الإرث في الفقه الجعفري: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    نویسنده در مقدمه کتاب، سبب پرداختن به موضوع ارث را این‌گونه توضیح داده است: «چون مسائل وصیت و ارث را از موضوعات مورد ابتلا یافتم و برای فقیه آسان نیست که همواره به کتب مفصل در این موضوع مراجعه کند، دوست داشتم که آن مسائل یا بیشترش را در رساله‌ای بر مبنای مذهب امامیه با اشاره کافی به دلیل حکم به‌صورت مختصر گرد آورم و آن را «نخبة الأحاديث في الوصايا و المواريث» بنامم<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص5</ref>‏.
    نویسنده در مقدمه کتاب، سبب پرداختن به موضوع ارث را این‌گونه توضیح داده است: «چون مسائل وصیت و ارث را از موضوعات مورد ابتلا یافتم و برای فقیه آسان نیست که همواره به کتب مفصل در این موضوع مراجعه کند، دوست داشتم که آن مسائل یا بیشترش را در رساله‌ای بر مبنای مذهب امامیه با اشاره کافی به دلیل حکم به‌صورت مختصر گرد آورم و آن را «نخبة الأحاديث في الوصايا و المواريث» بنامم<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص5</ref>‏.


    وی پیش از ورود به مباحث، تقدیم مقدمه‌ای را لازم دانسته است: «اعیان خارجی نسبت به سایر اشخاص بیگانه هستند و ارتباطی بین آن‌ها نیست، اما عرف بین آن اعیان و صاحبانشان نوعی علاقه و ارتباط می‌بیند که نسبت آن‌ها را به صاحبانشان تصحیح می‌کند و آن‌ها را جزء اموالشان و تحت سیطره و ید آن‌ها می‌شمارد. پس در این صورت جمیع تصرفات و دگرگونی‌های آن‌ها را جایز می‌داند. منشأ همه این‌ها التزام عرفی است و شارع در آن ابداعی نداشته، بلکه شیوه اهل عرف را امضا و تأیید کرده است: '''أحل الله البيع و حرم الربا''' (بقره: 275)؛ '''تجارة عن تراض''' (نساء: 29)؛ '''أوفوا بالعقود''' (مائده: 1) و «الناس مسلطون علی أموالهم». البته شارع اهل عرف را نسبت به برخی معاملات، مانند بیع منابذه و ملامسه تخطئه کرده است و تخطئه ایشان به‌صورت مطلق نیست، بلکه در خصوص مصداق است<ref>ر.ک: همان، ص6-5</ref>‏.
    وی پیش از ورود به مباحث، تقدیم مقدمه‌ای را لازم دانسته است: «اعیان خارجی نسبت به سایر اشخاص بیگانه هستند و ارتباطی بین آن‌ها نیست، اما عرف بین آن اعیان و صاحبانشان نوعی علاقه و ارتباط می‌بیند که نسبت آن‌ها را به صاحبانشان تصحیح می‌کند و آن‌ها را جزء اموالشان و تحت سیطره و ید آن‌ها می‌شمارد. پس در این صورت جمیع تصرفات و دگرگونی‌های آن‌ها را جایز می‌داند. منشأ همه این‌ها التزام عرفی است و شارع در آن ابداعی نداشته، بلکه شیوه اهل عرف را امضا و تأیید کرده است:'''أحل الله البيع و حرم الربا''' (بقره: 275)؛'''تجارة عن تراض''' (نساء: 29)؛'''أوفوا بالعقود''' (مائده: 1) و «الناس مسلطون علی أموالهم». البته شارع اهل عرف را نسبت به برخی معاملات، مانند بیع منابذه و ملامسه تخطئه کرده است و تخطئه ایشان به‌صورت مطلق نیست، بلکه در خصوص مصداق است<ref>ر.ک: همان، ص6-5</ref>‏.


    تبیین انواع حقوق از نکات مقدماتی بحث است: گروهی از حقوق قابل نقل و انتقال هستند، مانند حق تحجیر و گروهی غیرقابل نقل هستند، مانند حق شفعه و حق خیار؛ اگرچه قهراً قابل انتقال باشند، مانند ارث<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.
    تبیین انواع حقوق از نکات مقدماتی بحث است: گروهی از حقوق قابل نقل و انتقال هستند، مانند حق تحجیر و گروهی غیرقابل نقل هستند، مانند حق شفعه و حق خیار؛ اگرچه قهراً قابل انتقال باشند، مانند ارث<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.
    خط ۴۴: خط ۴۴:
    از جمله مباحث مهم کتاب، بحث ولایت است. در زمان غیبت امام عصر(عج)، امر دائر بین تعطیل احکام و حدود که نتیجه آن هرج ومرج و برخلاف اطلاق ادله شامل عصر غیبت است؛ یا تثبیت ولایت عمومی برای فقیه عادل جامع شرایط است<ref>ر.ک: همان، ص251</ref>‏.
    از جمله مباحث مهم کتاب، بحث ولایت است. در زمان غیبت امام عصر(عج)، امر دائر بین تعطیل احکام و حدود که نتیجه آن هرج ومرج و برخلاف اطلاق ادله شامل عصر غیبت است؛ یا تثبیت ولایت عمومی برای فقیه عادل جامع شرایط است<ref>ر.ک: همان، ص251</ref>‏.


    اخبار مستفیض بر تعلیم و تعلم فرائض (مواریث) و اینکه با شدت نیازی که مردم به آن دارند، نصف علم است، وارد شده است. در رابطه با اصل میراث که مورد اجماع مسلمین است، نیازی به ذکر ادله نیست، بلکه با دقت در آیه '''و لكل جعلنا موالي مما ترك الوالدان و الأقربون و... ''' (نساء: 33) و آیات متعدد سوره نساء، از جمله ضروریات دین است<ref>ر.ک: همان، ج2، ص6-5</ref>‏.
    اخبار مستفیض بر تعلیم و تعلم فرائض (مواریث) و اینکه با شدت نیازی که مردم به آن دارند، نصف علم است، وارد شده است. در رابطه با اصل میراث که مورد اجماع مسلمین است، نیازی به ذکر ادله نیست، بلکه با دقت در آیه'''و لكل جعلنا موالي مما ترك الوالدان و الأقربون و...''' (نساء: 33) و آیات متعدد سوره نساء، از جمله ضروریات دین است<ref>ر.ک: همان، ج2، ص6-5</ref>‏.


    طبقات مختلف ارث در جلد دوم کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. نسبی که سبب میراث است در سه طبقه آباء و ابناء، اخوه و اجداد و اعمام و اخوال واقع می‌شود. از روایات استفاده می‌شود که با وجود یکی از طبقه اول، طبقه دوم ارث نمی‌برد. همچنان که اگر یکی از طبقه دوم باشد طبقه سوم ارث نمی‌برد<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>‏.
    طبقات مختلف ارث در جلد دوم کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. نسبی که سبب میراث است در سه طبقه آباء و ابناء، اخوه و اجداد و اعمام و اخوال واقع می‌شود. از روایات استفاده می‌شود که با وجود یکی از طبقه اول، طبقه دوم ارث نمی‌برد. همچنان که اگر یکی از طبقه دوم باشد طبقه سوم ارث نمی‌برد<ref>ر.ک: همان، ص82</ref>‏.