خلاصة المناقب (در مناقب میر سید علی همدانی): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح')
    جز (جایگزینی متن - 'ى‎ش' به 'ی‌ش')
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    راجع به سبک نویسندگى خلاصة المناقب هم مى‎توان گفت که همان اختصاص را دارد. در نوشتن واقعه‌اى از زندگانى [[همدانی، علی بن شهاب‌الدین|سید على همدانى]]، روش وى آن است که اسم مرشدش را معمولى ضبط نکرده، بلکه با احترام کامل، «جناب سیادت»، «حضرت سیادت»، «امیر ما» و «سیدنا» یاد مى‌کند و چون نکته‌اى از ولایت یا دقیقه‌اى از تصوّف را توضیح مى‎دهد، چنین مى‌نویسد: «بدان که‌اى عزیز» یا «اى دوست بدانکه». نویسنده عموما به‌جاى واژه‌هاى فارسى، کلمات عربى می‌آورد از قبیل طیران، حصر و حصار، مذموم، مزروق، تقبیل، سوادیه، بیاضیه، جبلّى، ارض، سريع الزوال، بطيء الحركة... و در چندین مورد جمع عربى به‌کار برده؛ مثلا افیاض، زوایا، شرور، نفوس، نفور، حقوق، حظوظ، محابیب و غیره»<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، صفحه‎ کط – لب ‍</ref>.
    راجع به سبک نویسندگى خلاصة المناقب هم مى‎توان گفت که همان اختصاص را دارد. در نوشتن واقعه‌اى از زندگانى [[همدانی، علی بن شهاب‌الدین|سید على همدانى]]، روش وى آن است که اسم مرشدش را معمولى ضبط نکرده، بلکه با احترام کامل، «جناب سیادت»، «حضرت سیادت»، «امیر ما» و «سیدنا» یاد مى‌کند و چون نکته‌اى از ولایت یا دقیقه‌اى از تصوّف را توضیح مى‎دهد، چنین مى‌نویسد: «بدان که‌اى عزیز» یا «اى دوست بدانکه». نویسنده عموما به‌جاى واژه‌هاى فارسى، کلمات عربى می‌آورد از قبیل طیران، حصر و حصار، مذموم، مزروق، تقبیل، سوادیه، بیاضیه، جبلّى، ارض، سريع الزوال، بطيء الحركة... و در چندین مورد جمع عربى به‌کار برده؛ مثلا افیاض، زوایا، شرور، نفوس، نفور، حقوق، حظوظ، محابیب و غیره»<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، صفحه‎ کط – لب ‍</ref>.


    «مؤلف در نوشتن شرح زندگانى مرشدش روشى دارد که به‎ظاهر مضمون اصلى کتاب را پراکنده مى‎یابیم و اگر به اذعان نظر دیده مى‎شود آن کاملا پیداست و مطالب این کتاب طبق ترتیبى که مراعات شده به‌ترتیب موضوعات زیر است:  
    «مؤلف در نوشتن شرح زندگانى مرشدش روشى دارد که به‎ظاهر مضمون اصلى کتاب را پراکنده مى‎یابیم و اگر به اذعان نظر دیده می‌شود آن کاملا پیداست و مطالب این کتاب طبق ترتیبى که مراعات شده به‌ترتیب موضوعات زیر است:  


    الف)- در بیان بعضى از فضائل آن عروه وثقى؛  
    الف)- در بیان بعضى از فضائل آن عروه وثقى؛