الغدير في الكتاب و السنة و الأدب: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۶: خط ۳۶:


    ==ساختار ==
    ==ساختار ==
    اين اثر شامل يازده جلد مى‌باشد.
    محتوای این اثر یازده جلدی چنین است:
    # جلد اول حاوی مقدمه شش بخشی؛
    # جلد دوم حاوی مقدمه و متن کتاب؛
    # جلد سوم تا پایان جلد یازدهم حاوی ادامه متن کتاب.


    مطالب موجود در كتاب در دو بخش (ويژگى‌هاى كتاب و مطالب مندرج) عرضه مى‌گردد.


    === ويژگى‌هاى كتاب ===
    ==گزارش محتوا==
    از امتيازات اين كتاب بر سائر كتب مشابه مى‌توان موارد زير را نام برد:


    ==== تنوع مطلب ====
    === تنوع مطلب ===


    اين كتاب مجموعه بى‌مانندى است؛ شامل فنون مختلف، رموز دانش‌ها، دقائق تاريخ و شرح حال مردانى نامى، شايد بگوئيم يكى از بزرگ‌ترين كتاب‌هاى دائرةالمعارفى است كه مشتمل بر بسيارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دينى است. و اگرچه هدف اصلى و اوليه آن اثبات حديث شريف غدير و تواتر آن بوده، ولى در عين حال هر آن چه را كه براى امت اسلامى حائز اهميت مى‌دانسته، در اين كتاب جمع‌آورى نموده است.
    اين كتاب مجموعه بى‌مانندى است؛ شامل فنون مختلف، رموز دانش‌ها، دقائق تاريخ و شرح حال مردانى نامى، شايد بگوئيم يكى از بزرگ‌ترين كتاب‌هاى دائرةالمعارفى است كه مشتمل بر بسيارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دينى است. و اگرچه هدف اصلى و اوليه آن اثبات حديث شريف غدير و تواتر آن بوده، ولى در عين حال هر آن چه را كه براى امت اسلامى حائز اهميت مى‌دانسته، در اين كتاب جمع‌آورى نموده است.
    خط ۶۱: خط ۶۲:
    در خور اعجاب و شگفتى نيست! چه؟! اين كتاب تراوشى از افكار يك شخصيتى است كه دريائى انباشته از علوم معقول و منقول است. اين كتاب از نتايج قريحه فروزانى است كه بدانشمند بزرگوار ما آقاى شيخ عبدالحسين (ابن) احمد امينى اعطاء شده، خداوند عمر او را دراز و ما را از آثار گرانبهاى او بهرمند فرمايد.
    در خور اعجاب و شگفتى نيست! چه؟! اين كتاب تراوشى از افكار يك شخصيتى است كه دريائى انباشته از علوم معقول و منقول است. اين كتاب از نتايج قريحه فروزانى است كه بدانشمند بزرگوار ما آقاى شيخ عبدالحسين (ابن) احمد امينى اعطاء شده، خداوند عمر او را دراز و ما را از آثار گرانبهاى او بهرمند فرمايد.


    ==== اصلاح ساختار فكرى عموم افراد ====
    === اصلاح ساختار فكرى عموم افراد ===


    از نكات قابل توجه در نوشتار اين گنجينه عظيم توجه مؤلف بزرگوار به اصلاح ساختار فكرى عموم افراد امت اسلامى است و با اين كه اغلب آثار منتشره از طرف علماء اعلام، مخصوص گروه خاص و پسند افراد معدودى بوده و نتيجه مطالعات و اصول نظريات خود را به طورى كه براى هر كسى در خور تبعيت و تأسى باشد، منتشر نساخته‌اند...؛ ولى مرحوم علامه گرانقدر امينى در اين كتاب در اثر وسعت فكر و فضيلت روحى خود كه موهبتى است، الهى توانسته از منبع جوشان سينه خود، كه برگرفته از كتاب و سنت است حقائقى تابان و انديشه‌هائى بزرگ و فروزان بروز دهد كه مورد توجه و قبول عموم خردمندان باشد.
    از نكات قابل توجه در نوشتار اين گنجينه عظيم توجه مؤلف بزرگوار به اصلاح ساختار فكرى عموم افراد امت اسلامى است و با اين كه اغلب آثار منتشره از طرف علماء اعلام، مخصوص گروه خاص و پسند افراد معدودى بوده و نتيجه مطالعات و اصول نظريات خود را به طورى كه براى هر كسى در خور تبعيت و تأسى باشد، منتشر نساخته‌اند...؛ ولى مرحوم علامه گرانقدر امينى در اين كتاب در اثر وسعت فكر و فضيلت روحى خود كه موهبتى است، الهى توانسته از منبع جوشان سينه خود، كه برگرفته از كتاب و سنت است حقائقى تابان و انديشه‌هائى بزرگ و فروزان بروز دهد كه مورد توجه و قبول عموم خردمندان باشد.


    ==== بيان حقايق و بدور از تعصب ====
    === بيان حقايق و بدور از تعصب ===


    نيك مى‌دانيم كه استاد بزرگوار مرحوم امينى از جام محبت پيشوائى چون على(ع) و پيروان او سيراب و سرخوش گشته و اين عشق جاودانى او را بر آن داشته كه براى بدست آوردن وسيله قرب به پيشگاه خاندان بزرگ علوى از بذل عزيزترين نيروهاى روحى و جسمى خود دريغ ننموده و از فروغ دانش و بينش خود حدّاكثر استفاده را بنمايد تا بتواند با اين فداكارى بى‌نظير به نداى مذهب و كيش خود پاسخ داده و وظيفه نهائى خود را بانجام برساند.
    نيك مى‌دانيم كه استاد بزرگوار مرحوم امينى از جام محبت پيشوائى چون على(ع) و پيروان او سيراب و سرخوش گشته و اين عشق جاودانى او را بر آن داشته كه براى بدست آوردن وسيله قرب به پيشگاه خاندان بزرگ علوى از بذل عزيزترين نيروهاى روحى و جسمى خود دريغ ننموده و از فروغ دانش و بينش خود حدّاكثر استفاده را بنمايد تا بتواند با اين فداكارى بى‌نظير به نداى مذهب و كيش خود پاسخ داده و وظيفه نهائى خود را بانجام برساند.
    خط ۸۳: خط ۸۴:
    اگر بعد از اين دلايل و براهين متين و استوار شما؛ لجوج و مكابرى آهنگ ردّ و انكار آنها را بنمايد، درست مانند آن بز كوهى است كه با شاخ‌هاى خود با قطعه سنگ بزرگ و سختى معارضه و نبرد نمايد..؟!
    اگر بعد از اين دلايل و براهين متين و استوار شما؛ لجوج و مكابرى آهنگ ردّ و انكار آنها را بنمايد، درست مانند آن بز كوهى است كه با شاخ‌هاى خود با قطعه سنگ بزرگ و سختى معارضه و نبرد نمايد..؟!


    ==== جدال احسن ====
    === جدال احسن ===


    علامه بزرگوار در اثبات مباحث و مطالب از شيوه «الزام الخصم بما يدعيه» تبعيت نموده و با ذكر كتب و مداركى از دست نوشته‌هاى آنان به طريق جدال احسن برخورد و آنان را ملزم به قبول مى‌نمايد، به طور مثال در اثبات تواتر حديث شريف غدير پس از ذكر راويان از صحابه و تابعين و علماء به مؤلفان پيرامون اين حديث اشاره و مصادر و مسانيد و مداركى كه راويان مذكور حديث غدير را از آن ذكر نموده‌اند را، بيان نموده، آن هم با تعيين خصوصيات هر يك از كتب مذكوره و تصريح به ذكر شماره صفحات و بيان توثيقات در حول راوى و مؤلف مذكور.
    علامه بزرگوار در اثبات مباحث و مطالب از شيوه «الزام الخصم بما يدعيه» تبعيت نموده و با ذكر كتب و مداركى از دست نوشته‌هاى آنان به طريق جدال احسن برخورد و آنان را ملزم به قبول مى‌نمايد، به طور مثال در اثبات تواتر حديث شريف غدير پس از ذكر راويان از صحابه و تابعين و علماء به مؤلفان پيرامون اين حديث اشاره و مصادر و مسانيد و مداركى كه راويان مذكور حديث غدير را از آن ذكر نموده‌اند را، بيان نموده، آن هم با تعيين خصوصيات هر يك از كتب مذكوره و تصريح به ذكر شماره صفحات و بيان توثيقات در حول راوى و مؤلف مذكور.
    خط ۹۷: خط ۹۸:
    اين شيوه و روش است كه «الغدير» را در نظر خواننده، به مانند دريائى بى‌كران نمايان نموده و در آن كتب معتبره‌اى؛ مانند: اسد الغابه، الاصابه، [[تهذيب التهذيب]]، تاريخ خطيب بغدادى، تهذيب الكمال، [[تاريخ الخلفاء]] سيوطى، البداية و النهایه [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، نخب المناقب، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]]، [[سنن ابن ماجة|سنن ابن ماجه]]، و ده‌ها كتب حديث و تفسير و تاريخ چون سيل خروشان جلوه‌گر است.
    اين شيوه و روش است كه «الغدير» را در نظر خواننده، به مانند دريائى بى‌كران نمايان نموده و در آن كتب معتبره‌اى؛ مانند: اسد الغابه، الاصابه، [[تهذيب التهذيب]]، تاريخ خطيب بغدادى، تهذيب الكمال، [[تاريخ الخلفاء]] سيوطى، البداية و النهایه [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، نخب المناقب، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]]، [[سنن ابن ماجة|سنن ابن ماجه]]، و ده‌ها كتب حديث و تفسير و تاريخ چون سيل خروشان جلوه‌گر است.


    ==== دفاع شجاعانه از حريم تشيع و دفع اتهامات ====
    === دفاع شجاعانه از حريم تشيع و دفع اتهامات ===


    علامه بزرگوار در اين كتاب سعى بلغ در دفاع از حريم تشيع و دفع اتهامات وارده پيرامون اين مكتب و پيروان آن دارد، به طورى كه همواره و در موارد متعدد به نقد كتبى كه خواسته و يا ناخواسته عقائد حقه را مورد هجمه خود قرار داده و بهتان هاى ناروا بر آن وارد ساخته‌اند، مى‌پردازد و با استدلال‌هاى محكم آن را رد مى‌سازد.
    علامه بزرگوار در اين كتاب سعى بلغ در دفاع از حريم تشيع و دفع اتهامات وارده پيرامون اين مكتب و پيروان آن دارد، به طورى كه همواره و در موارد متعدد به نقد كتبى كه خواسته و يا ناخواسته عقائد حقه را مورد هجمه خود قرار داده و بهتان هاى ناروا بر آن وارد ساخته‌اند، مى‌پردازد و با استدلال‌هاى محكم آن را رد مى‌سازد.
    خط ۱۰۹: خط ۱۱۰:
    آيا جستجوگرى از اين مرد نپرسيده است: مصدر اين نسبت نادرست چيست، آيا در كتابى از كتب شيعه خوانده‌اى يا از شيعه‌اى شنيده‌اى؟ يا خبر چنين نسبتى از ناحيه دانشمندى از دانشمندان اماميّه به تو رسيده است؟ اين شيعه و كتاب‌هاى اوست كه از نخستين روز تا به امروز، به كفر قائلان به تناسخ و حلول، حكم كرده است، و به برائت از آنان گرايش دارد. پس چرا اين دكتر، پيش از آن كه چنين تهمتى زند و چنين ناروائى نويسد، به اين كتب مراجعه نكرده است؟ آرى قبل از او، «[[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم اندلسى]]» در كتاب «الفصل» نسبت تناسخ را به سيد‌‎داده است و تو اى خواننده! در صفحه 322 -329 جلد اول اين كتاب، ابن حزم و جدل‌هاى وى را باز شناخته‌اى. امّا قول به رجعت از سنخ قول به تناسخ و حلول نيست، زيرا كتاب و سنت به آن ناطق است، همان طور كه تفصيل آن، در كتب كلامى آمده است و تأليفات جداگانه اعلام نيز، متضمن اين مطلب هست و آن كه وقوفى بر اخبار و اشعار و حجت‌آورى‌هاى سيد‌‎دارد، مى‌داند كه ساحت وى ازين نسبت‌هاى ناروا دور است، اگر اين دكتر از آن كسانى نباشد كه كوشش بسيار در محبّت خاندان پيغمبر و مهرورزى و ستايشگرى و جانبدارى از آنان را سخافت داند.
    آيا جستجوگرى از اين مرد نپرسيده است: مصدر اين نسبت نادرست چيست، آيا در كتابى از كتب شيعه خوانده‌اى يا از شيعه‌اى شنيده‌اى؟ يا خبر چنين نسبتى از ناحيه دانشمندى از دانشمندان اماميّه به تو رسيده است؟ اين شيعه و كتاب‌هاى اوست كه از نخستين روز تا به امروز، به كفر قائلان به تناسخ و حلول، حكم كرده است، و به برائت از آنان گرايش دارد. پس چرا اين دكتر، پيش از آن كه چنين تهمتى زند و چنين ناروائى نويسد، به اين كتب مراجعه نكرده است؟ آرى قبل از او، «[[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم اندلسى]]» در كتاب «الفصل» نسبت تناسخ را به سيد‌‎داده است و تو اى خواننده! در صفحه 322 -329 جلد اول اين كتاب، ابن حزم و جدل‌هاى وى را باز شناخته‌اى. امّا قول به رجعت از سنخ قول به تناسخ و حلول نيست، زيرا كتاب و سنت به آن ناطق است، همان طور كه تفصيل آن، در كتب كلامى آمده است و تأليفات جداگانه اعلام نيز، متضمن اين مطلب هست و آن كه وقوفى بر اخبار و اشعار و حجت‌آورى‌هاى سيد‌‎دارد، مى‌داند كه ساحت وى ازين نسبت‌هاى ناروا دور است، اگر اين دكتر از آن كسانى نباشد كه كوشش بسيار در محبّت خاندان پيغمبر و مهرورزى و ستايشگرى و جانبدارى از آنان را سخافت داند.


    == گزارش محتوا==


    همان طور كه قبلا گذشت، اين كتاب يكى از بزرگ‌ترين كتاب‌هاى دائره‌المعارف است كه مشتمل بر بسيارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دينى است و اگرچه هدف اصلى و اوليه آن اثبات حديث شريف غدير و تواتر آن بوده، ولى در عين حال به جهت وسعت فكر وجودت انديشه هر آنچه را كه براى امت اسلامى حائز اهميت مى‌دانسته، در اين كتاب جمع‌آورى نموده است كه به ذكر اجمالى آن مى‌پردازيم:
    همان طور كه قبلا گذشت، اين كتاب يكى از بزرگ‌ترين كتاب‌هاى دائره‌المعارف است كه مشتمل بر بسيارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دينى است و اگرچه هدف اصلى و اوليه آن اثبات حديث شريف غدير و تواتر آن بوده، ولى در عين حال به جهت وسعت فكر وجودت انديشه هر آنچه را كه براى امت اسلامى حائز اهميت مى‌دانسته، در اين كتاب جمع‌آورى نموده است كه به ذكر اجمالى آن مى‌پردازيم:


    ==== بررسى واقعه غدير خم ====
    ===بررسى واقعه غدير===
     
    مؤلف بزرگوار در آغاز ضمن تدوين اولين محصول افكار خود حق داستان غدير را در حدود وسع و توانائى ادا نموده و نسبت براويان حديث غدير از صحابه پيغمبر(ص) و تابعين و طبقات علماء تا اين زمان به طور كافى و مستوفى سخن رانده و باين مقدار از استدلال به حديث - غدير خم و تحقيق در سند و روايت آن و دلالت آنها بر استوار بودن مقام شامخ ولايت براى پيشواى گرامى على(ع) اعمّ از آنچه كه از نصّ حديث بدست آيد و يا آيات قرآن كريم كه ضمن حديث از لسان رسول اكرم(ص) در برابر اصحاب بيان و اعلان شده، حق سخن را ادا نموده است.
    مؤلف بزرگوار در آغاز ضمن تدوين اولين محصول افكار خود حق داستان غدير را در حدود وسع و توانائى ادا نموده و نسبت براويان حديث غدير از صحابه پيغمبر(ص) و تابعين و طبقات علماء تا اين زمان به طور كافى و مستوفى سخن رانده و باين مقدار از استدلال به حديث - غدير خم و تحقيق در سند و روايت آن و دلالت آنها بر استوار بودن مقام شامخ ولايت براى پيشواى گرامى على(ع) اعمّ از آنچه كه از نصّ حديث بدست آيد و يا آيات قرآن كريم كه ضمن حديث از لسان رسول اكرم(ص) در برابر اصحاب بيان و اعلان شده، حق سخن را ادا نموده است.


    ==== اثبات تواتر حديث غدير به ذكر راويان ====
    ===اثبات تواتر حديث غدير به ذكر راويان===
     
    ما در نخستين جزء «الغدير» مشاهده مى‌كنيم كه مؤلّف بزرگوار، راويان اين حديث را از طبقه صحابه پيغمبر(ص) به ترتيب حروف تهجّى نام برده كه تعداد آنها به يكصد و ده تن بالغ گرديده و همه از بزرگان صحابه پيغمبرند.
    ما در نخستين جزء «الغدير» مشاهده مى‌كنيم كه مؤلّف بزرگوار، راويان اين حديث را از طبقه صحابه پيغمبر(ص) به ترتيب حروف تهجّى نام برده كه تعداد آنها به يكصد و ده تن بالغ گرديده و همه از بزرگان صحابه پيغمبرند.


    خط ۱۲۵: خط ۱۲۳:
    وى پس از ورود در وادى استدلال و تحقيق روايات و سند آنها، همت والاى خود را در اين زمينه بكار برده و نسبت به بررسى اقوال و مذاهب مختلف و كاوش در حقايق امر پاى انديشه را از سر حدّ معمول ديگر نويسندگان فراتر نهاده و با نيروى شگرف خود بر همگان سبقت گرفته است.
    وى پس از ورود در وادى استدلال و تحقيق روايات و سند آنها، همت والاى خود را در اين زمينه بكار برده و نسبت به بررسى اقوال و مذاهب مختلف و كاوش در حقايق امر پاى انديشه را از سر حدّ معمول ديگر نويسندگان فراتر نهاده و با نيروى شگرف خود بر همگان سبقت گرفته است.


    مؤلّف بزرگوار و ارجمند، بعد از ذكر صحابه بذكر تابعين پرداخته، سپس ديگر دانشمندان و ائمه حديث و تاريخ و تفسير را با رعايت ترتيب عصر و زمان هر يك و حتى با ذكر تاريخ وفات آنان در هر قرنى، پس از قرنى نام برده و اين گروه را از ابن دينار جمحى آغاز و به راويان عصر حاضر پایان داده است.
    مؤلّف بزرگوار و ارجمند، بعد از ذكر صحابه بذكر تابعين پرداخته، سپس ديگر دانشمندان و ائمه حديث و تاريخ و تفسير را با رعايت ترتيب عصر و زمان هر يك و حتى با ذكر تاريخ وفات آنان در هر قرنى، پس از قرنى نام برده و اين گروه را از ابن دينار جمحى آغاز و به راويان عصر حاضر پایان داده است.نكته جالب‌تر آن كه: داستان غدير خم از اين جهت كه از فرط شهرت از جمله حقايق مسلّمه و غير قابل ترديد شناخته شده، محلّى براى جدل باقى نگذارده و بحدّ اجماع امّت اسلامى از اهل سنّت و شيعه رسيده است تا آن جا كه مطرح انظار صحابه و تابعين و مورد احتجاج و مبادله سوگند (مناشده) قرار گرفته است.
     
    نكته جالب‌تر آن كه: داستان غدير خم از اين جهت كه از فرط شهرت از جمله حقايق مسلّمه و غير قابل ترديد شناخته شده، محلّى براى جدل باقى نگذارده و بحدّ اجماع امّت اسلامى از اهل سنّت و شيعه رسيده است تا آن جا كه مطرح انظار صحابه و تابعين و مورد احتجاج و مبادله سوگند (مناشده) قرار گرفته است.
     
    ==== غدير در آينه ادب ====


    ===غدير در آينه ادب===
    گرچه كتاب شريف «الغدير» بر مبناى استدلال بر صحت سند واقعه عظيم غدير تدوين شده است و آنچه علامه بزرگوار در اين باره از ذكر راويان در طول زمان تاريخ بيان داشته و در آن بذل جهد و سعى بليغ نموده، در اثبات اين سند تاريخى و معنى حقيقى ولايت كافى رسا و جامع بود؛ ولى اين مؤلّف دانشمند با مهارت بى‌نظير و تسلّط كامل خود خواسته از اين وادى غدير، درياى بيكرانى تشكيل دهد كه امواج خروشان و بر هم انباشته آن به هر جانب دست يافته و از آن ميان محورى بوجود آيد كه سخنان صريح و تصريحات مليح پيغمبر(ص) را كه درباره پيشواى گرامى مان على(ع) صادر شده از هر سو نمايان گردد و براى تأمين اين منظور نام ادبا و شعرائى را كه در قصائد و منظومه‌هاى خود از داستان غدير ياد كرده‌اند و با شميم روح پرور و مشك فام نام على(ع) و سخنان رسول اكرم(ص) آثار و اشعار خود را آرايش داده‌اند، به ميان آورده است.
    گرچه كتاب شريف «الغدير» بر مبناى استدلال بر صحت سند واقعه عظيم غدير تدوين شده است و آنچه علامه بزرگوار در اين باره از ذكر راويان در طول زمان تاريخ بيان داشته و در آن بذل جهد و سعى بليغ نموده، در اثبات اين سند تاريخى و معنى حقيقى ولايت كافى رسا و جامع بود؛ ولى اين مؤلّف دانشمند با مهارت بى‌نظير و تسلّط كامل خود خواسته از اين وادى غدير، درياى بيكرانى تشكيل دهد كه امواج خروشان و بر هم انباشته آن به هر جانب دست يافته و از آن ميان محورى بوجود آيد كه سخنان صريح و تصريحات مليح پيغمبر(ص) را كه درباره پيشواى گرامى مان على(ع) صادر شده از هر سو نمايان گردد و براى تأمين اين منظور نام ادبا و شعرائى را كه در قصائد و منظومه‌هاى خود از داستان غدير ياد كرده‌اند و با شميم روح پرور و مشك فام نام على(ع) و سخنان رسول اكرم(ص) آثار و اشعار خود را آرايش داده‌اند، به ميان آورده است.


    مؤلّف گرانقدر با اولين كاروان از شعرا كه از آغاز اين داستان؛ يعنى عهد پيغمبر گرامى(ص) اين فخر و شرف را احراز نموده‌اند، همگام شده و به ترتيب قرون متواليه اين رشته از تاريخ تابناك اسلامى را در قصايد و اشعار ادباى هر قرن جستجو و غديريه‌هاى هر قرن را نقل و درج نموده است.
    مؤلّف گرانقدر با اولين كاروان از شعرا كه از آغاز اين داستان؛ يعنى عهد پيغمبر گرامى(ص) اين فخر و شرف را احراز نموده‌اند، همگام شده و به ترتيب قرون متواليه اين رشته از تاريخ تابناك اسلامى را در قصايد و اشعار ادباى هر قرن جستجو و غديريه‌هاى هر قرن را نقل و درج نموده است.


    ==== شرح حال شعراء و مردانى نامى چون حضرت ابوطالب ====
    ===شرح حال شعراء و مردانى نامى چون حضرت ابوطالب===
     
    از مباحث زيباى اين كتاب مى‌توان به دقت مؤلف در شرح احوال و هويت سرايندگان اشعار هر قرن اشاره نمود كه در اين مبحث زيبا و شيواى ادبى ضمن درج و ثبت اشعار و ذكر مصادر و معرفى ديوان‌هائى كه قبلا شرح حال اين شعرا را ثبت و ضبط نموده‌اند، نوابغ شعر و ادب را نيز بدين وسيله شناسانده و به معرض استفاده علاقمندان بادب و تاريخ و جويندگان حقايق قرار داده است.
    از مباحث زيباى اين كتاب مى‌توان به دقت مؤلف در شرح احوال و هويت سرايندگان اشعار هر قرن اشاره نمود كه در اين مبحث زيبا و شيواى ادبى ضمن درج و ثبت اشعار و ذكر مصادر و معرفى ديوان‌هائى كه قبلا شرح حال اين شعرا را ثبت و ضبط نموده‌اند، نوابغ شعر و ادب را نيز بدين وسيله شناسانده و به معرض استفاده علاقمندان بادب و تاريخ و جويندگان حقايق قرار داده است.


    خط ۱۴۹: خط ۱۴۳:
    و يا در مورد ابى تمام شاعر كه در جلد دوم «الغدير» شرح حال او درج گرديده، نام بيست و هفت تن از افراد مشهور كه بر ديوان حماسه او شرح نوشته‌اند ذكر شده كه از ابوعبداللّه محمّد بن قاسم شروع و به مرحوم شيخ سيّد بن على مرصفى كه از رجال علم و ادب زمان ما بوده منتهى مى‌شود.
    و يا در مورد ابى تمام شاعر كه در جلد دوم «الغدير» شرح حال او درج گرديده، نام بيست و هفت تن از افراد مشهور كه بر ديوان حماسه او شرح نوشته‌اند ذكر شده كه از ابوعبداللّه محمّد بن قاسم شروع و به مرحوم شيخ سيّد بن على مرصفى كه از رجال علم و ادب زمان ما بوده منتهى مى‌شود.


    ==== مغالات در فضايل خلفا ====
    ===مغالات در فضايل خلفا===
     
    از جلوه‌هاى زيباى الغدير بررسى مغالات و فضائل ساختگى است كه علامه عزيز با متانت كامل و صبرى جميل بخش زيادى از اين كتاب را به بحث پيرامون آن اختصاص داده است تا به پويندگان حق و حقيقت بگويد كه آنچه مزين به نور الهى و حقيقى است با آنچه به واسطه شيطان زينت داده شده و به دست شيطان‌پرستان بيان گرديده، امرى است متفاوت.
    از جلوه‌هاى زيباى الغدير بررسى مغالات و فضائل ساختگى است كه علامه عزيز با متانت كامل و صبرى جميل بخش زيادى از اين كتاب را به بحث پيرامون آن اختصاص داده است تا به پويندگان حق و حقيقت بگويد كه آنچه مزين به نور الهى و حقيقى است با آنچه به واسطه شيطان زينت داده شده و به دست شيطان‌پرستان بيان گرديده، امرى است متفاوت.


    خط ۱۶۹: خط ۱۶۲:
    شايد آنچه در اين كتاب نوشته‌ايم، گر چه جز اندكى از بسيار نيست؛ ولى براى شناساندن جنبه‌هاى گوناگون روحيه عثمان و بهره‌اش از علم و تقوى و چگونگى آراء و اخلاقش كفايت كند. و اينها چيزهائى است كه معاصران و معاشرانش ديده و وصف كرده و درباره‌اش همداستانند، حتى همگى رفتار و و موضع‌گيرى واحدى نسبت به او داشته‌اند.
    شايد آنچه در اين كتاب نوشته‌ايم، گر چه جز اندكى از بسيار نيست؛ ولى براى شناساندن جنبه‌هاى گوناگون روحيه عثمان و بهره‌اش از علم و تقوى و چگونگى آراء و اخلاقش كفايت كند. و اينها چيزهائى است كه معاصران و معاشرانش ديده و وصف كرده و درباره‌اش همداستانند، حتى همگى رفتار و و موضع‌گيرى واحدى نسبت به او داشته‌اند.


    ==== ذكر وضاعين و احاديث موضوعه ====
    ===ذكر وضاعين و احاديث موضوعه===
     
    از ديگر مباحث مندرج در كتاب الغدير ذكر احاديث موضوعه و بيان وضاعين آن است. علامه گرانقدر پس از بررسى موضوعاتى كه از ناحيه برخى از اهل سنت، مورد انتقاد و انكار قرار گرفته، هفتمين مورد آن؛ يعنى جعل و وضع حديث از ناحيه شيعه و انكار آن از ناحيه اهل سنت را به نقد كشيده و در اين باره مى‌فرمايد:
    از ديگر مباحث مندرج در كتاب الغدير ذكر احاديث موضوعه و بيان وضاعين آن است. علامه گرانقدر پس از بررسى موضوعاتى كه از ناحيه برخى از اهل سنت، مورد انتقاد و انكار قرار گرفته، هفتمين مورد آن؛ يعنى جعل و وضع حديث از ناحيه شيعه و انكار آن از ناحيه اهل سنت را به نقد كشيده و در اين باره مى‌فرمايد:


    سر و صدا پيرامون احاديث شيعه، از كسانى كه هر چه به دهانشان مى‌آيد، مى‌گويند، زياد شده و هر كدام راه فاسدى را بر گزيده‌اند!!
    سر و صدا پيرامون احاديث شيعه، از كسانى كه هر چه به دهانشان مى‌آيد، مى‌گويند، زياد شده و هر كدام راه فاسدى را بر گزيده‌اند!!
    اين يكى، آنها را نامه‌هاى ساختگى منسوب به امام غائب مى‌انگارد و ديگرى آنها را دروغ‌هاى منسوب به امام باقر(ع) و صادق(ع) مى‌پندارد نه اين يكى از نتيجه افترايش با كى دارد و نه آن ديگرى براى كشف دروغ و بدى‌هایش اهميت قائل است، و در آخر آنان كذابى تنگ نظر قرار دارد كه شديدا آنها را انكار كرده، و مبالغه در تكذيب آنها نموده و گفتار عجيب و غريب آورده است، بدانيد كه او «عبداللّه قصيمى» است كه در «الصراع» 4 جلد 1 صفحه 85 گفته است:
    اين يكى، آنها را نامه‌هاى ساختگى منسوب به امام غائب مى‌انگارد و ديگرى آنها را دروغ‌هاى منسوب به امام باقر(ع) و صادق(ع) مى‌پندارد نه اين يكى از نتيجه افترايش با كى دارد و نه آن ديگرى براى كشف دروغ و بدى‌هایش اهميت قائل است، و در آخر آنان كذابى تنگ نظر قرار دارد كه شديدا آنها را انكار كرده، و مبالغه در تكذيب آنها نموده و گفتار عجيب و غريب آورده است، بدانيد كه او «عبداللّه قصيمى» است كه در «الصراع» 4 جلد 1 صفحه 85 گفته است: