ماتریدی، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    جز (جایگزینی متن - 'مى پذ' به 'می‌پذ')
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    |-class='articleCode'
    |-class='articleCode'
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1721AUTHORCODE
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE01721AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
    برخى معتقدند كه ميان اشعرى و ماتريدى تفاوت عمده‌اى وجود ندارد و آن دو در روش و نظر، در اهمّ مسائل علم كلام اتفاق‌نظر دارند. دكتر فتح‌الله خليف و شمس‌الدين سلفى از طرفداران اين نظريه هستند. دكتر خليف مى‌گويد: «دو شيخ اهل‌سنت روش واحدى دارند و در اهمّ مسائل علم كلام، كه مورد اختلاف فرقه‌هاى كلامى است، متفق هستند.» اما به نظر مى‌رسد اين ديدگاه چندان درست نباشد؛ زيرا با ملاحظه كتب اشعرى و ماتريدى در مى‌يابيم كه تفاوت در روش و رأى ميان آن دو بسيار اساسى و گسترده است. اشعرى براى عقل انسان چندان ارزشى قايل نيست و بيشتر ظاهرگراست. به عنوان مثال، وى براى خدا وجه و يد اثبات مى‌كند، اما ماتريدى به عقل بيشتر بها مى‌دهد و اين امور را نمى‌پذيرد.
    برخى معتقدند كه ميان اشعرى و ماتريدى تفاوت عمده‌اى وجود ندارد و آن دو در روش و نظر، در اهمّ مسائل علم كلام اتفاق‌نظر دارند. دكتر فتح‌الله خليف و شمس‌الدين سلفى از طرفداران اين نظريه هستند. دكتر خليف مى‌گويد: «دو شيخ اهل‌سنت روش واحدى دارند و در اهمّ مسائل علم كلام، كه مورد اختلاف فرقه‌هاى كلامى است، متفق هستند.» اما به نظر مى‌رسد اين ديدگاه چندان درست نباشد؛ زيرا با ملاحظه كتب اشعرى و ماتريدى در مى‌يابيم كه تفاوت در روش و رأى ميان آن دو بسيار اساسى و گسترده است. اشعرى براى عقل انسان چندان ارزشى قايل نيست و بيشتر ظاهرگراست. به عنوان مثال، وى براى خدا وجه و يد اثبات مى‌كند، اما ماتريدى به عقل بيشتر بها مى‌دهد و اين امور را نمى‌پذيرد.


    ديدگاه دوم، نظر احمد امين مصرى است. وى مى‌گويد: «رنگ اعتزال در مكتب اشعرى آشكارتر است و اين امر بدان جهت است كه اشعرى مدتى طولانى در مكتب اعتزال بوده است.» وى سپس براى اين مدعاى خود چنين شاهد مى‌آورد كه «اشعرى قايل به وجوب عقلى شناخت خداست، اما ماتريدى اين امر را نمى پذيرد.
    ديدگاه دوم، نظر احمد امين مصرى است. وى مى‌گويد: «رنگ اعتزال در مكتب اشعرى آشكارتر است و اين امر بدان جهت است كه اشعرى مدتى طولانى در مكتب اعتزال بوده است.» وى سپس براى اين مدعاى خود چنين شاهد مى‌آورد كه «اشعرى قايل به وجوب عقلى شناخت خداست، اما ماتريدى اين امر را نمی‌پذيرد.


    شگفت‌آور است كه شخصى مانند احمد امين مصرى چنين اشتباهى را مرتكب شده است. گذشته از نادرستى اصل ادعاى وى، استشهاد وى دقيقا برعكس است؛ يعنى ماتريدى قايل به وجوب عقلى معرفت خدا و اشعرى قايل به وجوب نقلى آن است. بنابراین، استشهاد وى كاملاً نادرست است، چنان‌كه اصل ادعاى وى نيز صحيح نيست. اشعرى، هرچند مدتى طولانى در مكتب اعتزال به سر برده است، اما اين دليل نمى‌شود كه روش وى پس از عزلت از اعتزال نيز، اعتزالى باشد.
    شگفت‌آور است كه شخصى مانند احمد امين مصرى چنين اشتباهى را مرتكب شده است. گذشته از نادرستى اصل ادعاى وى، استشهاد وى دقيقا برعكس است؛ يعنى ماتريدى قايل به وجوب عقلى معرفت خدا و اشعرى قايل به وجوب نقلى آن است. بنابراین، استشهاد وى كاملاً نادرست است، چنان‌كه اصل ادعاى وى نيز صحيح نيست. اشعرى، هرچند مدتى طولانى در مكتب اعتزال به سر برده است، اما اين دليل نمى‌شود كه روش وى پس از عزلت از اعتزال نيز، اعتزالى باشد.