ref>ر.ک: همان، ص‌22-21</ref>.  


== وضعیت کتاب==
== وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش