الأضحوية في المعاد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    رساله در هفت فصل تنظيم شده است كه عبارتند از: 1- حقيقت معاد 2- اختلاف رأيها در معاد 3- ابطان آراء باطله 4- حقيقت انسانى 5- غير قابل فساد بودن حقيقت انسانيه و سرمدى بودن آن6- وجوب معاد 7- شناخت احوال مردم بعد از مرگ و تبين نشأت دوم.
    رساله در هفت فصل تنظيم شده است كه عبارتند از: 1- حقيقت معاد 2- اختلاف رأيها در معاد 3- ابطان آراء باطله 4- حقيقت انسانى 5- غير قابل فساد بودن حقيقت انسانيه و سرمدى بودن آن6- وجوب معاد 7- شناخت احوال مردم بعد از مرگ و تبين نشأت دوم.


    مؤلف فصل اول لفظ معاد را به لحاظ لغوى مورد بررسى قرار داده و اعتقادات گوناگون در معاد را ياد آورى نموده است سپس در اديان آسمانى و در قرآن چه جايگاهى برای معاد متصور است را بيان می‌كند و به آيه شريفه «يا ايتها النفس المطمئنه * ارجعى الى ربك راضية مرضية» به عنوان ديدگاه قرآن درباره معاد استشهاد می‌نماید. اما اينكه اختلاف آراء در مورد معاد به چه شكلى می‌باشد در فصل دوم رساله مورد بررسى واقع شده است [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] عدهاى كم را كه داراى عقلى ضعيف و ناقص ميباشند را منكران معاد، و غالب مردم را اقرار كننده به معاد می‌داند كه همينها از چند بخش تشكيل شده‌اند عدهاى به جسمانى صرف بودن معاد قائلند، عدهاى فقط به روحانى بودن آن معتقدند و بخشى نيز معاد را روحانى و جسمانى ميدانند اما اينكه چه مذاهب و فرقى به این نظريات قائل شده‌اند مورد بحث مؤلف در دنباله همين فصل واقع گرديده است. بعد از دسته بندى نظريات در فصل سوم به تحليل و بررسى آنها پرداخته تا راى صواب در این باره مشخص گردد، نخست به نظريه گروهى كه قائلند معاد فقط جسمانى است پرداخته و علت قائل شدن به چنين نظريهاى را بيان كرده و علت باطل بودن آن و منشاء اشتباهات را بازگو می‌كند و به همين ترتيب به ديگر آراء باطله نيز همچون تناسخيه و امثالهم پرداخته نهايتا به این نتيجه منتهى ميگردد كه معاد نفسانى صرف می‌باشد لكن نه به آن ترتيبى كه قائلان به تناسخ خيال كرده‌اند وى استدلال خود را در این زمينه به فصول آتى واگذار می‌كند.
    مؤلف فصل اول لفظ معاد را به لحاظ لغوى مورد بررسى قرار داده و اعتقادات گوناگون در معاد را ياد آورى نموده است سپس در اديان آسمانى و در قرآن چه جايگاهى برای معاد متصور است را بيان می‌كند و به آيه شريفه «يا ايتها النفس المطمئنه * ارجعى الى ربك راضية مرضية» به عنوان ديدگاه قرآن درباره معاد استشهاد می‌نماید. اما اينكه اختلاف آراء در مورد معاد به چه شكلى می‌باشد در فصل دوم رساله مورد بررسى واقع شده است [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] عدهاى كم را كه داراى عقلى ضعيف و ناقص ميباشند را منكران معاد، و غالب مردم را اقرار كننده به معاد می‌داند كه همينها از چند بخش تشكيل شده‌اند عدهاى به جسمانى صرف بودن معاد قائلند، عدهاى فقط به روحانى بودن آن معتقدند و بخشى نيز معاد را روحانى و جسمانى ميدانند اما اينكه چه مذاهب و فرقى به این نظريات قائل شده‌اند مورد بحث مؤلف در دنباله همين فصل واقع گرديده است. بعد از دسته بندى نظريات در فصل سوم به تحليل و بررسى آنها پرداخته تا راى صواب در این باره مشخص گردد، نخست به نظريه گروهى كه قائلند معاد فقط جسمانى است پرداخته و علت قائل شدن به چنين نظريهاى را بيان كرده و علت باطل بودن آن و منشاء اشتباهات را بازگو می‌كند و به همين ترتيب به ديگر آراء باطله نيز همچون تناسخيه و امثالهم پرداخته نهایتا به این نتيجه منتهى ميگردد كه معاد نفسانى صرف می‌باشد لكن نه به آن ترتيبى كه قائلان به تناسخ خيال كرده‌اند وى استدلال خود را در این زمينه به فصول آتى واگذار می‌كند.


    در فصل چهارم بحث از حقيقت انسانى است و اينكه انسان به چه چيزى اطلاق ميگردد بوعلى می‌گوید وقتى انسانى می‌گوید "من" به چه چيزى نظر دارد آيا منظور از "من" فقط جسم ظاهرى است يا اعضاء باطنى را هم مثل قلب و مغز و... در بر ميگيرد يا بالاتر از آن، نفس انسان را نيز شامل ميگردد زيرا وقتى انسان می‌گوید نصيب من از خير يا شر منظورش نصيب نفسش می‌باشد، از اينجا به نتيجه ميرسد كه درك لذائذ و آلام بوسيله نفس می‌باشد و منظور از انسان همان نفس انسانى است.
    در فصل چهارم بحث از حقيقت انسانى است و اينكه انسان به چه چيزى اطلاق ميگردد بوعلى می‌گوید وقتى انسانى می‌گوید "من" به چه چيزى نظر دارد آيا منظور از "من" فقط جسم ظاهرى است يا اعضاء باطنى را هم مثل قلب و مغز و... در بر ميگيرد يا بالاتر از آن، نفس انسان را نيز شامل ميگردد زيرا وقتى انسان می‌گوید نصيب من از خير يا شر منظورش نصيب نفسش می‌باشد، از اينجا به نتيجه ميرسد كه درك لذائذ و آلام بوسيله نفس می‌باشد و منظور از انسان همان نفس انسانى است.
    خط ۴۸: خط ۴۸:


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    محقق رساله يعنى دكتر حسن عاصى در انتها، طبق نمودارى، آراء مختلف را در مورد معاد نمايش داده سپس قاموس مصطلحات متن را آورده و فهرستهايى را با عنوان كشافات و در محدوده كشاف الايات، كشاف الاحاديث، كشاف الاعلام و الفرق و كشاف المصطلحات آورده است. ثبت مراجع و فهرست محتويات نيز پایان بخش كتاب هستند.
    محقق رساله يعنى دكتر حسن عاصى در انتها، طبق نمودارى، آراء مختلف را در مورد معاد نمايش داده سپس قاموس مصطلحات متن را آورده و فهرستهایى را با عنوان كشافات و در محدوده كشاف الايات، كشاف الاحاديث، كشاف الاعلام و الفرق و كشاف المصطلحات آورده است. ثبت مراجع و فهرست محتويات نيز پایان بخش كتاب هستند.


    == نگاهى به ترجمه ==
    == نگاهى به ترجمه ==