إرشاد ذوي العقول إلی براءة الصوفیة من الإتحاد و الحلول: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
تنبیه العقول علی تنزیه الصوفیة... اثری است از برهانالدین ابراهیم بن حسن کورانی. پیش از ارائه رساله نمونهای از نسخه خطی آن ارائه میشود و سپس کتاب در سه قسمت مقدمه نویسنده، متن رساله و خاتمه ارائه میشود.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص592</ref> | تنبیه العقول علی تنزیه الصوفیة... اثری است از برهانالدین ابراهیم بن حسن کورانی. پیش از ارائه رساله نمونهای از نسخه خطی آن ارائه میشود و سپس کتاب در سه قسمت مقدمه نویسنده، متن رساله و خاتمه ارائه میشود.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص592</ref> | ||
نویسنده در مقدمه این رساله پس از ذکر روایت «الایمان بضع و سبعون شعبة، افضلها قول لا اله الا الله و ادناها اماطة الأذی عن الطریق» از پیامبر اکرم(ص) متذکر میشود که گروهی از متکلمان و فقها سَرِ انکار شخصیتهایی مانند محیالدین ابن عربی و اتباعش مانند صدرالدین قونوی و اسماعیل بن سودکین و هممشربان آنها که قائل به توحید وجود در تعدد موجودند، را دارند و نسبتهایی چون تجسیم یا اتحاد و عینیت و حلول و امثال آن را بر اینها میدهند درحالیکه این شخصیتهای بزرگوار کاملاً از این نسبتها به دور هستند و منشأ انکار کلام این بزرگان عارف از سوی برخی فقها و متکلمان، عدم آگاهی از اصطلاحات آنان است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص355-356</ref> | نویسنده در مقدمه این رساله پس از ذکر روایت «الایمان بضع و سبعون شعبة، افضلها قول لا اله الا الله و ادناها اماطة الأذی عن الطریق» از پیامبر اکرم(ص) متذکر میشود که گروهی از متکلمان و فقها سَرِ انکار شخصیتهایی مانند [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|محیالدین ابن عربی]] و اتباعش مانند [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] و [[اسماعیل بن سودکین]] و هممشربان آنها که قائل به توحید وجود در تعدد موجودند، را دارند و نسبتهایی چون تجسیم یا اتحاد و عینیت و حلول و امثال آن را بر اینها میدهند درحالیکه این شخصیتهای بزرگوار کاملاً از این نسبتها به دور هستند و منشأ انکار کلام این بزرگان عارف از سوی برخی فقها و متکلمان، عدم آگاهی از اصطلاحات آنان است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص355-356</ref> | ||
===ایضاح المقصود من معنی وحدة الوجود === | ===ایضاح المقصود من معنی وحدة الوجود === | ||
ایضاح المقصود را عبدالغنی نابلسی نوشته است. ابتدا، شرححالی از نویسنده و نمونه نسخه خطی ارائه میشود و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | ایضاح المقصود را [[نابلسی، عبدالغنی بن اسماعیل|عبدالغنی نابلسی]] نوشته است. ابتدا، شرححالی از نویسنده و نمونه نسخه خطی ارائه میشود و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | ||
همانطور که از عنوان رساله نیز برمیآید نابلسی در این اثر در پی بیان مقصود از معنای وحدت وجود نزد عرفا است. وی در مقدمه رساله نیز با عبارات ذیل بر این امر تصریح میکند: «هذه رسالة عملتها فی تحقیق المعنی المراد، عند أهل الله تعالی المحققین الامجاد باطلاقهم وحدة الوجود، و قولهم «بأنه لا شیء مع الله تعالی موجود» و بیان صحة هذه المقالة و نفی ما عداها من ضلالات اهل الغوایة و الجهالة و الحکم علی ما یخالف ذلک بالاستحالة...».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص379</ref> | همانطور که از عنوان رساله نیز برمیآید نابلسی در این اثر در پی بیان مقصود از معنای وحدت وجود نزد عرفا است. وی در مقدمه رساله نیز با عبارات ذیل بر این امر تصریح میکند: «هذه رسالة عملتها فی تحقیق المعنی المراد، عند أهل الله تعالی المحققین الامجاد باطلاقهم وحدة الوجود، و قولهم «بأنه لا شیء مع الله تعالی موجود» و بیان صحة هذه المقالة و نفی ما عداها من ضلالات اهل الغوایة و الجهالة و الحکم علی ما یخالف ذلک بالاستحالة...».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص379</ref> | ||
===المورد العذب لذوی الورود فی کشف معنی وحدة الوجود=== | ===المورد العذب لذوی الورود فی کشف معنی وحدة الوجود=== | ||
نویسنده این اثر مصطفی بن کمال بکری است. این رساله نیز با ارائه ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی آغاز میشود و سپس شاهد مقدمه نویسنده، متن و _در پایان رساله_ توصیه و نصیحتهای او هستیم.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | نویسنده این اثر [[مصطفی بن کمال بکری]] است. این رساله نیز با ارائه ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی آغاز میشود و سپس شاهد مقدمه نویسنده، متن و _در پایان رساله_ توصیه و نصیحتهای او هستیم.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | ||
بخشی از متن نویسنده در وصایا و نصایح اینگونه است: برحذر باش و باز هم برحذر باش ای برادر عزیز که با هرکسی که ادعای عرفان داشت و با هر وسوسهگری عمرت را تلف نکنی؛ در راه معرفت ثابتقدم و راسخ باش و نپندار که هرکه کلمات عرفا را حفظ کرد و در مجالسش با عارفان آنها را تکرار کرد از اهل وجدان و ذوق است؛ این احتیاط را بخصوص درباره کسانی بدار که تو را به امری میخوانند که پیشینهای جز بدفهمی در آن نیست و سخنانشان جهتدار است. بلکه تابع جمهور باش که دست خدا با جماعت است... . در سایه شریعت باش که اصل اصیل است... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص443</ref> | بخشی از متن نویسنده در وصایا و نصایح اینگونه است: برحذر باش و باز هم برحذر باش ای برادر عزیز که با هرکسی که ادعای عرفان داشت و با هر وسوسهگری عمرت را تلف نکنی؛ در راه معرفت ثابتقدم و راسخ باش و نپندار که هرکه کلمات عرفا را حفظ کرد و در مجالسش با عارفان آنها را تکرار کرد از اهل وجدان و ذوق است؛ این احتیاط را بخصوص درباره کسانی بدار که تو را به امری میخوانند که پیشینهای جز بدفهمی در آن نیست و سخنانشان جهتدار است. بلکه تابع جمهور باش که دست خدا با جماعت است... . در سایه شریعت باش که اصل اصیل است... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص443</ref> | ||
===نفحة الجود فی وحدة الوجود=== | ===نفحة الجود فی وحدة الوجود=== | ||
این کتاب اثری است از عطاءالله بن احمد بن عطاءالله ازهری. در این اثر نیز ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی ذکر شده و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | این کتاب اثری است از [[عطاءالله بن احمد بن عطاءالله ازهری]]. در این اثر نیز ترجمهای از مصنف و نمونههایی از نسخه خطی ذکر شده و سپس مقدمه نویسنده و متن رساله ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593</ref> | ||
نویسنده در مقدمه این رساله بیان میدارد که این رساله را به درخواست شیخ علوی در بیان مباحث مربوط به وحدت وجود نگاشته است به این امید که مشمول برکات الهی واقع شود. وی متذکر میشود قبل از بیان مطلب مربوط به وحدت وجود باید مقدمهای بیان داشت که شامل تعریف تصوف و بیان موضوع و فایده آن و بیان معنی وحدت وجود باشد و شروع به بیان این مقدمات و سپس صحبت درباره وحدت وجود میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص463</ref> | نویسنده در مقدمه این رساله بیان میدارد که این رساله را به درخواست شیخ علوی در بیان مباحث مربوط به وحدت وجود نگاشته است به این امید که مشمول برکات الهی واقع شود. وی متذکر میشود قبل از بیان مطلب مربوط به وحدت وجود باید مقدمهای بیان داشت که شامل تعریف تصوف و بیان موضوع و فایده آن و بیان معنی وحدت وجود باشد و شروع به بیان این مقدمات و سپس صحبت درباره وحدت وجود میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص463</ref> | ||
===فیض الحق الودود ببیان عقائد الخلق فی وحدة الوجود === | ===فیض الحق الودود ببیان عقائد الخلق فی وحدة الوجود === | ||
فیض الحق الودود را شاه یوسف قادری نقشبندی نیلوری نوشته است. پیش از ارائه این رساله نمونه نسخه خطی ارائه میشود. سپس مقدمه مصنف است و بیان مطالب کتاب در چندین فصل. در لابهلای این فصلها از معنی وجود مطلق نزد حکما و ملحدین و شیخ اکبر(محیالدین عربی) و سایر صوفیه، عینیت وجود واجب تعالی با ذاتش، آتش و احکام آن در خارج، و... بحث میشود.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593-594</ref> | فیض الحق الودود را [[شاه یوسف قادری نقشبندی نیلوری]] نوشته است. پیش از ارائه این رساله نمونه نسخه خطی ارائه میشود. سپس مقدمه مصنف است و بیان مطالب کتاب در چندین فصل. در لابهلای این فصلها از معنی وجود مطلق نزد حکما و ملحدین و شیخ [[ابن عربی، محمد بن علی|اکبر(محیالدین عربی)]] و سایر صوفیه، عینیت وجود واجب تعالی با ذاتش، آتش و احکام آن در خارج، و... بحث میشود.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص593-594</ref> | ||
===تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة === | ===تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة === | ||
«تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة» نهمین رساله از ده رسالهای است که در این اثر ارائه میشود. این رساله را مصطفی بن احمد بن حسن شطی حنبلی نوشته است. ترجمهای از نویسنده، متن رساله و خاتمه محتوای این رساله است. رسالهی مختصری در بیش از بیست صفحه است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594</ref> | «تأیید مذهب الصوفیة بالرد علی الوهابیة» نهمین رساله از ده رسالهای است که در این اثر ارائه میشود. این رساله را [[مصطفی بن احمد بن حسن شطی حنبلی]] نوشته است. ترجمهای از نویسنده، متن رساله و خاتمه محتوای این رساله است. رسالهی مختصری در بیش از بیست صفحه است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594</ref> | ||
نویسنده کلامش را با وصیت محیالدین از کتاب «الوصایا» که آخر ابواب «الفتوحات المکیه» است، پایان میدهد. این حدیث چنین است: «خلال المکارم عشر تکون فی الرجل و لا تکون فی ابنه، و تکون فی العبد و لا تکون فی سیده: صدق الحدیث، و صدق الناس، و إعطاء السائل، و المکافأة بالصنائع، و التذمم للجار، و مراعاة حق الصاحب، و صلة الرحم، و قری الضیف، و اداء الأمانة و رأسهن الحیاء».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص526</ref> | نویسنده کلامش را با وصیت محیالدین از کتاب «الوصایا» که آخر ابواب «الفتوحات المکیه» است، پایان میدهد. این حدیث چنین است: «خلال المکارم عشر تکون فی الرجل و لا تکون فی ابنه، و تکون فی العبد و لا تکون فی سیده: صدق الحدیث، و صدق الناس، و إعطاء السائل، و المکافأة بالصنائع، و التذمم للجار، و مراعاة حق الصاحب، و صلة الرحم، و قری الضیف، و اداء الأمانة و رأسهن الحیاء».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص526</ref> | ||
===شرح مشهد نور الوجود=== | ===شرح مشهد نور الوجود=== | ||
این رساله در واقع شرح رساله مشهد نور الوجود شیخ اکبر محیالدین بن عربی که ست عجم بنت نفیس بغدادی آن را نوشته است. ترجمهای از مصنف سپس شرح مشهد نور وجود، ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594</ref> | این رساله در واقع شرح رساله مشهد نور الوجود شیخ [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|اکبر محیالدین بن عربی]] که ست عجم بنت نفیس بغدادی آن را نوشته است. ترجمهای از مصنف سپس شرح مشهد نور وجود، ارائه شده است.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص594</ref> | ||
متن ابن عربی بهصورت پررنگ داخل پرانتز در لابهلای کلمات ست بن عجمیه آمده و او این کلمات را شرح میکند. گاه نیز عبارت ابن عربی با قوله آمده و شارح با اقول به شرح آن پرداخته است. | متن [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] بهصورت پررنگ داخل پرانتز در لابهلای کلمات ست بن عجمیه آمده و او این کلمات را شرح میکند. گاه نیز عبارت [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] با قوله آمده و شارح با اقول به شرح آن پرداخته است. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |