المسائل الخلافية بين الأشاعرة و الماتريدية: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    این اثر را عبدالرحیم بن علی، مشهور به شیخ‌زاده (متوفی 944ق/1537م) نوشته است. او مطالب این کتاب را در چهل فریده شرح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/168 ر.ک: همان، ص168]</ref>.
    این اثر را عبدالرحیم بن علی، مشهور به شیخ‌زاده (متوفی 944ق/1537م) نوشته است. او مطالب این کتاب را در چهل فریده شرح داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/168 ر.ک: همان، ص168]</ref>.


    فریده نوزدهم این کتاب درباره این مطلب است که آیا خلف وعید (تهدید) در حق خداوند متعال، جایز است یا نه؟ مشایخ حنفیه (مانند حافظ‎الدین عبدالله بن احمد نسفی در «العمدة» و برهان‌الدین ابراهیم بن ابراهیم لقانی در «الشرح الكبير» و شیخ علی قاری در «شرح الفقه الأكبر») معتقدند: تخلف وعید ممتنع است، همان گونه که خلف وعده ممنوع است. بزرگان اشاعره (مانند عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در «المواقف»، علی بن محمد جرجانی در شرح مواقف ایجی، علی بن احمد واحدی در «التفسير الوسيط» و...) گفته‌اند: عقاب، از روی عدالت خداوند است که گنهکاران را به آن وعید داده است و هم در حیطه قدرت خداست که او را ببخشد؛ زیرا خلف وعید نقص بر خدا نیست. استدلال مشایخ حنفی این است که خلف در وعید، تبدیل قول است و خداوند در آیه 29 سوره ق فرموده: '''مَا يبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي وَ مَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ''' (پیش من حکم دگرگون نمی‌شود، و من [نسبت‎] به بندگانم بیدادگر نیستم).
    فریده نوزدهم این کتاب درباره این مطلب است که آیا خلف وعید (تهدید) در حق خداوند متعال، جایز است یا نه؟ مشایخ حنفیه (مانند حافظ‎الدین عبدالله بن احمد نسفی در «العمدة» و برهان‌الدین ابراهیم بن ابراهیم لقانی در «الشرح الكبير» و شیخ علی قاری در «شرح الفقه الأكبر») معتقدند: تخلف وعید ممتنع است، همان گونه که خلف وعده ممنوع است. بزرگان اشاعره (مانند عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در «المواقف»، علی بن محمد جرجانی در شرح مواقف ایجی، علی بن احمد واحدی در «التفسير الوسيط» و...) گفته‌اند: عقاب، از روی عدالت خداوند است که گنهکاران را به آن وعید داده است و هم در حیطه قدرت خداست که او را ببخشد؛ زیرا خلف وعید نقص بر خدا نیست. استدلال مشایخ حنفی این است که خلف در وعید، تبدیل قول است و خداوند در آیه 29 سوره ق فرموده:'''مَا يبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي وَ مَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ''' (پیش من حکم دگرگون نمی‌شود، و من [نسبت‎] به بندگانم بیدادگر نیستم).


    به‌علاوه، لازمه قول به جواز خلف وعید در مورد خداوند، جواز کذب در حق اوست و حال اینکه بر تنزه خبر خداوند از کذب، اجماع داریم. بزرگان اشاعره نیز برای اثبات صحت اعتقادشان در این باب، به آیات وارده در عفو از معاصی (به‌جز شرک) استدلال می‌کنند؛ مانند آیات 48 و 116 سوره نساء '''إِنَّ اللَّـهَ لَا يغْفِرُ أَن يشْرَك بِهِ وَ يغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِك لِمَن يشَاءُ''' (مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمى‌بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى‌بخشاید...) و آیه 53 سوره زمر: '''... إِنَّ اللَّـهَ يغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا...''' (... در حقیقت، خدا همه گناهان را می‌آمرزد...).
    به‌علاوه، لازمه قول به جواز خلف وعید در مورد خداوند، جواز کذب در حق اوست و حال اینکه بر تنزه خبر خداوند از کذب، اجماع داریم. بزرگان اشاعره نیز برای اثبات صحت اعتقادشان در این باب، به آیات وارده در عفو از معاصی (به‌جز شرک) استدلال می‌کنند؛ مانند آیات 48 و 116 سوره نساء'''إِنَّ اللَّـهَ لَا يغْفِرُ أَن يشْرَك بِهِ وَ يغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِك لِمَن يشَاءُ''' (مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمى‌بخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مى‌بخشاید...) و آیه 53 سوره زمر:'''... إِنَّ اللَّـهَ يغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا...''' (... در حقیقت، خدا همه گناهان را می‌آمرزد...).
    همچنین، جلال‌الدین محمد بن اسعد دوانی در «شرح [العقيدة] العضدية» می‌نویسد: وعد، حقی است برای بندگان که خداوند به‌عنوان پاداش برخی اعمال آنان، بر گردن خودش گذاشته، ولی وعید حقی است برای خداوند بر گردن بندگان و خداوند می‌تواند آن را استیفا کند (یعنی بنده را تنبیه و عذاب کند) یا ببخشاید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/211 ر.ک: همان، ص211-212]</ref>.
    همچنین، جلال‌الدین محمد بن اسعد دوانی در «شرح [العقيدة] العضدية» می‌نویسد: وعد، حقی است برای بندگان که خداوند به‌عنوان پاداش برخی اعمال آنان، بر گردن خودش گذاشته، ولی وعید حقی است برای خداوند بر گردن بندگان و خداوند می‌تواند آن را استیفا کند (یعنی بنده را تنبیه و عذاب کند) یا ببخشاید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/211 ر.ک: همان، ص211-212]</ref>.