مروری بر جغرافیای تاریخی آوه مهد تشیع در ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'امام سجاد(ع)' به 'امام سجاد (ع)')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۹: خط ۴۹:




    «مرورى بر جغرافياى تاريخى آوه مهد تشيع در ايران»، تأليف دكتر محسن الويرى، يك تك‌نگارى در حوزه جغرافياى تاريخى يكى از شهرهاى ازميان‌رفته شيعه‌نشين به نام آوه (يا آبه) است. مؤلف در اين كتاب، سابقه درخشان تاريخى تشيع اين شهر را در مقايسه با سه شهر ديگر شيعى ايران؛ يعنى قم، كاشان و تفرش شرح مى‌دهد. كتاب با مقدمه مرحوم دكتر سيد نورالله كسايى در يك جلد منتشر شده است.
    '''مرورى بر جغرافياى تاريخى آوه مهد تشيع در ايران'''، تأليف دكتر محسن الويرى، يك تك‌نگارى در حوزه جغرافياى تاريخى يكى از شهرهاى ازميان‌رفته شيعه‌نشين به نام آوه (يا آبه) است. مؤلف در اين كتاب، سابقه درخشان تاريخى تشيع اين شهر را در مقايسه با سه شهر ديگر شيعى ايران؛ يعنى قم، كاشان و تفرش شرح مى‌دهد. كتاب با مقدمه مرحوم دكتر سيد نورالله كسايى در يك جلد منتشر شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۷۱: خط ۷۱:
    مباحث فصول كتاب، به‌اختصار بدين شرح است:
    مباحث فصول كتاب، به‌اختصار بدين شرح است:


    1. نويسنده با توجه به نقش بسيار مهم آوه در تاريخ شيعه، بررسى تاريخ آن در دوره اسلامى را در دو قسمت مجزا از هم، انجام داده است. نخست حوادث مربوط به تشيع و سپس ديگر حوادث تاريخى در اين شهر را مورد بررسى قرار داده است. وى در بخش نخست نام آوه را تداعى‌كننده يك مركز مهم و فعال شيعى دانسته است. عموم منابع معاصر نيز آوه را به همين صفت وصف كرده‌اند <ref>همان، ص 49</ref>.
    #نويسنده با توجه به نقش بسيار مهم آوه در تاريخ شيعه، بررسى تاريخ آن در دوره اسلامى را در دو قسمت مجزا از هم، انجام داده است. نخست حوادث مربوط به تشيع و سپس ديگر حوادث تاريخى در اين شهر را مورد بررسى قرار داده است. وى در بخش نخست نام آوه را تداعى‌كننده يك مركز مهم و فعال شيعى دانسته است. عموم منابع معاصر نيز آوه را به همين صفت وصف كرده‌اند <ref>همان، ص 49</ref>.
     
    #:به استناد پاره‌اى اطلاعات، مردم آوه براى پرداخت اموال و وجوهات شرعى، رفع مشكلات فقهى خود يا ديدار امام، نمايندگانى را نزد ائمه(ع) و يا در عصر غيبت نزد نايب امام(ع) مى‌فرستادند كه نويسنده به مواردى از آن اشاره كرده است <ref>همان، ص 53</ref>.
    به استناد پاره‌اى اطلاعات، مردم آوه براى پرداخت اموال و وجوهات شرعى، رفع مشكلات فقهى خود يا ديدار امام، نمايندگانى را نزد ائمه(ع) و يا در عصر غيبت نزد نايب امام(ع) مى‌فرستادند كه نويسنده به مواردى از آن اشاره كرده است <ref>همان، ص 53</ref>.
    #:از جمله نكات مهمى كه در گسترش تشيع در ميان مردم آوه نقش داشته است، ورود علويان به آوه و استقرار آنان در اين شهر است. نويسنده با استناد به منابع نسب‌شناسى و ديگر مآخذ تاريخى چنين به دست آورده است كه فرزندان و يا نوادگان چهار تن از امامان شيعه ([[امام على (ع)]]، [[امام سجاد (ع)]]، امام كاظم(ع) و امام على بن موسى الرضا(ع)) به آوه آمدند كه بيشترين تعداد علويان، از نسل و خاندان امام چهارم(ع) هستند <ref>همان، ص 55</ref>.
     
    #:نويسنده در انتهاى اين بخش پس از بررسى اجمالى حوادث مربوط به شيعه به بررسى ديگر حوادث تاريخى مربوط به اين شهر پرداخته است <ref>همان، ص 68 - 84</ref>.
    از جمله نكات مهمى كه در گسترش تشيع در ميان مردم آوه نقش داشته است، ورود علويان به آوه و استقرار آنان در اين شهر است. نويسنده با استناد به منابع نسب‌شناسى و ديگر مآخذ تاريخى چنين به دست آورده است كه فرزندان و يا نوادگان چهار تن از امامان شيعه ([[امام على (ع)]]، [[امام سجاد (ع)]]، امام كاظم(ع) و امام على بن موسى الرضا(ع)) به آوه آمدند كه بيشترين تعداد علويان، از نسل و خاندان امام چهارم(ع) هستند <ref>همان، ص 55</ref>.
    #در فصل دوم كتاب آثار باقى‌مانده از آوه قديم مورد مطالعه قرار گرفته است. تپه‌ها و برج‌ها، پل رودخانه ساوه (گاوماها)، بقعه امامزاده عبدالله، امامزاده پيغمبر و ديگر امامزادگان، كاروان‌سراى آوه و آب‌انبار روبه‌روى كاروان‌سرا از جمله اين اماكن هستند <ref>همان، ص 85 - 103</ref>.
     
    #گردآورى شرح حال اعلام و شخصيت‌هاى آوه از ديگر بخش‌هاى مفيد كتاب است. مراد از اعلام آوه، در اين كتاب، تنها شخصيت‌هايى است كه لقب آوى يا آبى و در مواردى آوجى يا آبجى داشته‌اند. از معرفى كسانى كه در آوه مى‌زيسته‌اند و صاحب نام بوده‌اند، به‌خاطر امكان ترديد در آوى بودنشان يا يقين به سنى بودنشان مانند ابوعبدالله محمد بن محمدية بن مسلم آبجى، پرهيز شده است <ref>همان، ص 105</ref>. نويسنده در اين فصل ابتدا 37 شخصيت آوى را معرفى كرده است، سپس در پايان اين فصل بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه شخصيت‌هايى ملقب به آوجى يا آبى هستند كه در نگاه اول به نظر مى‌رسد كه منسوب به آوه مورد بحث هستند، اما با مقدارى تأمل و بررسى خلاف آن ثابت مى‌شود. شخصيت‌هايى چون شيخ رضى‌الدين آوجى، ابوعبدالله جرير بن عبدالحميد آبى ضبى و علامه شيخ سعدى آبى از آن جمله‌اند <ref>همان، ص 105 - 130</ref>.
    نويسنده در انتهاى اين بخش پس از بررسى اجمالى حوادث مربوط به شيعه به بررسى ديگر حوادث تاريخى مربوط به اين شهر پرداخته است <ref>همان، ص 68 - 84</ref>.
     
    2. در فصل دوم كتاب آثار باقى‌مانده از آوه قديم مورد مطالعه قرار گرفته است. تپه‌ها و برج‌ها، پل رودخانه ساوه (گاوماها)، بقعه امامزاده عبدالله، امامزاده پيغمبر و ديگر امامزادگان، كاروان‌سراى آوه و آب‌انبار روبه‌روى كاروان‌سرا از جمله اين اماكن هستند <ref>همان، ص 85 - 103</ref>.
     
    3. گردآورى شرح حال اعلام و شخصيت‌هاى آوه از ديگر بخش‌هاى مفيد كتاب است. مراد از اعلام آوه، در اين كتاب، تنها شخصيت‌هايى است كه لقب آوى يا آبى و در مواردى آوجى يا آبجى داشته‌اند. از معرفى كسانى كه در آوه مى‌زيسته‌اند و صاحب نام بوده‌اند، به‌خاطر امكان ترديد در آوى بودنشان يا يقين به سنى بودنشان مانند ابوعبدالله محمد بن محمدية بن مسلم آبجى، پرهيز شده است <ref>همان، ص 105</ref>. نويسنده در اين فصل ابتدا 37 شخصيت آوى را معرفى كرده است، سپس در پايان اين فصل بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه شخصيت‌هايى ملقب به آوجى يا آبى هستند كه در نگاه اول به نظر مى‌رسد كه منسوب به آوه مورد بحث هستند، اما با مقدارى تأمل و بررسى خلاف آن ثابت مى‌شود. شخصيت‌هايى چون شيخ رضى‌الدين آوجى، ابوعبدالله جرير بن عبدالحميد آبى ضبى و علامه شيخ سعدى آبى از آن جمله‌اند <ref>همان، ص 105 - 130</ref>.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==