التحف في مذاهب السلف: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۶: خط ۴۶:
    به اعتقاد [[شوکانی، محمد|شوکانی]]: چون خداوند سبحان سیطره دینش را بر تمامی ادیان و حفظ آن از تحریف و تغییر و تبدیل تکفل کرده است، در هر عصری از عصور از علمای کتاب و سنت کسانی را قرار داده که دین مردم را برای آن‌ها تبیین کنند و بدعت‌ها را انکار کنند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/19 ر.ک: متن کتاب، ص19]</ref>‏.
    به اعتقاد [[شوکانی، محمد|شوکانی]]: چون خداوند سبحان سیطره دینش را بر تمامی ادیان و حفظ آن از تحریف و تغییر و تبدیل تکفل کرده است، در هر عصری از عصور از علمای کتاب و سنت کسانی را قرار داده که دین مردم را برای آن‌ها تبیین کنند و بدعت‌ها را انکار کنند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/19 ر.ک: متن کتاب، ص19]</ref>‏.


    در حقیقت چون در جامعه اسلامی‌، مسئله تجسیم، یک مسئله مطرودی است، اهل حدیث به عناوین گوناگونی، گریزگاهی برای خود قرار می‌دهند، مثلاً پیش از آنکه خدا را با این اوصاف، توصیف کنند. می‌گویند «کیفیت برای ما‌ مجهول‌ است». هنگامی‌که انس بن مالک،‌ ‌درباره استواء خدا بر عرش، سؤال شد. او در پاسخ گفت: «الاستواء معلوم، و الکیف مجهول السؤال بدعة»، یعنی خدا بر عرش قرار گرفته‌ ولی‌ چگونگی‌ آن برای ما روشن نیست‌. گروهی‌ از‌ اشاعره که تحت تأثیر اهل حدیث قرار گرفته‌اند، پس از اثبات این صفات می‌گویند: «بلا کیف و لا تشبیه»<ref>ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص7-6</ref>‏. [[شوکانی، محمد|شوکانی]] نیز به پیروی از این دیدگاه می‌نویسد: از جمله صفاتی که علمای سلف امر به حمل بر ظاهر کرده‌اند صفت استوایی است که سائل پرسیده است. علمای سلف می‌گویند: ما آنچه را که خداوند از استواء بر عرشش برای خود اثبات کرده، به‌گونه‌ای که جز خودش به آن علم ندارد و کیفیتش را نمی‌داند، برای او اثبات کرده و غیر از آن را بر خود تکلیف نمی‌کنیم؛ چراکه هیچ موجودی در ذات و صفات همانند او نیست و بندگان به او احاطه علمی ندارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/26 ر.ک: متن کتاب، ص26]</ref>‏.
    در حقیقت چون در جامعه اسلامی‌، مسئله تجسیم، یک مسئله مطرودی است، اهل حدیث به عناوین گوناگونی، گریزگاهی برای خود قرار می‌دهند، مثلاً پیش از آنکه خدا را با این اوصاف، توصیف کنند. می‌گویند «کیفیت برای ما‌ مجهول‌ است». هنگامی‌که انس بن مالک،‌ ‌درباره استواء خدا بر عرش، سؤال شد. او در پاسخ گفت: «الاستواء معلوم، و الکیف مجهول السؤال بدعة»، یعنی خدا بر عرش قرار گرفته‌ ولی‌ چگونگی‌ آن برای ما روشن نیست‌. گروهی‌ از‌ اشاعره که تحت تأثیر اهل حدیث قرار گرفته‌اند، پس از اثبات این صفات می‌گویند: «بلا کیف و لا تشبیه»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1397/6 ر.ک: سبحانی تبریزی، جعفر، ص7-6]</ref>‏. [[شوکانی، محمد|شوکانی]] نیز به پیروی از این دیدگاه می‌نویسد: از جمله صفاتی که علمای سلف امر به حمل بر ظاهر کرده‌اند صفت استوایی است که سائل پرسیده است. علمای سلف می‌گویند: ما آنچه را که خداوند از استواء بر عرشش برای خود اثبات کرده، به‌گونه‌ای که جز خودش به آن علم ندارد و کیفیتش را نمی‌داند، برای او اثبات کرده و غیر از آن را بر خود تکلیف نمی‌کنیم؛ چراکه هیچ موجودی در ذات و صفات همانند او نیست و بندگان به او احاطه علمی ندارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/26 ر.ک: متن کتاب، ص26]</ref>‏.


    وی در انتهای رساله، سلامت و نجات را در حمل استواء بر ظاهر، و تفسیر کتاب و سنت بر طبق ظاهر کلام بدون تکلف و قیل‌وقال دانسته است. او تأویل را مخالف مذاهب سلف و در تضاد با روش صحابه و تابعین دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/27 ر.ک: همان، ص28-27]</ref>‏.
    وی در انتهای رساله، سلامت و نجات را در حمل استواء بر ظاهر، و تفسیر کتاب و سنت بر طبق ظاهر کلام بدون تکلف و قیل‌وقال دانسته است. او تأویل را مخالف مذاهب سلف و در تضاد با روش صحابه و تابعین دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38962/1/27 ر.ک: همان، ص28-27]</ref>‏.