زین‌الدین، محمدامین: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'سيد محسن حكيم' به 'سيد محسن حكيم')
    جز (جایگزینی متن - 'محمدمهدى آصفى' به 'محمدمهدى آصفى ')
    خط ۳۶: خط ۳۶:
    وى ادبيات و مقدمات علوم دينى را در زادگاه خود، نزد پدر و ديگران فراگرفت و پس از وفات پدرش بود كه آهنگ نجف كرد و در سال 1351ق (18 سالگى) به حوزه علميه نجف درآمد و با تمام تلاش، در پى كسب كمالات و آموختن دانش اهلبيت(ع) برآمد. وى ساليان بسيار در محضر آيات عظام: آقا سيد ابوالحسن اصفهانى، آقا شيخ ضياءالدين عراقى، شيخ محمدحسين غروى اصفهانى، آقا سيد حسين بادكوبه‌اى و [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] زانوى ادب زد و از آنان فقه، اصول، حكمت و كلام را بياموخت و در آن، به مرتبه رفيع و باشكوه اجتهاد دست يافت.
    وى ادبيات و مقدمات علوم دينى را در زادگاه خود، نزد پدر و ديگران فراگرفت و پس از وفات پدرش بود كه آهنگ نجف كرد و در سال 1351ق (18 سالگى) به حوزه علميه نجف درآمد و با تمام تلاش، در پى كسب كمالات و آموختن دانش اهلبيت(ع) برآمد. وى ساليان بسيار در محضر آيات عظام: آقا سيد ابوالحسن اصفهانى، آقا شيخ ضياءالدين عراقى، شيخ محمدحسين غروى اصفهانى، آقا سيد حسين بادكوبه‌اى و [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] زانوى ادب زد و از آنان فقه، اصول، حكمت و كلام را بياموخت و در آن، به مرتبه رفيع و باشكوه اجتهاد دست يافت.


    زين‌الدين علاوه بر تحصيل، به تدريس بسيارى از متون فقه، اصول، ادب، اخلاق و علوم لغوى و فلسفى پرداخت و بسيارى از فضلا را پرورش داد كه برخى از آن‌ها عبارتند از حضرات آقايان: شيخ محمدمهدى آصفى، شيخ احمد بهادلى، دكتر عبدالهادى فضلى، شيخ على زين‌الدين، شهيد سيد محمدمهدى حكيم، شهيد شيخ مهدى سماوى، دكتر سيد محمد بحرالعلوم، دكتر سيد مصطفى جمال‌الدين، سيد روُف جمال‌الدين و شيخ ضياءالدين زين‌الدين فرزندش.
    زين‌الدين علاوه بر تحصيل، به تدريس بسيارى از متون فقه، اصول، ادب، اخلاق و علوم لغوى و فلسفى پرداخت و بسيارى از فضلا را پرورش داد كه برخى از آن‌ها عبارتند از حضرات آقايان: شيخ [[آصفی، محمدمهدی|محمدمهدى آصفى]] ، شيخ احمد بهادلى، دكتر عبدالهادى فضلى، شيخ على زين‌الدين، شهيد سيد محمدمهدى حكيم، شهيد شيخ مهدى سماوى، دكتر سيد محمد بحرالعلوم، دكتر سيد مصطفى جمال‌الدين، سيد روُف جمال‌الدين و شيخ ضياءالدين زين‌الدين فرزندش.


    وى افزون بر تحصيل و تدريس، هر ساله براى تبليغ دين به بحرين، بصره، قطيف و احساء مى‌رفت و از اين رهگذر مؤمنان را ارشاد و راهنمايى مى‌كرد. او به ويژه در بحرين در قريه كرزكان داراى مقلّدين بسيارى بود كه در سفرهاى خويش كه حداقل سه ماه به طول مى‌انجاميد، به اقامه نماز جماعت روزانه، القاء دروس و محاضرات براى جوانان، فصل خصومات و رفع دعاوى قبيله‌اى و از همه مهمتر به اقامه نماز جمعه مى‌پرداخت، كه در آن مردمان بسيارى از گوشه و كنار بحرين حاضر مى‌شدند.
    وى افزون بر تحصيل و تدريس، هر ساله براى تبليغ دين به بحرين، بصره، قطيف و احساء مى‌رفت و از اين رهگذر مؤمنان را ارشاد و راهنمايى مى‌كرد. او به ويژه در بحرين در قريه كرزكان داراى مقلّدين بسيارى بود كه در سفرهاى خويش كه حداقل سه ماه به طول مى‌انجاميد، به اقامه نماز جماعت روزانه، القاء دروس و محاضرات براى جوانان، فصل خصومات و رفع دعاوى قبيله‌اى و از همه مهمتر به اقامه نماز جمعه مى‌پرداخت، كه در آن مردمان بسيارى از گوشه و كنار بحرين حاضر مى‌شدند.