لوامع الحقائق في أصول العقائد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
    جز (جایگزینی متن - 'ن‎ک' به 'ن‌ک')
    خط ۴۶: خط ۴۶:
    مؤلف پس از ذکر رئوس صفات ثبوتیه، یعنی علم، قدرت و حی بودن، تذکر می‌دهد که این صفات، عین ذات مقدس او هستند. سپس بعضی از صفات سلبیه، مانند تنزه از جسمیت و جسمانیت و از صفات و عوارض اجسام، مثل حد، زمان، مکان، بُعد و قرب مکانی را ذکر کرده و پس ‎از آن به‎طور خاص در مورد وحدانیت و علم خالق توضیح می‌دهد<ref>همان، ص125</ref>.
    مؤلف پس از ذکر رئوس صفات ثبوتیه، یعنی علم، قدرت و حی بودن، تذکر می‌دهد که این صفات، عین ذات مقدس او هستند. سپس بعضی از صفات سلبیه، مانند تنزه از جسمیت و جسمانیت و از صفات و عوارض اجسام، مثل حد، زمان، مکان، بُعد و قرب مکانی را ذکر کرده و پس ‎از آن به‎طور خاص در مورد وحدانیت و علم خالق توضیح می‌دهد<ref>همان، ص125</ref>.


    او در بحث وحدانیت با توجه به این حقیقت که مبدأ عالم جسم، ماورای آن و غیر مادی است، تأکید می‌کند که او ماهیت نداشته و صرف‎ الوجود است و وجود صرف، دومی و نظیری ندارد، بلکه یکتا و بی‌شریک است. سپس می‌افزاید: وحدت او وحدت حقه است؛ یعنی عین ذات او و غیر عارضی است؛ همچنان‎که وحدت او اطلاقی است؛ زیرا در عرض وجود او چیزی وجود ندارد که در برابر وحدت او متصف به کثرت شود. نتیجه آنکه وحدت او، وحدت حقه اطلاقی است<ref>همان</ref>.
    او در بحث وحدانیت با توجه به این حقیقت که مبدأ عالم جسم، ماورای آن و غیر مادی است، تأکید می‌کند که او ماهیت نداشته و صرف‎ الوجود است و وجود صرف، دومی و نظیری ندارد، بلکه یکتا و بی‌شریک است. سپس می‌افزاید: وحدت او وحدت حقه است؛ یعنی عین ذات او و غیر عارضی است؛ همچنان‌که وحدت او اطلاقی است؛ زیرا در عرض وجود او چیزی وجود ندارد که در برابر وحدت او متصف به کثرت شود. نتیجه آنکه وحدت او، وحدت حقه اطلاقی است<ref>همان</ref>.


    وحدت حقه در اصطلاح فلاسفه در مورد واحدی است که عین وحدت است (موصوف، عین وصف وحدت است)؛ به‎خلاف وحدت غیر حقه که در مورد واحدی است که دارای وحدت است (موصوف، غیر وصف وحدت است)<ref>همان</ref>.
    وحدت حقه در اصطلاح فلاسفه در مورد واحدی است که عین وحدت است (موصوف، عین وصف وحدت است)؛ به‎خلاف وحدت غیر حقه که در مورد واحدی است که دارای وحدت است (موصوف، غیر وصف وحدت است)<ref>همان</ref>.