التبيان في أقسام القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
    جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
    خط ۴۳: خط ۴۳:
    ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‌کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‌هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‌ها از آیات عظیمه الهی‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1326/103 ر.ک: خرقانی، حسن، ص103] </ref>؛<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 متن کتاب، ص5]</ref>.
    ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‌کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‌هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‌ها از آیات عظیمه الهی‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1326/103 ر.ک: خرقانی، حسن، ص103] </ref>؛<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 متن کتاب، ص5]</ref>.


    او می‌گوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‌داده‌اند) (حجر: 92-93).
    او می‌گوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون:'''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون:'''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‌داده‌اند) (حجر: 92-93).
    ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: مقسم‌علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‌شود؛ پس می‌بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‌شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‌شود، نه بر آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 ر.ک: متن کتاب، ص5]</ref>.
    ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: مقسم‌علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‌شود؛ پس می‌بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‌شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‌شود، نه بر آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 ر.ک: متن کتاب، ص5]</ref>.


    قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‌شود، بنابراین به‌صورت خلاصه و مختصر می‌آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‌شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‌گردد؛ همچون: '''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.
    قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‌شود، بنابراین به‌صورت خلاصه و مختصر می‌آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‌شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‌گردد؛ همچون:'''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.


    نویسنده در فصل دوم می‌گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‌خورد (مقسم‌علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‌ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‌کند.
    نویسنده در فصل دوم می‌گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‌خورد (مقسم‌علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‌ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‌کند.
    نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‌آورد؛ همچون: '''وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ''' (سوگند به‌صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‌اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‌شدت بازمی‌دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‌تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛
    نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‌آورد؛ همچون:'''وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ''' (سوگند به‌صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‌اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‌شدت بازمی‌دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‌تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛
    '''فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم''' (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‌خورم - و اگر بدانید بی‌تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛
    '''فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم''' (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‌خورم - و اگر بدانید بی‌تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛
    '''حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ''' (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند''' (زخرف: 1-3)؛'''
    '''حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ''' (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند''' (زخرف: 1-3)؛'''
    '''يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ''' (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‌تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>.
    '''يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ''' (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‌تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>.


    گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‌کند؛ همچون '''وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ''' (سوگند به اسبان دونده‌ای که همهمه‌کنان [به‌سوی جنگ] می‌تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‌خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.
    گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‌کند؛ همچون'''وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ''' (سوگند به اسبان دونده‌ای که همهمه‌کنان [به‌سوی جنگ] می‌تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‌خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.


    نویسنده درباره سوره فجر می‌گوید: گفته شده آیه '''إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ''' (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:
    نویسنده درباره سوره فجر می‌گوید: گفته شده آیه'''إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ''' (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:
    # طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
    # طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
    # آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/19 ر.ک: همان، ص19-20]</ref>.
    # آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/19 ر.ک: همان، ص19-20]</ref>.