ملازمه حکم عقل و شرع از دیدگاه شیخ انصاری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هم' به 'هم') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ب)- مسئله ملازمه از مسائل اصولی است: | ب)- مسئله ملازمه از مسائل اصولی است: | ||
مسئله اصولی آن است که نتیجهاش، کبرای استدلال بر اثبات حکم شرعی واقع شود، مانند بحث پیرامون حجیت خبر واحد و ظواهر کتاب و نظایر آن و در علم اصول، راجع به دلیل بودن این امور بر حکم شرعی، بحث میشود؛ بر این اساس، مسئله ملازمه، از مسائل اصولی است؛ زیرا مقصود از آن، اثبات دلیل بودن حکم عقلی بر حکم شرعی است؛ یعنی هرجا عقل | مسئله اصولی آن است که نتیجهاش، کبرای استدلال بر اثبات حکم شرعی واقع شود، مانند بحث پیرامون حجیت خبر واحد و ظواهر کتاب و نظایر آن و در علم اصول، راجع به دلیل بودن این امور بر حکم شرعی، بحث میشود؛ بر این اساس، مسئله ملازمه، از مسائل اصولی است؛ زیرا مقصود از آن، اثبات دلیل بودن حکم عقلی بر حکم شرعی است؛ یعنی هرجا عقل بهطور مستقل، وجوب یا حرمت فعلی را درک نماید، با استناد به اصل ملازمه، حکم شرعی نیز در آن مورد اثبات میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. | ||
ج)- ملازمه اصل و عکس: | ج)- ملازمه اصل و عکس: | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نویسنده در ملازمه اصل، احتمالاتی را مطرح کرده است: | نویسنده در ملازمه اصل، احتمالاتی را مطرح کرده است: | ||
# در مورد هر فعلی که عقل | # در مورد هر فعلی که عقل بهطور مستقل حکم دارد، شرع نیز حکمی مماثل با حکم عقل دارد؛ پس در حقیقت دو حکم و دو حاکم وجود دارد، لیکن دو حکم آنها مطابق میباشند. به اعتقاد نویسنده این وجه با جمله معروف که عقل و شرع مطابقند، هماهنگ است. | ||
# آنچه را عقل به آن حکم میکند، شرع تصدیق مینماید؛ بنابراین تفسیر، حکم یکی است، ولی حاکم دو تا که یکی تصدیقکننده حکم دیگری است. | # آنچه را عقل به آن حکم میکند، شرع تصدیق مینماید؛ بنابراین تفسیر، حکم یکی است، ولی حاکم دو تا که یکی تصدیقکننده حکم دیگری است. | ||
# آنچه را عقل به آن حکم میکند، در حقیقت همان حکم شرعی است؛ یعنی عقل، رسول باطنی شرع است؛ بنابراین همان گونه که رسول ظاهری، حکمی سوای حکم شرع ندارد، بلکه حکم او، در حقیقت کاشف حکم شرع است، عقل نیز که رسول باطنی است، کاشف حکم شرع میباشد و در این صورت، علاوه بر اینکه حکم، واحد، حاکم نیز واحد است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. | # آنچه را عقل به آن حکم میکند، در حقیقت همان حکم شرعی است؛ یعنی عقل، رسول باطنی شرع است؛ بنابراین همان گونه که رسول ظاهری، حکمی سوای حکم شرع ندارد، بلکه حکم او، در حقیقت کاشف حکم شرع است، عقل نیز که رسول باطنی است، کاشف حکم شرع میباشد و در این صورت، علاوه بر اینکه حکم، واحد، حاکم نیز واحد است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
ه)- رابطه ملازمه با قاعده حسن و قبح عقلی: | ه)- رابطه ملازمه با قاعده حسن و قبح عقلی: | ||
نویسنده، معتقد است از مجموع عبارتهای علما به دست میآید که مقصود از حسن و قبح مورد نزاع میان عدلیه و اشاعره عبارت است از فعلی که انجام آن، موجب استحقاق مدح یا ذم در دنیا و پاداش یا کیفر در آخرت میگردد؛ بنابراین اثبات اینکه عقل | نویسنده، معتقد است از مجموع عبارتهای علما به دست میآید که مقصود از حسن و قبح مورد نزاع میان عدلیه و اشاعره عبارت است از فعلی که انجام آن، موجب استحقاق مدح یا ذم در دنیا و پاداش یا کیفر در آخرت میگردد؛ بنابراین اثبات اینکه عقل بهطور مستقل، به حسن و قبح برخی از افعال حکم میکند، بهمنزله این است که عقل، حکم الهی را درک میکند و مفاد ملازمه میان حکم عقل و شرع نیز چیزی جز این نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18017/1/13 ر.ک: همان، ص13-14]</ref>. | ||
در بخش دوم، به بیان دلایل [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] بر اثبات ملازمه پرداخته شده است. ایشان ملازمه میان حکم عقل و شرع را بر پایه ادله اربعه، به شرح زیر، اثبات کرده است: | در بخش دوم، به بیان دلایل [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] بر اثبات ملازمه پرداخته شده است. ایشان ملازمه میان حکم عقل و شرع را بر پایه ادله اربعه، به شرح زیر، اثبات کرده است: |