تفسير الراغب الإصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
    جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
    خط ۶: خط ۶:
    [[شدی، عادل بن علی]] (محقق)
    [[شدی، عادل بن علی]] (محقق)


    [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد]] (نويسنده)
    [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏93‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏ت‎‏7
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏93‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏ت‎‏7
    خط ۲۷: خط ۲۷:
    }}
    }}


    '''تفسير الراغب الأصفهاني'''، اثر [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل بن محمد]]، معروف به [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] است كه نويسنده در آن، سوره آل عمران و بخشى از سوره نساء را به‌صورت ترتيبى تفسير كرده است. نام كامل كتاب عبارت است از: «تفسير الراغب الأصفهاني من أول سورة آل عمران و حتى نهاية الآية 113 من سورة النساء دراسة و تحقيقاً».
    '''تفسير الراغب الأصفهاني'''، اثر [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل بن محمد]]، معروف به [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] است كه نویسنده در آن، سوره آل عمران و بخشى از سوره نساء را به‌صورت ترتيبى تفسير كرده است. نام كامل كتاب عبارت است از: «تفسير الراغب الأصفهاني من أول سورة آل عمران و حتى نهاية الآية 113 من سورة النساء دراسة و تحقيقاً».


    اين اثر را عادل بن على شِدى، عضو هيئت علمى آموزشى دانشگاه ملك سعود، به‌عنوان پايان‌نامه دكترايش تصحيح و تحقيق كرده است. هرچند كتاب حاضر، به زبان عربى قديم نوشته شده، ولى مصحح، مقدمه مفصل و عالمانه‌اش را به زبان عربى جديد نوشته است. مصحح براى تصحيح و تحقيق اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (574 كتاب) از منابع مهمّ قديم و جديد به زبان عربى استفاده كرده و از هيچ تلاشى دريغ نكرده است.
    اين اثر را عادل بن على شِدى، عضو هيئت علمى آموزشى دانشگاه ملك سعود، به‌عنوان پايان‌نامه دكترايش تصحيح و تحقيق كرده است. هرچند كتاب حاضر، به زبان عربى قديم نوشته شده، ولى مصحح، مقدمه مفصل و عالمانه‌اش را به زبان عربى جديد نوشته است. مصحح براى تصحيح و تحقيق اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (574 كتاب) از منابع مهمّ قديم و جديد به زبان عربى استفاده كرده و از هيچ تلاشى دريغ نكرده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و متن اصلى (شامل تفسير ترتيبى قسمتى از قرآن در دو جلد: 1. از آغاز سوره آل عمران تا پايان آيه 123؛ 2. از آيه 124 سوره آل عمران تا پايان و از آغاز سوره نساء تا آيه 113)، تشكيل شده است. روش نويسنده بيشتر ادبى است و به مباحث لغت و صرف و نحو اهتمام خاصى نشان داده است، هرچند گاه وارد مباحث كلامى هم شده است.
    كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و متن اصلى (شامل تفسير ترتيبى قسمتى از قرآن در دو جلد: 1. از آغاز سوره آل عمران تا پايان آيه 123؛ 2. از آيه 124 سوره آل عمران تا پايان و از آغاز سوره نساء تا آيه 113)، تشكيل شده است. روش نویسنده بيشتر ادبى است و به مباحث لغت و صرف و نحو اهتمام خاصى نشان داده است، هرچند گاه وارد مباحث كلامى هم شده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    خط ۳۸: خط ۳۸:


    #مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]]»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] به كدام‌يك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مى‌شود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مى‌يابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربه‌رأى‌كنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مى‌توان گفت كه روش [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيه‌اى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص164-168</ref>
    #مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]]»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] به كدام‌يك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مى‌شود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مى‌يابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربه‌رأى‌كنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مى‌توان گفت كه روش [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيه‌اى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص164-168</ref>
    #نويسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه ''' «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون» '''..<ref>آل عمران: 106</ref>، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم.....<ref>متن كتاب، ج1، ص781</ref>
    #نویسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه ''' «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون» '''..<ref>آل عمران: 106</ref>، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم.....<ref>متن كتاب، ج1، ص781</ref>
    #نويسنده در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» '''..<ref>نساء: 110</ref>، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمى‌گردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره..<ref>همان، ج2، ص1430-1431</ref>
    #نویسنده در تفسير آيه ''' «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» '''..<ref>نساء: 110</ref>، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمى‌گردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره..<ref>همان، ج2، ص1430-1431</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    الف)- اين بخش، تحقيق و تصحيح نشده و همچنان اسير در كتابخانه‌ها باقى مانده بود؛
    الف)- اين بخش، تحقيق و تصحيح نشده و همچنان اسير در كتابخانه‌ها باقى مانده بود؛


    ب)- تبحّر [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] در علوم بلاغت، نحو، اشتقاق، معانى و بيان؛ به‌طورى‌كه هيچ متخصصى از صاحب‌نظران تفسير و علوم قرآن از كتاب او (مفردات ألفاظ القرآن) بى‌نياز نيست.....<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص4-6</ref>و سپس نويسنده به روزگار راغب و زندگى شخصى او پرداخته و بعد زندگى علمى و آثار او را معرفى كرده..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص19-119</ref>و آنگاه در بحثى بسيار مفصل و عالمانه كتاب حاضر و روش نويسنده را شناسانده و با [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، ابن عطيه و [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]] مقايسه كرده است...<ref>ر.ک: همان، ج1، ص120-387</ref>همچنين مصحح تصاويرى از نسخه‌هاى خطى تفسير [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] نسخه كتابخانه اياصوفيا و طوبقبواى، را آورده است..<ref>همان، ج1، ص397-400</ref>
    ب)- تبحّر [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] در علوم بلاغت، نحو، اشتقاق، معانى و بيان؛ به‌طورى‌كه هيچ متخصصى از صاحب‌نظران تفسير و علوم قرآن از كتاب او (مفردات ألفاظ القرآن) بى‌نياز نيست.....<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص4-6</ref>و سپس نویسنده به روزگار راغب و زندگى شخصى او پرداخته و بعد زندگى علمى و آثار او را معرفى كرده..<ref>ر.ک: همان، ج1، ص19-119</ref>و آنگاه در بحثى بسيار مفصل و عالمانه كتاب حاضر و روش نویسنده را شناسانده و با [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، ابن عطيه و [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]] مقايسه كرده است...<ref>ر.ک: همان، ج1، ص120-387</ref>همچنين مصحح تصاويرى از نسخه‌هاى خطى تفسير [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] نسخه كتابخانه اياصوفيا و طوبقبواى، را آورده است..<ref>همان، ج1، ص397-400</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==