لوامع الحقائق في أصول العقائد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎م' به 'ه‌م')
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
    خط ۵۸: خط ۵۸:
    نویسنده پس ‎از آن وارد مفصل‎ترین بخش کتاب، یعنی بحث «نبوت خاصه» و تعیین شخص نبی شده و می‌گوید: «پیامبر زمان ما که آخرین پیامبر خداست، حضرت محمد(ص) است و خداوند او را در زمانی که غالب افراد در فساد و تباهی بوده‌اند، از جزیرة العرب بر همه انسان‌ها مبعوث فرموده است». او در ادامه به‌اجمال به برگ‎هایی از تاریخ دعوت آن حضرت از قبیل هجرت مسلمین به حبشه، حصر در شعب ابی‎طالب، هجرت به مدینه و نهایتاً فتح مکه اشاره می‌کند. در ادامه برای اثبات نبوت آن حضرت، همان دو راه پیش‎گفته را پی می‌گیرد<ref>همان</ref>.
    نویسنده پس ‎از آن وارد مفصل‎ترین بخش کتاب، یعنی بحث «نبوت خاصه» و تعیین شخص نبی شده و می‌گوید: «پیامبر زمان ما که آخرین پیامبر خداست، حضرت محمد(ص) است و خداوند او را در زمانی که غالب افراد در فساد و تباهی بوده‌اند، از جزیرة العرب بر همه انسان‌ها مبعوث فرموده است». او در ادامه به‌اجمال به برگ‎هایی از تاریخ دعوت آن حضرت از قبیل هجرت مسلمین به حبشه، حصر در شعب ابی‎طالب، هجرت به مدینه و نهایتاً فتح مکه اشاره می‌کند. در ادامه برای اثبات نبوت آن حضرت، همان دو راه پیش‎گفته را پی می‌گیرد<ref>همان</ref>.


    ایشان در بحث معجزه، به قرآن اشاره می‌کند و آن را در دو بخش پی می‌گیرد: بخش اول درباره این است که قرآن به‎عنوان یک معجزه بر نبوت حضرت محمد(ص) دلالت دارد. قرآن کریم در آیات مختلفی تحدی نموده و همه منکرانش را به مبارزه طلبیده که هرکس می‌تواند لااقل سوره‌ای مانند سور قرآن بیاورد<ref>همان، ص128</ref>.
    ایشان در بحث معجزه، به قرآن اشاره می‌کند و آن را در دو بخش پی می‌گیرد: بخش اول درباره این است که قرآن به‌عنوان یک معجزه بر نبوت حضرت محمد(ص) دلالت دارد. قرآن کریم در آیات مختلفی تحدی نموده و همه منکرانش را به مبارزه طلبیده که هرکس می‌تواند لااقل سوره‌ای مانند سور قرآن بیاورد<ref>همان، ص128</ref>.


    بخش دوم در وجوه اعجاز قرآن است که حداقل از شش‎ جهت قابل بررسی است:
    بخش دوم در وجوه اعجاز قرآن است که حداقل از شش‎ جهت قابل بررسی است:
    خط ۶۸: خط ۶۸:
    # معارف مافوق بشری<ref>همان، ص128-129</ref>.
    # معارف مافوق بشری<ref>همان، ص128-129</ref>.


    میرزا احمد پس‎ از آنکه امامت را به‎عنوان «ریاست عام الهی در امور دین و دنیا به جانشینی پیامبر‎(ص)» تعریف می‌کند، مباحث اصلی این بخش را طی چهار مطلب پی می‌گیرد که عبارتند از: لزوم امام، صفات امام، طریق تعیین امام و امامت خاصه<ref>همان، ص130</ref>.
    میرزا احمد پس‎ از آنکه امامت را به‌عنوان «ریاست عام الهی در امور دین و دنیا به جانشینی پیامبر‎(ص)» تعریف می‌کند، مباحث اصلی این بخش را طی چهار مطلب پی می‌گیرد که عبارتند از: لزوم امام، صفات امام، طریق تعیین امام و امامت خاصه<ref>همان، ص130</ref>.


    مؤلف در بحث امامت خاصه می‌گوید: بنا بر مذهب حق اثناعشری، امام و جانشین برحق رسول خدا‎(ص)، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابی‎طالب(ع)]] و یازده امام پس از او از نسل او هستند و آخرین آن‌ها مهدی منتظر(عج) است که غائب بوده و روزی با ظهورش زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. امامیه برای اعتقاد خود علاوه بر دو دلیل فوق، یعنی تصریح رسول خدا(ع) به امامت ایشان که در روایات متعددی است و ظهور معجزات از طرف ائمه اهل‎بیت که بسیار نقل شده است، دلیل سومی دارند و آن مختص بودن دو صفت لازم برای امامت، یعنی عصمت و افضلیت، به [[امام على(ع)|علی بن ابی‎طالب(ع)]] و فرزندان اوست که امامت ایشان را اثبات و خلافت دیگران را نفی می‌کند. نازل شدن آیه تطهیر در حق اهل‎بیت رسول خدا(ص)، یعنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فاطمه(س) و فرزندانشان، بهترین دلیل بر طهارت باطنی و عصمت ایشان است. از طرف دیگر مسلمین اتفاق‎ نظر دارند که خلفای سه‌گانه دارای صفت عصمت نبوده‌اند. بهترین دلیل بر این مطلب آن است که به شهادت تاریخ آن‌ها قبل از مسلمان شدن کافر و بت‎پرست بوده‌اند<ref>همان، ص132</ref>.
    مؤلف در بحث امامت خاصه می‌گوید: بنا بر مذهب حق اثناعشری، امام و جانشین برحق رسول خدا‎(ص)، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابی‎طالب(ع)]] و یازده امام پس از او از نسل او هستند و آخرین آن‌ها مهدی منتظر(عج) است که غائب بوده و روزی با ظهورش زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. امامیه برای اعتقاد خود علاوه بر دو دلیل فوق، یعنی تصریح رسول خدا(ع) به امامت ایشان که در روایات متعددی است و ظهور معجزات از طرف ائمه اهل‎بیت که بسیار نقل شده است، دلیل سومی دارند و آن مختص بودن دو صفت لازم برای امامت، یعنی عصمت و افضلیت، به [[امام على(ع)|علی بن ابی‎طالب(ع)]] و فرزندان اوست که امامت ایشان را اثبات و خلافت دیگران را نفی می‌کند. نازل شدن آیه تطهیر در حق اهل‎بیت رسول خدا(ص)، یعنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فاطمه(س) و فرزندانشان، بهترین دلیل بر طهارت باطنی و عصمت ایشان است. از طرف دیگر مسلمین اتفاق‎ نظر دارند که خلفای سه‌گانه دارای صفت عصمت نبوده‌اند. بهترین دلیل بر این مطلب آن است که به شهادت تاریخ آن‌ها قبل از مسلمان شدن کافر و بت‎پرست بوده‌اند<ref>همان، ص132</ref>.