تنبیه الغافلین عن فضائل الطالبیین: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۵۸: خط ۵۸:
    # آیه '''اَلذِينَ ينْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ بِالليلِ وَ النهٰارِ سِرّا وَ عَلاٰنِيةً''' (بقره: 274)؛ «کسانی که اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشکار انفاق می‌کنند»، درباره علی(ع) نازل شده که چهار درهم داشت و در شب و روز و آشکار و نهان انفاق کرد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # آیه '''اَلذِينَ ينْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ بِالليلِ وَ النهٰارِ سِرّا وَ عَلاٰنِيةً''' (بقره: 274)؛ «کسانی که اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشکار انفاق می‌کنند»، درباره علی(ع) نازل شده که چهار درهم داشت و در شب و روز و آشکار و نهان انفاق کرد<ref>ر.ک: همان</ref>.
    #ذیل کلمه '''وَ اَلرٰاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ''' (آل‎عمران: 7)؛ «و استواران در دانش»، گفته است که مراد [[امام على(ع)|علی(ع)]] است و حدیث «أنا مدينة العلم و علي بابها» را شاهد آورده و از عمر نقل کرده که: «لولا علي لهلك عمر» و از ابودرداء روایت کرده که عالمی در شام هست (یعنی خودش) و عالمی در کوفه (یعنی [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]) و عالمی در مدینه (یعنی علی)؛ آنکه در شام است از آنکه در کوفه است می‌پرسد و آنکه در کوفه است از آنکه در مدینه است می‌پرسد، اما آنکه در مدینه است، از احدی سؤال نمی‌کند. از خود [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] نیز روایت کرده که اگر مسند برای من آماده می‌شد، میان اهل تورات طبق تورات و میان اهل انجیل طبق انجیل و میان اهل زبور طبق زبور و میان اهل فرقان طبق فرقان حکم می‌کردم. به خدا هیچ آیه‌ای نیست که در تری و خشکی، آسمان و زمین، دشت و کوه، شب و روز نازل شده باشد، مگر آنکه می‌دانم در شأن چیست و کیست...<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>.
    #ذیل کلمه '''وَ اَلرٰاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ''' (آل‎عمران: 7)؛ «و استواران در دانش»، گفته است که مراد [[امام على(ع)|علی(ع)]] است و حدیث «أنا مدينة العلم و علي بابها» را شاهد آورده و از عمر نقل کرده که: «لولا علي لهلك عمر» و از ابودرداء روایت کرده که عالمی در شام هست (یعنی خودش) و عالمی در کوفه (یعنی [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]]) و عالمی در مدینه (یعنی علی)؛ آنکه در شام است از آنکه در کوفه است می‌پرسد و آنکه در کوفه است از آنکه در مدینه است می‌پرسد، اما آنکه در مدینه است، از احدی سؤال نمی‌کند. از خود [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] نیز روایت کرده که اگر مسند برای من آماده می‌شد، میان اهل تورات طبق تورات و میان اهل انجیل طبق انجیل و میان اهل زبور طبق زبور و میان اهل فرقان طبق فرقان حکم می‌کردم. به خدا هیچ آیه‌ای نیست که در تری و خشکی، آسمان و زمین، دشت و کوه، شب و روز نازل شده باشد، مگر آنکه می‌دانم در شأن چیست و کیست...<ref>ر.ک: همان، ص168</ref>.
    # ذیل آیه '''فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكمْ ثُم نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اَللٰهِ عَلَى اَلْكٰاذِبِينَ''' (آل‎عمران: 61)؛ «بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم، سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم»، آورده است که در قضیه مباهله منظور از «أبناءنا»، حسنین(ع) و منظور از «نساءنا»، فاطمه(ع) و منظور از «أنفسنا»، [[امام على(ع)|علی(ع)]] است. در همین قسمت روایتی از پیغمبر(ص) می‎آورد که: «خُلقت أنا و علي من شجرة واحده» و نیز از پیغمبر درباره علی روایت آورده که: «إنه مني و أنت منه» و نیز آورده: «يا علي... أنت رفيقي في الجنة» و «يا علي أنت أخي في الدنيا و الآخرة» و از [[امام على(ع)|علی(ع)]] روایت کرده که: «أنا عبدالله و أخو رسول‌الله، لم يقلها أحد قبلي و لا يقولها أحد بعدي إلا كذاب» و نیز در همین ‎جا حدیث منزلت را آورده که چون پیغمبر(ص) میان اصحاب مؤاخات برقرار کرد، علی(ع) از اینکه او را با کسی برادر قرار نداد، نگران بود. پیغمبر(ص) فرمود: «ما أخرتك إلا لنفسي، فأنت مني بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبي بعدي». می‌دانیم که حدیث منزلت، داستان دیگری هم دارد و ممکن است هر دو واقع شده باشد. مؤلف در همین قسمت روایت «سد رسول‌الله الأبواب إلا باب علي» را نیز آورده و از ابن عمر هم مضمون آن را نقل کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # ذیل آیه '''فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَكمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَكمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكمْ ثُم نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اَللٰهِ عَلَى اَلْكٰاذِبِينَ''' (آل‎عمران: 61)؛ «بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم، سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم»، آورده است که در قضیه مباهله منظور از «أبناءنا»، حسنین(ع) و منظور از «نساءنا»، فاطمه(ع) و منظور از «أنفسنا»، [[امام على(ع)|علی(ع)]] است. در همین قسمت روایتی از پیغمبر(ص) می‌آورد که: «خُلقت أنا و علي من شجرة واحده» و نیز از پیغمبر درباره علی روایت آورده که: «إنه مني و أنت منه» و نیز آورده: «يا علي... أنت رفيقي في الجنة» و «يا علي أنت أخي في الدنيا و الآخرة» و از [[امام على(ع)|علی(ع)]] روایت کرده که: «أنا عبدالله و أخو رسول‌الله، لم يقلها أحد قبلي و لا يقولها أحد بعدي إلا كذاب» و نیز در همین ‎جا حدیث منزلت را آورده که چون پیغمبر(ص) میان اصحاب مؤاخات برقرار کرد، علی(ع) از اینکه او را با کسی برادر قرار نداد، نگران بود. پیغمبر(ص) فرمود: «ما أخرتك إلا لنفسي، فأنت مني بمنزلة هارون من موسی إلا أنه لا نبي بعدي». می‌دانیم که حدیث منزلت، داستان دیگری هم دارد و ممکن است هر دو واقع شده باشد. مؤلف در همین قسمت روایت «سد رسول‌الله الأبواب إلا باب علي» را نیز آورده و از ابن عمر هم مضمون آن را نقل کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    # ذیل آیه '''مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‎''' ﴿الأنفال: 67﴾؛ «هیچ پیامبری را نسزد و نشاید که [پیش از جنگ و پیروزی بر دشمن] اسیران جنگی بگیرد تا زمانی که [دشمن را به‎طور کامل] در زمین از قدرت و توان بیندازد [و موقعیت دین و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد، آنگاه اسیر بگیرد؛ شما ای یاران پیامبر!] متاع ناچیز و ناپایدار دنیا را می‌خواهید و خدا [برای شما] آخرت را می‌خواهد»، روایت کرده است که عمر و علی(ع) نظرشان بر قتل اسیران بود و ابوبکر و عثمان نظرشان بر زنده نگه‌داشتن و فدیه گرفتن و پیغمبر(ص) فدیه گرفت و خدا عتابش کرد. مؤلف طبق مذاق معتزلی‌اش این را به‌عنوان صغیره‌ای بر پیغمبر(ص) گرفته است!
    # ذیل آیه '''مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‎''' ﴿الأنفال: 67﴾؛ «هیچ پیامبری را نسزد و نشاید که [پیش از جنگ و پیروزی بر دشمن] اسیران جنگی بگیرد تا زمانی که [دشمن را به‎طور کامل] در زمین از قدرت و توان بیندازد [و موقعیت دین و مؤمنان در جهان پابرجا و استوار گردد، آنگاه اسیر بگیرد؛ شما ای یاران پیامبر!] متاع ناچیز و ناپایدار دنیا را می‌خواهید و خدا [برای شما] آخرت را می‌خواهد»، روایت کرده است که عمر و علی(ع) نظرشان بر قتل اسیران بود و ابوبکر و عثمان نظرشان بر زنده نگه‌داشتن و فدیه گرفتن و پیغمبر(ص) فدیه گرفت و خدا عتابش کرد. مؤلف طبق مذاق معتزلی‌اش این را به‌عنوان صغیره‌ای بر پیغمبر(ص) گرفته است!
    # '''بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ'''  
    # '''بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ'''  
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    # '''وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ'''‎ ﴿الشعراء: 219﴾؛ «و گردش و حرکت تو را در میان سجده‎کنندگان». بعضی گفته‌اند: مراد نماز خواندن پیغمبر(ص) است و بعضی گفته‌اند پاک بودن صلب و رحم پدر و مادر و نیاکان پیغمبر(ص) است. سعید بن جبیر از پیغمبر(ص) روایت کرده که من و [[امام على(ع)|علی(ع)]] روح واحدیم و از زمان آدم در اصلاب منتقل شدیم تا روح من به صلب عبدالله و روح علی(ع) به صلب ابوطالب منتقل شد، پس علی از من است و من از علی...<ref>ر.ک: همان، ص172</ref>.
    # '''وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ'''‎ ﴿الشعراء: 219﴾؛ «و گردش و حرکت تو را در میان سجده‎کنندگان». بعضی گفته‌اند: مراد نماز خواندن پیغمبر(ص) است و بعضی گفته‌اند پاک بودن صلب و رحم پدر و مادر و نیاکان پیغمبر(ص) است. سعید بن جبیر از پیغمبر(ص) روایت کرده که من و [[امام على(ع)|علی(ع)]] روح واحدیم و از زمان آدم در اصلاب منتقل شدیم تا روح من به صلب عبدالله و روح علی(ع) به صلب ابوطالب منتقل شد، پس علی از من است و من از علی...<ref>ر.ک: همان، ص172</ref>.
    # '''فَالْيوْمَ الذِينَ آمَنُوا مِنَ اَلْكفٰارِ یضْحَكونَ''' (مطففین: 34)؛ «پس امروز همواره مؤمنان به کافران می‌خندند».
    # '''فَالْيوْمَ الذِينَ آمَنُوا مِنَ اَلْكفٰارِ یضْحَكونَ''' (مطففین: 34)؛ «پس امروز همواره مؤمنان به کافران می‌خندند».
    ‎گویند: پیغمبر(ص)، [[امام على(ع)|علی]] را بر بنی‎هاشم ریاست داد، به او خندیدند. بعضی گفته‌اند: [[امام على(ع)|علی(ع)]] با جمعی از مؤمنان می‎آمد، بعضی منافقان بر او خندیدند؛ آیه در این‎باره نازل شده است. بعضی گفته‌اند: آیه درباره ابوجهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل است که بر امثال بلال و عمار می‌خندیدند<ref>ر.ک: همان، ص174</ref>.
    ‎گویند: پیغمبر(ص)، [[امام على(ع)|علی]] را بر بنی‎هاشم ریاست داد، به او خندیدند. بعضی گفته‌اند: [[امام على(ع)|علی(ع)]] با جمعی از مؤمنان می‌آمد، بعضی منافقان بر او خندیدند؛ آیه در این‎باره نازل شده است. بعضی گفته‌اند: آیه درباره ابوجهل و ولید بن مغیره و عاص بن وائل است که بر امثال بلال و عمار می‌خندیدند<ref>ر.ک: همان، ص174</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==