بداية الحكمة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
ز)- بنا بر نظر استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، علم حصولى در واقع علم حضورى است و حصولى بودن آن توهم نفس است. ايشان چنان‌كه در كتاب نهايه نيز توضيح داده است ادراك حصولى را در حقيقت مشاهده حضورى موجود مثالى يا عقلى مى‌داند كه نه از راه نزديك، بلكه از راه دور ادراك مى‌شود.<ref>همان، ص 153 و [[نهاية الحكمة]]، ص 239</ref>
ز)- بنا بر نظر استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، علم حصولى در واقع علم حضورى است و حصولى بودن آن توهم نفس است. ايشان چنان‌كه در كتاب نهايه نيز توضيح داده است ادراك حصولى را در حقيقت مشاهده حضورى موجود مثالى يا عقلى مى‌داند كه نه از راه نزديك، بلكه از راه دور ادراك مى‌شود.<ref>همان، ص 153 و [[نهاية الحكمة]]، ص 239</ref>


ح)- حكما اراده را علم واجب به نظام اصلح دانسته‌اند و آن را از صفات ذاتى حق تعالى بشمار آورده‌اند. همچنين كشف ذات حق از كمالات و آثار مترتب بر آن را كلام ذاتى ناميده‌اند. [[طباطبایی، محمدحسین|مرحوم علامه]] مى‌فرمايد در اين مطلب كه ذكر شد، معناى اراده و كلام به وجهى از وجوه علم و قدرت به‌صورت تحليلى برگشت داده شده است و در اين صورت ديگر نيازى نيست كه از علم و قدرت تفكيك شوند و همچنين علم و قدرت كه در كتاب و سنت به خدا نسبت داده شده است، مقصود از آن صفت فعل است.....<ref>بداية الحكمة، ص 170</ref>
ح)- حكما اراده را علم واجب به نظام اصلح دانسته‌اند و آن را از صفات ذاتى حق تعالى بشمار آورده‌اند. همچنين كشف ذات حق از كمالات و آثار مترتب بر آن را كلام ذاتى ناميده‌اند. [[طباطبایی، محمدحسین|مرحوم علامه]] مى‌فرمايد در اين مطلب كه ذكر شد، معناى اراده و كلام به وجهى از وجوه علم و قدرت به‌صورت تحليلى برگشت داده شده است و در اين صورت ديگر نيازى نيست كه از علم و قدرت تفكيك شوند و همچنين علم و قدرت كه در كتاب و سنت به خدا نسبت داده شده است، مقصود از آن صفت فعل است..<ref>بداية الحكمة، ص 170</ref>


ط)- [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، مقوله «أين» را به مقوله وضع، ارجاع داده است و نوشته است: هرچند مشهور در بين حكما اين است كه «أين»، خودش مقوله‌اى است، ولى اين مطلب جاى بحث و تأمل دارد و «أين» نوعى از وضع است پس حركت أينيه هم نوعى از حركت وضعى است.<ref>همان، ص 126</ref>
ط)- [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، مقوله «أين» را به مقوله وضع، ارجاع داده است و نوشته است: هرچند مشهور در بين حكما اين است كه «أين»، خودش مقوله‌اى است، ولى اين مطلب جاى بحث و تأمل دارد و «أين» نوعى از وضع است پس حركت أينيه هم نوعى از حركت وضعى است.<ref>همان، ص 126</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش