نهج‌‌البلاغة (صبحی صالح): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اميرالمؤمنين على(ع)' به 'اميرالمؤمنين على(ع) '
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمؤمنين على(ع)' به 'اميرالمؤمنين على(ع) ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
1. الهيات و ماوراءالطبيعه؛ 2. سلوك و عبادت؛ 3. حكومت و عدالت؛ 4. اهل‌البيت و خلافت؛ 5. موعظه و حكمت؛ 6. دنيا و دنياپرستى؛ 7. حماسه و شجاعت؛ 8. ملاحم و مغيبات؛ 9. دعا و مناجات؛ 10. شكايت و انتقاد از مردم زمان؛ 11. اصول اجتماعى؛ 12. اسلام و قرآن؛ 13. اخلاق و تهذيب نفس؛ 14. شخصيت‌ها و يك سلسله مباحث ديگر<ref>ر.ك: مطهرى، مرتضى، ص47</ref>
1. الهيات و ماوراءالطبيعه؛ 2. سلوك و عبادت؛ 3. حكومت و عدالت؛ 4. اهل‌البيت و خلافت؛ 5. موعظه و حكمت؛ 6. دنيا و دنياپرستى؛ 7. حماسه و شجاعت؛ 8. ملاحم و مغيبات؛ 9. دعا و مناجات؛ 10. شكايت و انتقاد از مردم زمان؛ 11. اصول اجتماعى؛ 12. اسلام و قرآن؛ 13. اخلاق و تهذيب نفس؛ 14. شخصيت‌ها و يك سلسله مباحث ديگر<ref>ر.ك: مطهرى، مرتضى، ص47</ref>


بى‌هيچ تعصب بايد اعتراف كرد كه نامه‌ها و گفتارهاى اميرالمؤمنين على(ع) پس از قرآن كريم، عالى‌ترين نمونه نثر مصنوع عربى است. اين حقيقتى است كه اديبان و مترسلان در زبان و ادبيات عرب از هزار سال پيش تا امروز بدان اعتراف كرده‌اند و آنچه سبب شد اديبان عرب و جز عرب از قرن سوم هجرى به گردآورى فقره‌هاى كوتاه سخنان امام توجه كنند، همين زيبايى‌هاى لفظى و معنوى اين گفته‌هاست<ref>شهيدى، سيد جعفر، ص202</ref>
بى‌هيچ تعصب بايد اعتراف كرد كه نامه‌ها و گفتارهاى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]]  پس از قرآن كريم، عالى‌ترين نمونه نثر مصنوع عربى است. اين حقيقتى است كه اديبان و مترسلان در زبان و ادبيات عرب از هزار سال پيش تا امروز بدان اعتراف كرده‌اند و آنچه سبب شد اديبان عرب و جز عرب از قرن سوم هجرى به گردآورى فقره‌هاى كوتاه سخنان امام توجه كنند، همين زيبايى‌هاى لفظى و معنوى اين گفته‌هاست<ref>شهيدى، سيد جعفر، ص202</ref>


به حقيقت بايد گفت: شرايط سخنورى - كه توافق سخن با اوضاع و احوال است - براى هيچ اديبى مانند على(ع) جمع نشده است؛ زيرا سخنان وى پس از قرآن، بزرگ‌ترين نمونه‌ى بلاغت است؛ سخنانى است كوتاه و آشكار، اما نيرومند و جوشان... در اثر هم‌آهنگى الفاظ و معانى و اغراض، به‌صورت كاملاً رسايى درآمده است. انعكاس آن در گوش آدمى، شيرين و اثرش با تحريك احساسات، توأم است، به‌ويژه هنگامى كه به‌منظور حمايت از بينوايان و ستمديدگان، درباره‌ى منافقان و حيله‌گران و دنياپرستان سخن به ميان آيد. بنابراين روش على(ع) در سخنورى بسان عقل و انديشه‌اش، روشن و مانند وجدانش صحيح و درست است؛ پس شگفت نيست سخنان وى شاهراه سخنورى تلقى شود<ref>جرداق، جرج، ص56</ref>
به حقيقت بايد گفت: شرايط سخنورى - كه توافق سخن با اوضاع و احوال است - براى هيچ اديبى مانند على(ع) جمع نشده است؛ زيرا سخنان وى پس از قرآن، بزرگ‌ترين نمونه‌ى بلاغت است؛ سخنانى است كوتاه و آشكار، اما نيرومند و جوشان... در اثر هم‌آهنگى الفاظ و معانى و اغراض، به‌صورت كاملاً رسايى درآمده است. انعكاس آن در گوش آدمى، شيرين و اثرش با تحريك احساسات، توأم است، به‌ويژه هنگامى كه به‌منظور حمايت از بينوايان و ستمديدگان، درباره‌ى منافقان و حيله‌گران و دنياپرستان سخن به ميان آيد. بنابراين روش على(ع) در سخنورى بسان عقل و انديشه‌اش، روشن و مانند وجدانش صحيح و درست است؛ پس شگفت نيست سخنان وى شاهراه سخنورى تلقى شود<ref>جرداق، جرج، ص56</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش