مدنی، سید علی‌خان: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'شهيد ثانى ' به 'شهيد ثانى ')
    جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله')
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    پس از مدتى به همراهى خانواده‌اش به مكه مكرمه مهاجرت نمود و تا سال 1066ق دروس مقدماتى ادبيات عرب و بعضى از ابواب فقه و رياضى را از پدر بزرگوارش سيد احمد نظام الدين و شيخ جعفر بحرانى و شيخ محمد بن على شاه فرا مى‌گيرد.
    پس از مدتى به همراهى خانواده‌اش به مكه مكرمه مهاجرت نمود و تا سال 1066ق دروس مقدماتى ادبيات عرب و بعضى از ابواب فقه و رياضى را از پدر بزرگوارش سيد احمد نظام الدين و شيخ جعفر بحرانى و شيخ محمد بن على شاه فرا مى‌گيرد.


    در اين سال به همراه پدر و خانواده‌اش به حيدرآباد از شهرهاى هند رفته و مورد استقبال سلطان عبد الله قطب شاه (متوفاى 1083ق) قرار مى‌گيرند و سلطان اداره امور مملكتى قطب شاهيه را به پدرش واگذار مى‌كند و پس از اين كه او را به دامادى بر مى‌گزيند به وليعهدى خود منصوب مى‌گرداند.
    در اين سال به همراه پدر و خانواده‌اش به حيدرآباد از شهرهاى هند رفته و مورد استقبال سلطان عبدالله قطب شاه (متوفاى 1083ق) قرار مى‌گيرند و سلطان اداره امور مملكتى قطب شاهيه را به پدرش واگذار مى‌كند و پس از اين كه او را به دامادى بر مى‌گزيند به وليعهدى خود منصوب مى‌گرداند.


    سيد صدر الدين كه در اين هنگام حدود پانزده سال داشته بين سال‌هاى 1068 تا 1083ق در درس پدر بزرگوارش كه محل حضور علما و ادبا و بزرگان از نواحى مختلف كشور بوده است شركت مى‌كرده است.
    سيد صدر الدين كه در اين هنگام حدود پانزده سال داشته بين سال‌هاى 1068 تا 1083ق در درس پدر بزرگوارش كه محل حضور علما و ادبا و بزرگان از نواحى مختلف كشور بوده است شركت مى‌كرده است.


    در سال 1083 ق با مرگ سلطان عبد الله، داماد ديگر او ميرزا ابو الحسن معروف به «تاناشاه» حكومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعيد يا زندانى مى‌نمايد كه در سال 1085 پدرش وفات مى‌نمايد. سيد صدر الدين كه متوجه شده بود زندگى او هم در خطر است از حيدرآباد به برهان‌پور كه تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگيرى وى نمى‌شوند.
    در سال 1083 ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد ديگر او ميرزا ابو الحسن معروف به «تاناشاه» حكومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعيد يا زندانى مى‌نمايد كه در سال 1085 پدرش وفات مى‌نمايد. سيد صدر الدين كه متوجه شده بود زندگى او هم در خطر است از حيدرآباد به برهان‌پور كه تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگيرى وى نمى‌شوند.


    پس از رسيدن به برهان‌پور مورد استقبال سلطان محمد واقع شده و حدود 1300 سوار كار در اختيار او گذاشته مى‌شود و به نام «سيد على خان» ملقب مى‌گردد.
    پس از رسيدن به برهان‌پور مورد استقبال سلطان محمد واقع شده و حدود 1300 سوار كار در اختيار او گذاشته مى‌شود و به نام «سيد على خان» ملقب مى‌گردد.