التعليقة علی كتاب الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''التعليقة على اصول الكافى'''، يكى از تأليفات مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (محمدباقربن محمدحسینى استرآبادى - م1041ق -) است كه در زمينه علوم نقلى به رشته تحرير در آمده است. آن گاه كه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] درصدد نگاشتن تعليقه‌اى بر كتاب «كافى» برآمد، دريافت كه بررسى اسناد روايات، بر بررسى متون و مضامين آنها مقدم است. به همين مناسبت، تصميم گرفت ابتدا در مجموعه‌اى موسوم به «الرواشح السماوية»، از علم درايه و احوال رواتْ سخن به ميان آورد و سپس به نوشتن تعليقات خود بر متون روايات «كافى» شريف بپردازد. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، نام كتاب خود را «التعليقة على الكافى» نهاد.
'''التعليقة على اصول الكافى'''، يكى از تأليفات مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (محمدباقربن محمدحسینى استرآبادى - م1041ق -) است كه در زمينه علوم نقلى به رشته تحرير در آمده است. آن گاه كه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] درصدد نگاشتن تعليقه‌اى بر كتاب «كافى» برآمد، دريافت كه بررسى اسناد روايات، بر بررسى متون و مضامين آنها مقدم است. به همين مناسبت، تصميم گرفت ابتدا در مجموعه‌اى موسوم به «الرواشح السماوية»، از علم درايه و احوال رواتْ سخن به ميان آورد و سپس به نوشتن تعليقات خود بر متون روايات «كافى» شريف بپردازد. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، نام كتاب خود را «التعليقة على الكافى» نهاد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/186 جوادی، قاسم؛ ص 186]</ref>


با بررسى كتاب، متوجه مى‌شويم كه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، توفيق يافته تا بر روايات كتاب‌هاى «العقل والجهل»، «فضل العلم»، «التوحيد» و يك روايت از كتاب «الحجة»، تعليقاتى بنگارد و از بقيه كتاب، بازمانده است.
با بررسى كتاب، متوجه مى‌شويم كه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، توفيق يافته تا بر روايات كتاب‌هاى «العقل والجهل»، «فضل العلم»، «التوحيد» و يك روايت از كتاب «الحجة»، تعليقاتى بنگارد و از بقيه كتاب، بازمانده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/187 جوادی، قاسم؛ ص 187]</ref>


== ساختار و گزارش محتوا ==
== ساختار و گزارش محتوا ==
خط ۴۱: خط ۴۱:
# بحث‌هاى رجالى.
# بحث‌هاى رجالى.
# شرح و تفسير روايات؛ او در اين بخش، از مسائل مختلف فقهى، تاريخى، فلسفى، عرفانى و... بهره جسته است.
# شرح و تفسير روايات؛ او در اين بخش، از مسائل مختلف فقهى، تاريخى، فلسفى، عرفانى و... بهره جسته است.
# استفاده از روايات ساير كتب روايى؛ [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با استفاده از رواياتى كه در ساير كتب حديثى آمده‌اند، به شرح و توضيح روايات كتاب «كافى» پرداخته است.
# استفاده از روايات ساير كتب روايى؛ [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با استفاده از رواياتى كه در ساير كتب حديثى آمده‌اند، به شرح و توضيح روايات كتاب «كافى» پرداخته است. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/159/187 جوادی، قاسم؛ ص 187-188]</ref>
به منظور شناساندن كتاب، به برخى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اشاره مى‌شود:
به منظور شناساندن كتاب، به برخى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اشاره مى‌شود:


== نمونه‌هایى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] ==
== نمونه‌هایى از تعليقات ==
 
 
كتاب العقل و الجهل


=== كتاب العقل و الجهل ===
در تفسير روايت «إقبل فأقبل»، درباره عقل مى‌گويد كه منظور از آن، امر تكوينى ايجادى است، نه امر تكليفى تشريعى، سپس ادبار و اقبال را از تزايد و تنقّص عقل انسانى (قوه عاقله) مى‌داند. او معتقد است كه به سبب اين ويژگى‌ها، عقل انسانى، محبوب‌ترينِ خلق در نزد خداوند و مستحق امر و نهى تكليفى تشريعى شده است.
در تفسير روايت «إقبل فأقبل»، درباره عقل مى‌گويد كه منظور از آن، امر تكوينى ايجادى است، نه امر تكليفى تشريعى، سپس ادبار و اقبال را از تزايد و تنقّص عقل انسانى (قوه عاقله) مى‌داند. او معتقد است كه به سبب اين ويژگى‌ها، عقل انسانى، محبوب‌ترينِ خلق در نزد خداوند و مستحق امر و نهى تكليفى تشريعى شده است.


كتاب فضل العلم  
=== كتاب فضل العلم ===
 
روايتى در كتاب «الكافى» نقل شده كه در آن، پيامبر(ص)، علم را بدين گونه تقسيم‌بندى كرده است:
روايتى در كتاب «الكافى» نقل شده كه در آن، پيامبر(ص)، علم را بدين گونه تقسيم‌بندى كرده است:


خط ۶۷: خط ۶۶:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، معتقد است كه سند روايت معروف به مقبوله عمر بن حنظله در عينِ حال كه ايراداتى دارد، صحيح است و اظهار مى‌دارد كه برخى از اصحاب، محمد بن عيسى و داوود بن حصين را - كه در سند حديث هستند - ضعيف به شمار آورده‌اند؛ ولى هر دوى ايشان ثقه هستند. او اظهار مى‌كند كه محمد بن عيسى، عبيدى نيست؛ بلكه اشعريِ قمى است. او در مورد خود عمر بن حنظله هم اعتقاد به توثيق دارد.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، معتقد است كه سند روايت معروف به مقبوله عمر بن حنظله در عينِ حال كه ايراداتى دارد، صحيح است و اظهار مى‌دارد كه برخى از اصحاب، محمد بن عيسى و داوود بن حصين را - كه در سند حديث هستند - ضعيف به شمار آورده‌اند؛ ولى هر دوى ايشان ثقه هستند. او اظهار مى‌كند كه محمد بن عيسى، عبيدى نيست؛ بلكه اشعريِ قمى است. او در مورد خود عمر بن حنظله هم اعتقاد به توثيق دارد.


كتاب التوحيد  
=== كتاب التوحيد ===


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در ابتداى تعليقه بر اين بخش، عنوان مى‌كند كه كتاب التوحيد، قلب علم حديث است و روح كتاب «الكافى»، سپس بيان مى‌كند كه علما اصرار دارند كه احاديثى كه اسنادى ضعيف دارند، در اين كتاب (باب توحيد) ذكر نشوند و در صورت ذكر، حتماً به ضعيف بودن سند آنها اشاره شود. اين روش، متفاوت با شيوه ايشان در ساير ابواب است. آنان در ابواب ديگر، تساهل روا مى‌دارند و چنين دقّتى را (خصوصاً در مندوبات احكام، مكروهات، قصص و فضايل اعمال) به كار نمى‌بندند. همچنين از نقل روايات جعلى امتناع كرده، به درج اين گونه روايات، حتى با تصريح بر موضوع بودنشان راضى نمى‌شوند.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در ابتداى تعليقه بر اين بخش، عنوان مى‌كند كه كتاب التوحيد، قلب علم حديث است و روح كتاب «الكافى»، سپس بيان مى‌كند كه علما اصرار دارند كه احاديثى كه اسنادى ضعيف دارند، در اين كتاب (باب توحيد) ذكر نشوند و در صورت ذكر، حتماً به ضعيف بودن سند آنها اشاره شود. اين روش، متفاوت با شيوه ايشان در ساير ابواب است. آنان در ابواب ديگر، تساهل روا مى‌دارند و چنين دقّتى را (خصوصاً در مندوبات احكام، مكروهات، قصص و فضايل اعمال) به كار نمى‌بندند. همچنين از نقل روايات جعلى امتناع كرده، به درج اين گونه روايات، حتى با تصريح بر موضوع بودنشان راضى نمى‌شوند.
خط ۷۳: خط ۷۲:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پایان، از تمام كسانى كه از او اجازه روايت دارند، به اصرار مى‌خواهد كه آنچه را دانشمندان گذشته مورد تأكيد قرار داده‌اند، فروگذار نكنند.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پایان، از تمام كسانى كه از او اجازه روايت دارند، به اصرار مى‌خواهد كه آنچه را دانشمندان گذشته مورد تأكيد قرار داده‌اند، فروگذار نكنند.


باب حدوث العالم و اثبات المحدث  
=== باب حدوث العالم و اثبات المحدث ===


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با توجّه به روايات اين باب، توضيح بيشترى نسبت به روايات دارد. در پایان روايت اوّل، بحثى راجع به هشام مطرح كرده و برخى از رواياتى را كه در شأن اوست، نقل مى‌كند. هشام از شاگردان ابوشاكر زنديق است و اين شاگردى، عقايد هشام را در هاله‌اى از ابهام فروبرده است. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به اين ايراد، اين گونه جواب مى‌دهد:الحكمة ضالة المؤمن تؤخذ حيث و جدت.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با توجّه به روايات اين باب، توضيح بيشترى نسبت به روايات دارد. در پایان روايت اوّل، بحثى راجع به هشام مطرح كرده و برخى از رواياتى را كه در شأن اوست، نقل مى‌كند. هشام از شاگردان ابوشاكر زنديق است و اين شاگردى، عقايد هشام را در هاله‌اى از ابهام فروبرده است. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به اين ايراد، اين گونه جواب مى‌دهد:الحكمة ضالة المؤمن تؤخذ حيث و جدت.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۸:
آن گاه، داستانى را از «كشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل مى‌كند كه عبداللّه بن طاهر به حسین بن فضل گفت: از آياتى كه فهم آن برای من مشكل است، آيه '''«كل يوم هو في شأن»''' است. حسین در جوابش گفت: أما قوله «كل يوم هو في شأن» فانّها من شؤون يبديها لاشؤون يبتديها.عبداللّه برخاست و پيشانى او را بوسيد.
آن گاه، داستانى را از «كشّاف» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل مى‌كند كه عبداللّه بن طاهر به حسین بن فضل گفت: از آياتى كه فهم آن برای من مشكل است، آيه '''«كل يوم هو في شأن»''' است. حسین در جوابش گفت: أما قوله «كل يوم هو في شأن» فانّها من شؤون يبديها لاشؤون يبتديها.عبداللّه برخاست و پيشانى او را بوسيد.


كتاب الحجة  
=== كتاب الحجة ===


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، از احاديث «كتاب الحجة»، فقط به يك حديث اشاره كرده و به تبيين واژه «زنديق» پرداخته و به دليل اطلاق عنوان زنديق، اشاره نموده است.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، از احاديث «كتاب الحجة»، فقط به يك حديث اشاره كرده و به تبيين واژه «زنديق» پرداخته و به دليل اطلاق عنوان زنديق، اشاره نموده است.
خط ۱۲۸: خط ۱۲۷:


== نسخه شناسى ==
== نسخه شناسى ==


#نسخه خطى كتابخانه دانشگاه تهران.
#نسخه خطى كتابخانه دانشگاه تهران.
خط ۱۳۴: خط ۱۳۲:


نسخه حاضر در برنامه به تحقيق آقاى [[رجایی، مهدی |سيد‌‎مهدى رجايى]] در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 394 صفحه در سال 1403ق توسط انتشارات خيام، قم منتشر شده است.نوبت چاپ نامعلوم است.
نسخه حاضر در برنامه به تحقيق آقاى [[رجایی، مهدی |سيد‌‎مهدى رجايى]] در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 394 صفحه در سال 1403ق توسط انتشارات خيام، قم منتشر شده است.نوبت چاپ نامعلوم است.
==پانویس ==
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش