آفاق معرفت (تبصرة المبتدي و تذكرة المنتهي): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    خط ۲۰: خط ۲۰:
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخوان همراه نور =10216
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۵۵: خط ۵۶:
    می‌‏گوى و همى ‏شنو، تویى، کو جز تو»<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
    می‌‏گوى و همى ‏شنو، تویى، کو جز تو»<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.


    در اولین لامع از مصباح دوم، حقیقت ولایت بیان شده است که پایان عالَم عقل، آغاز طور ولایت است و آن نوری از عالَم ملکوت است و بر کسی اشراق می‌شود که با پیروی از حضرت محمد مصطفی(ص)، ‌آینه عقل را از ظلمات طبیعت پاک کرده باشد... <ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.
    در اولین لامع از مصباح دوم، حقیقت ولایت بیان شده است که پایان عالَم عقل، آغاز طور ولایت است و آن نوری از عالَم ملکوت است و بر کسی اشراق می‌شود که با پیروی از حضرت محمد مصطفی(ص)، ‌آینه عقل را از ظلمات طبیعت پاک کرده باشد...<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.


    در دومین لامع از مصباح دوم، درباره حقیقت نبوت و نسبت آن با ولایت آمده است که نهایت طور ولایت، بدایت طور نبوت است؛ پس هر علمی از انواع علوم مکاشفات که ولی دارد، برای نبىّ هم حاصل است، ولی عکس قضیه درست نیست و وظیفه صاحب ولایت در اذواق طور نبوت، ایمان به غیب است... <ref>ر.ک: همان، ص81</ref>.
    در دومین لامع از مصباح دوم، درباره حقیقت نبوت و نسبت آن با ولایت آمده است که نهایت طور ولایت، بدایت طور نبوت است؛ پس هر علمی از انواع علوم مکاشفات که ولی دارد، برای نبىّ هم حاصل است، ولی عکس قضیه درست نیست و وظیفه صاحب ولایت در اذواق طور نبوت، ایمان به غیب است...<ref>ر.ک: همان، ص81</ref>.


    لامع اول از مصباح سوم، در معرفت حقیقت دنیا و فوائد و آفات آن است. انسان تا زمانی که در این هیکل جسمانى است و احوالى که بر او عارض مى‏‌شود و توجه به لذات و عالم طبیعت دارد، «دنیا» گفته می‌شود. نویسنده مثالی می‌زند و می‌گوید: آنان که فریفته دنیا شده‌اند مانند شخصی است که برای حج سفر کرده است و در میان بیابان به آماده ساختن آب و علف برای مرکب خود مشغول شود و کعبه را که مقصود اصلى است فراموش کند تاآنکه قافله بگذرد و او را در بادیه، جوع و عطش هلاک کند و طعمه حشرات و درندگان شود و خود دنیا از آن جهت که جسم و آب و خاک و... است، مذموم نیست، بلکه تعلق و وابستگی و محبت آدمى به آن نکوهیده است؛ زیرا اگر دنیا را ابزار و وسیله دین‌داری قرار دهد و از آن در جهت رضای الهی بهره بگیرد، در این صورت دنیا وسیله‌ای برای تکامل انسان و پیمودن راه مستقیم است... او سپس هشدار داده است که باید مواظب فریبندگی دنیا باشیم؛ زیرا:
    لامع اول از مصباح سوم، در معرفت حقیقت دنیا و فوائد و آفات آن است. انسان تا زمانی که در این هیکل جسمانى است و احوالى که بر او عارض مى‏‌شود و توجه به لذات و عالم طبیعت دارد، «دنیا» گفته می‌شود. نویسنده مثالی می‌زند و می‌گوید: آنان که فریفته دنیا شده‌اند مانند شخصی است که برای حج سفر کرده است و در میان بیابان به آماده ساختن آب و علف برای مرکب خود مشغول شود و کعبه را که مقصود اصلى است فراموش کند تاآنکه قافله بگذرد و او را در بادیه، جوع و عطش هلاک کند و طعمه حشرات و درندگان شود و خود دنیا از آن جهت که جسم و آب و خاک و... است، مذموم نیست، بلکه تعلق و وابستگی و محبت آدمى به آن نکوهیده است؛ زیرا اگر دنیا را ابزار و وسیله دین‌داری قرار دهد و از آن در جهت رضای الهی بهره بگیرد، در این صورت دنیا وسیله‌ای برای تکامل انسان و پیمودن راه مستقیم است... او سپس هشدار داده است که باید مواظب فریبندگی دنیا باشیم؛ زیرا: