القبسات: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ ژوئن ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'سید علی موسوی بهبهانی' به 'سید علی موسوی بهبهانی ')
جز (جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>')
خط ۴۷: خط ۴۷:


===تاریخ نگارش===
===تاریخ نگارش===
این کتاب را سید داماد در ربیع‌الاول سال 1034ق، روز میلاد پیامبر(ص) آغاز و در شعبان همان سال، به پایان رسانیده است و خود ایشان در آخر کتاب تحت عنوان «بدأ كتابي القبسات 1034» به این مطلب اشاره فرموده‌اند ...<ref> همان، ص110- 11 </ref>
این کتاب را سید داماد در ربیع‌الاول سال 1034ق، روز میلاد پیامبر(ص) آغاز و در شعبان همان سال، به پایان رسانیده است و خود ایشان در آخر کتاب تحت عنوان «بدأ كتابي القبسات 1034» به این مطلب اشاره فرموده‌اند ...<ref>همان، ص110- 11 </ref>


==ساختار==
==ساختار==
نمونه خط میرداماد، سه مقدمه از [[محقق، مهدی|مهدی محقق]]، شرح حال میرداماد به نقل اسکندربیک منشی در «تاریخ عالم‌آرای عباسی»، شرح حال میرداماد به نقل از تقی‌الدین حسینی کاشانی در «تذکره خلاصة الأشعار»، شرح حال میرداماد به نقل از لاهیجی اشکوری در «محبوب القلوب»، شرح حال میرداماد به نقل از سید علی‌خان مدنی در «سلافة العصر»، شرح حال میرداماد به نقل از محمدعلی مدرس تبریزی در «ریحانة الأدب»، مقدمه تحلیلی قبسات به قلم [[بهبهانی، علی|سید علی موسوی بهبهانی]] ، مقدمه «میرداماد یا معلم ثالث «مکتب الهی اصفهان»» نوشته [[کربن، هانری|هانری کربن]] با ترجمه عیسی سپهبدی، مقدمه «فلسفه میرداماد» نوشته توشیهیکو ایزوتسو با ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، مقدمه «حدوث دهری میرداماد» نوشته فضل‌الرحمن با ترجمه کامران فانی، مقدمه «تأثیر ابن سینا بر میرداماد» نوشته [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] و سه یادداشت بر کتاب القبسات، نوشته سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، آغازگر کتاب می‌باشد ...<ref> متن کتاب، صفحه دال- صدوشصت‌وهفت </ref>
نمونه خط میرداماد، سه مقدمه از [[محقق، مهدی|مهدی محقق]]، شرح حال میرداماد به نقل اسکندربیک منشی در «تاریخ عالم‌آرای عباسی»، شرح حال میرداماد به نقل از تقی‌الدین حسینی کاشانی در «تذکره خلاصة الأشعار»، شرح حال میرداماد به نقل از لاهیجی اشکوری در «محبوب القلوب»، شرح حال میرداماد به نقل از سید علی‌خان مدنی در «سلافة العصر»، شرح حال میرداماد به نقل از محمدعلی مدرس تبریزی در «ریحانة الأدب»، مقدمه تحلیلی قبسات به قلم [[بهبهانی، علی|سید علی موسوی بهبهانی]] ، مقدمه «میرداماد یا معلم ثالث «مکتب الهی اصفهان»» نوشته [[کربن، هانری|هانری کربن]] با ترجمه عیسی سپهبدی، مقدمه «فلسفه میرداماد» نوشته توشیهیکو ایزوتسو با ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، مقدمه «حدوث دهری میرداماد» نوشته فضل‌الرحمن با ترجمه کامران فانی، مقدمه «تأثیر ابن سینا بر میرداماد» نوشته [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] و سه یادداشت بر کتاب القبسات، نوشته سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، آغازگر کتاب می‌باشد ...<ref>متن کتاب، صفحه دال- صدوشصت‌وهفت </ref>


سید داماد این کتاب را‌ در یک مقدمه و‌ ده باب تنظیم کرده و هر بابى را «قبس» نامیده و هر قبسى مشتمل بر فصول کوچکى است که از آنها تعبیر به «ومضه» یا «ومیض» کرده است. قبس به معنى «اخگر» یا‌ «پاره آتش» است و از قرآن مجید اقتباس شده؛ در آنجا که مى‌فرماید: «'''...أو آتيكم بشهاب قبس لعلكم تصطلون'''»(7/27). ومضه و ومیض نیز از ریشه «ومض» و به معنى «درخشیدن برق» است‌ ...<ref> ر.ک: آشنایی با کتاب «القبسات»، 1385- 1386، ص111 </ref>
سید داماد این کتاب را‌ در یک مقدمه و‌ ده باب تنظیم کرده و هر بابى را «قبس» نامیده و هر قبسى مشتمل بر فصول کوچکى است که از آنها تعبیر به «ومضه» یا «ومیض» کرده است. قبس به معنى «اخگر» یا‌ «پاره آتش» است و از قرآن مجید اقتباس شده؛ در آنجا که مى‌فرماید: «'''...أو آتيكم بشهاب قبس لعلكم تصطلون'''»(7/27). ومضه و ومیض نیز از ریشه «ومض» و به معنى «درخشیدن برق» است‌ ...<ref>ر.ک: آشنایی با کتاب «القبسات»، 1385- 1386، ص111 </ref>


از اینکه میرداماد ابواب و فصول کتاب خود را به نام‌هایى خوانده که ارتباط با نور و درخشش دارد، استنباط مى‌شود که او توجه خاصى به «شیخ‌الاشراق شهاب‌الدین سهروردى‌«داشته‌ است‌. در پایان کتاب نیز مطلب‌ را‌ با‌ دعاى نور به پایان مى‌رساند: «اللهم اهدني بنورك لنورك و جللني من نورك بنورك...» ...<ref> همان </ref>
از اینکه میرداماد ابواب و فصول کتاب خود را به نام‌هایى خوانده که ارتباط با نور و درخشش دارد، استنباط مى‌شود که او توجه خاصى به «شیخ‌الاشراق شهاب‌الدین سهروردى‌«داشته‌ است‌. در پایان کتاب نیز مطلب‌ را‌ با‌ دعاى نور به پایان مى‌رساند: «اللهم اهدني بنورك لنورك و جللني من نورك بنورك...» ...<ref>همان </ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
از جمله ویژگی‌های این کتاب، آن است که فصل‌بندی و ابواب کتاب، مانند دیگر کتب مشابه، روشن و منظم نیست و این خود یکی از ممیزات سبک نگارش داماد بشمار می‌رود. با توجه بدین نکته است که فهرست مطالب آن، بدان صورت که کاملا روشن و گویا باشد، آسان نمی‌نماید. علاوه بر این مطالب و مسائل فلسفی، هرچند به طریق منطقی هم باشد، نمی‌توان برای آن‌ها همانند کتاب‌های ادبی یا حقوقی، فهرست منظم و کاملا روشنی تهیه کرد و این مشکل ناشی از طبیعت مسائل فلسفی است؛ یعنی این مطالب آن‌چنان به ‌هم بستگی دارند که نمی‌توان آن‌ها را دسته‌بندی کرد و هر دسته را در جای جدا و معین قرار داد ...<ref>متن کتاب، صفحه شصت‌وپنج</ref>
از جمله ویژگی‌های این کتاب، آن است که فصل‌بندی و ابواب کتاب، مانند دیگر کتب مشابه، روشن و منظم نیست و این خود یکی از ممیزات سبک نگارش داماد بشمار می‌رود. با توجه بدین نکته است که فهرست مطالب آن، بدان صورت که کاملا روشن و گویا باشد، آسان نمی‌نماید. علاوه بر این مطالب و مسائل فلسفی، هرچند به طریق منطقی هم باشد، نمی‌توان برای آن‌ها همانند کتاب‌های ادبی یا حقوقی، فهرست منظم و کاملا روشنی تهیه کرد و این مشکل ناشی از طبیعت مسائل فلسفی است؛ یعنی این مطالب آن‌چنان به ‌هم بستگی دارند که نمی‌توان آن‌ها را دسته‌بندی کرد و هر دسته را در جای جدا و معین قرار داد ...<ref>متن کتاب، صفحه شصت‌وپنج</ref>
در قبس اول، از انواع حدوث و اقسام وجود از جهت حادث و غیر حادث بودن و نیز تحدید موضوع مورد بحث کتاب گفتگو می‌شود که جمیعا شامل هفت «ومضه» است و ومضه‌های چهار و هفت، هرکدام مشتمل بر هفت «ومیض». این تقسیم‌بندی را می‌توان چنین تفسیر کرد که «قبس» به‌منزله باب و «ومضه» در حکم فصل و «ومیض» همچون بند فرض شده است ...<ref> همان، صفحه هفتادویک </ref>
در قبس اول، از انواع حدوث و اقسام وجود از جهت حادث و غیر حادث بودن و نیز تحدید موضوع مورد بحث کتاب گفتگو می‌شود که جمیعا شامل هفت «ومضه» است و ومضه‌های چهار و هفت، هرکدام مشتمل بر هفت «ومیض». این تقسیم‌بندی را می‌توان چنین تفسیر کرد که «قبس» به‌منزله باب و «ومضه» در حکم فصل و «ومیض» همچون بند فرض شده است ...<ref>همان، صفحه هفتادویک </ref>


در قبس دوم، انواع سه‌گانه سبق ذاتی مورد بحث است و بر اثبات آن، برهان اقامه می‌شود. مباحث این قبس، جمعا طی هفت ومضه آمده و ومضه سوم آن، مشتمل بر هشت ومیض و ومضه پنجم آن، شامل چهار ومیض و ومضه هفتم، دارای چهار ومض است...<ref> همان </ref>
در قبس دوم، انواع سه‌گانه سبق ذاتی مورد بحث است و بر اثبات آن، برهان اقامه می‌شود. مباحث این قبس، جمعا طی هفت ومضه آمده و ومضه سوم آن، مشتمل بر هشت ومیض و ومضه پنجم آن، شامل چهار ومیض و ومضه هفتم، دارای چهار ومض است...<ref>همان </ref>


قبس سوم جمعا مشتمل بر شش ومضه است و هیچ‌یک از ومضات مزبور، مشتمل بر ومیض نیست، به‌جز ومضه آخر؛ یعنی ومضه ششم که شامل سی‌ودو ومیض است. موضوع مورد بحث در این قبس، تقسیم بعدیت انفکاکی است به دو قسم از طریق برهانی که با توجه به قبلیت سرمدیه اقامه شده است ...<ref> همان، صفحه هفتادودو </ref>
قبس سوم جمعا مشتمل بر شش ومضه است و هیچ‌یک از ومضات مزبور، مشتمل بر ومیض نیست، به‌جز ومضه آخر؛ یعنی ومضه ششم که شامل سی‌ودو ومیض است. موضوع مورد بحث در این قبس، تقسیم بعدیت انفکاکی است به دو قسم از طریق برهانی که با توجه به قبلیت سرمدیه اقامه شده است ...<ref>همان، صفحه هفتادودو </ref>


میرداماد در قبس چهارم، از قرآن کریم و سنت پیامبر(ص) و احادیث اوصیا، شواهدی بر اثبات مدعای خویش می‌آورد و جمعا مشتمل بر شش «ومیض» است. در چهار ومیض اول، به آیات قرآن استشهاد می‌شود و در ومیض پنجم، به احادیث نبوی و در ومیض آخر، به احادیث مروی از ائمه(ع) استناد شده است ...<ref> همان، صفحه هفتادوسه </ref>
میرداماد در قبس چهارم، از قرآن کریم و سنت پیامبر(ص) و احادیث اوصیا، شواهدی بر اثبات مدعای خویش می‌آورد و جمعا مشتمل بر شش «ومیض» است. در چهار ومیض اول، به آیات قرآن استشهاد می‌شود و در ومیض پنجم، به احادیث نبوی و در ومیض آخر، به احادیث مروی از ائمه(ع) استناد شده است ...<ref>همان، صفحه هفتادوسه </ref>


در این قبس، بحث اصلی اثبات حدوث دهری عالم بتمامه است از طریق استناد به آیات قرآنی و احادیث اعم از نبوی و مروی از ائمه(ع). در ومیض اول، میرداماد به آیه «'''ما خلقكم و لا بعثكم إلا كنفس واحدة'''» استناد کرده و از کشاف زمخشری نقل می‌کند که گفته: «مراد آن است که خلقت و بعث قلیل و کثیر و متعدد و واحد از طرف حق تعالی، یکسان است؛ زیرا خدای را شأنی از شأن دیگر بازنمی‌دارد». داماد نتیجه می‌گیرد که این تساوی در وعاء دهر که تکمم و تقدر ندارد منظور است ...<ref> همان </ref>
در این قبس، بحث اصلی اثبات حدوث دهری عالم بتمامه است از طریق استناد به آیات قرآنی و احادیث اعم از نبوی و مروی از ائمه(ع). در ومیض اول، میرداماد به آیه «'''ما خلقكم و لا بعثكم إلا كنفس واحدة'''» استناد کرده و از کشاف زمخشری نقل می‌کند که گفته: «مراد آن است که خلقت و بعث قلیل و کثیر و متعدد و واحد از طرف حق تعالی، یکسان است؛ زیرا خدای را شأنی از شأن دیگر بازنمی‌دارد». داماد نتیجه می‌گیرد که این تساوی در وعاء دهر که تکمم و تقدر ندارد منظور است ...<ref>همان </ref>


موضوع بحث در قبس پنجم، چگونگی وجود طبایع مرسله است و جمعا شامل چهار ومضه است. ...<ref> همان، صفحه هفتادوسه و هفتادوچهار </ref>
موضوع بحث در قبس پنجم، چگونگی وجود طبایع مرسله است و جمعا شامل چهار ومضه است. ...<ref>همان، صفحه هفتادوسه و هفتادوچهار </ref>


در قبس ششم، سخن از متصل بودن زمان و حرکت و اینکه هر متصل ممتدی ناگزیر متناهی است و بی‌نهایت عددی در حوادث زمانی که متعاقب یکدیگر هستند ناممکن و باطل است ...<ref> همان </ref>
در قبس ششم، سخن از متصل بودن زمان و حرکت و اینکه هر متصل ممتدی ناگزیر متناهی است و بی‌نهایت عددی در حوادث زمانی که متعاقب یکدیگر هستند ناممکن و باطل است ...<ref>همان </ref>


بحث در سایر قبسات نیز بر همین منوال می‌باشد. می‌توان چنین گفت که محور اساسى و اصلى کتاب از ابتدا تا انتها،‌ حول‌ خلقت‌ جهان و چگونگى صدور عالم از بارى تعالى و همچنین‌ اثبات‌ «حدوث دهرى» مى‌گردد که خود میرداماد آن را ابداع و برهانى کرده است؛ اما «انواع حدوث و تقسیم وجود بر حسب‌ آن‌، انواع‌ سه‌گانه سبق ذاتى، تأخر انفکاکى و اثبات حدوث دهرى، استشهاد بر‌ آیات و احادیث، وجود طبایع مرسله، اتصال زمان و حرکت، دفع شکوک، صفات قدرت و اراده بارى تعالى، جواهر عقلیه و ترتیب‌ نظام‌ عالم‌ وجود و بالاخره قضا و قدر الهى و چگونگى دخول شر در آن» عناوین‌ اصلى‌ کتاب را تشکیل مى‌دهد ...<ref> ر.ک: آشنایی با کتاب «القبسات»، 1385- 1386، ص111 </ref>
بحث در سایر قبسات نیز بر همین منوال می‌باشد. می‌توان چنین گفت که محور اساسى و اصلى کتاب از ابتدا تا انتها،‌ حول‌ خلقت‌ جهان و چگونگى صدور عالم از بارى تعالى و همچنین‌ اثبات‌ «حدوث دهرى» مى‌گردد که خود میرداماد آن را ابداع و برهانى کرده است؛ اما «انواع حدوث و تقسیم وجود بر حسب‌ آن‌، انواع‌ سه‌گانه سبق ذاتى، تأخر انفکاکى و اثبات حدوث دهرى، استشهاد بر‌ آیات و احادیث، وجود طبایع مرسله، اتصال زمان و حرکت، دفع شکوک، صفات قدرت و اراده بارى تعالى، جواهر عقلیه و ترتیب‌ نظام‌ عالم‌ وجود و بالاخره قضا و قدر الهى و چگونگى دخول شر در آن» عناوین‌ اصلى‌ کتاب را تشکیل مى‌دهد ...<ref>ر.ک: آشنایی با کتاب «القبسات»، 1385- 1386، ص111 </ref>


میرداماد در تمهید مطالب فوق و اثبات نظر خود درباره حدوث دهرى عالم‌، بیش‌ از‌ همه توجه به «ابن سینا» و آثارش و پس از او به «خواجه نصیر‌الدین‌ طوسى‌«داشته است و در موارد زیادى اشاره به اقوال حکماى دیگر نیز مى‌کند ...<ref> همان </ref>
میرداماد در تمهید مطالب فوق و اثبات نظر خود درباره حدوث دهرى عالم‌، بیش‌ از‌ همه توجه به «ابن سینا» و آثارش و پس از او به «خواجه نصیر‌الدین‌ طوسى‌«داشته است و در موارد زیادى اشاره به اقوال حکماى دیگر نیز مى‌کند ...<ref>همان </ref>


سید داماد در مورد علم الهى، ایراداتى را که [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] در شرح اشارات بر شیخ وارد ساخته‌ و به‌ نقد دیدگاه مشائین پرداخته است، پاسخ مى‌دهد ‌...<ref> ر.ک: همان </ref>
سید داماد در مورد علم الهى، ایراداتى را که [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] در شرح اشارات بر شیخ وارد ساخته‌ و به‌ نقد دیدگاه مشائین پرداخته است، پاسخ مى‌دهد ‌...<ref>ر.ک: همان </ref>




==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
شروح چندى بر این‌ کتاب‌ نوشته شده که معروف‌ترین آنها شرح‌ «احمد بن زین‌العابدین‌ العلوى» (میر سید احمد علوى) یکى‌ از‌ شاگردان برجسته خود میرداماد است ...<ref> همان، ص112 </ref>
شروح چندى بر این‌ کتاب‌ نوشته شده که معروف‌ترین آنها شرح‌ «احمد بن زین‌العابدین‌ العلوى» (میر سید احمد علوى) یکى‌ از‌ شاگردان برجسته خود میرداماد است ...<ref>همان، ص112 </ref>


فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامی اشخاص، اسامی گروه‌ها و فرقه‌ها و اسامی کتاب‌های مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده و متن کتاب، فاقد پاورقی است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامی اشخاص، اسامی گروه‌ها و فرقه‌ها و اسامی کتاب‌های مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده و متن کتاب، فاقد پاورقی است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش