ابن ملقن، عمر بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
    جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
    خط ۴۰: خط ۴۰:


    ==تولد==
    ==تولد==
    ابن ملقن در 22 ربيع‌الاول 723ق/ 31 مارس 1323م به دنيا آمد. وى به نسبت تبحر پدرش در نحو، خود را ابن نحوى مى‌خواند و در يمن نيز به همين كنيه شهرت يافت. در كودكى پدر خود را از دست داد. پدرش كه اندلسى الاصل بود، قبل از فوت، او را به یکى از دوستان خود به نام شرف‌الدين عيسى مغربى كه یکى از صلحاى مغرب بود و در مسجد ابن طولون به كار تلقين قرآن (تدريس قرآن به نوآموزان) اشتغال داشت، سپرد. عيسى بعد از مرگ پدر عمر، با مادر او ازدواج كرد و به همين سبب عمر به ابن ملقن معروف شد، اما او خود از اشتهار به اين كنيه خشنود نبود.
    ابن ملقن در 22 ربيع‌الاول 723ق/ 31 مارس 1323م به دنيا آمد. وى به نسبت تبحر پدرش در نحو، خود را ابن نحوى مى‌خواند و در يمن نيز به همين كنيه شهرت يافت. در كودكى پدر خود را از دست داد. پدرش كه اندلسى الاصل بود، قبل از فوت، او را به یکى از دوستان خود به نام شرف‌الدين عيسى مغربى كه یکى از صلحاى مغرب بود و در مسجد ابن طولون به كار تلقين قرآن (تدريس قرآن به نوآموزان) اشتغال داشت، سپرد. عيسى بعد از مرگ پدر عمر، با مادر او ازدواج كرد و به همين سبب عمر به ابن ملقن معروف شد، اما او خود از اشتهار به این كنيه خشنود نبود.


    ==اساتید==
    ==اساتید==
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى، فقه را از مشاهير شافعى، مانند تقى‌الدين سبک ى، جمال‌الدين [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] و عزالدين ابن جماعه؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌ الدين رشيدى و حديث را از ابوالفتح ابن سيد‌‎الناس، قطب‌الدين حلبى و ديگران فرا گرفت. آن‌گاه ملازمت زين‌الدين رحبى و علاءالدين مغلطاى را اختيار كرد، تا اين‌كه در 770ق‌به منظور اخذ حديث، به دمشق سفر كرد و درآن‌جا از شاگردان فخرالدين ابن‌بخارى، مانند ابن اميله و جز او تحصيل علم كرد. در قاهره و دمشق از مزّى و شمس‌الدين عسقلانى و عده‌اى ديگر از علماى زمان خود اجازه روايت كسب نمود.
    ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى، فقه را از مشاهير شافعى، مانند تقى‌الدين سبک ى، جمال‌الدين [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] و عزالدين ابن جماعه؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌ الدين رشيدى و حديث را از ابوالفتح ابن سيد‌‎الناس، قطب‌الدين حلبى و ديگران فرا گرفت. آن‌گاه ملازمت زين‌الدين رحبى و علاءالدين مغلطاى را اختيار كرد، تا اين‌كه در 770ق‌به منظور اخذ حديث، به دمشق سفر كرد و درآن‌جا از شاگردان فخرالدين ابن‌بخارى، مانند ابن اميله و جز او تحصيل علم كرد. در قاهره و دمشق از مزّى و شمس‌الدين عسقلانى و عده‌اى ديگر از علماى زمان خود اجازه روايت كسب نمود.


    منصب مهم و قابل ذكرى كه به وى محول شده باشد در زندگیش ديده نمى‌شود، جز آن‌كه در برهه‌اى سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندى بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌ الدين برقوق در نظر داشت او را به جاى بدرالدين ابن ابى البقاء در منصب قضاى قاهره بگمارد، ولى ابن ابى البقاء از اين موضوع آگاه شد و توطئه‌اى ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌اى از علما، وى مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از اين شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد.
    منصب مهم و قابل ذكرى كه به وى محول شده باشد در زندگیش ديده نمى‌شود، جز آن‌كه در برهه‌اى سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندى بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌ الدين برقوق در نظر داشت او را به جاى بدرالدين ابن ابى البقاء در منصب قضاى قاهره بگمارد، ولى ابن ابى البقاء از این موضوع آگاه شد و توطئه‌اى ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌اى از علما، وى مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از این شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد.


    وى کتابخانه‌اى تشكيل داد و در آنجا کتاب‌هاى مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسه فاضليه را گردآورد. متأسفانه اين کتابخانه با بسيارى از يادداشت‌هاى خود او، در اواخر عمرش دچار آتش‌سوزى شد و اكثر آن‌ها از بين رفت. وى بعد از اين واقعه دچار اندوه بزرگى شد و فراموشى بر او مستولى گرديد.
    وى کتابخانه‌اى تشكيل داد و در آنجا کتاب‌هاى مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسه فاضليه را گردآورد. متأسفانه این کتابخانه با بسيارى از يادداشت‌هاى خود او، در اواخر عمرش دچار آتش‌سوزى شد و اكثر آن‌ها از بين رفت. وى بعد از این واقعه دچار اندوه بزرگى شد و فراموشى بر او مستولى گرديد.


    ==وفات==
    ==وفات==
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    ==آثار==
    ==آثار==


    شمار تأليفاتش را در حدود 300 نوشته‌اند، اما اكثر آثارش مستخرج از كتب ساير نویسندگان و شرح و تلخيص آثار آنان است. برخى از اين آثار به شكل جزوه‌هايى است كه از حدود 6 -7 صفحه تجاوز نمى‌كند و به طورى كه خود مى‌گوید، اين تلخيص به منظور حفظ كردن به عمل آمده است. برخى گفته‌اند او در آثارش چندان تحقيق و تدقيق نداشته‌است.
    شمار تأليفاتش را در حدود 300 نوشته‌اند، اما اكثر آثارش مستخرج از كتب ساير نویسندگان و شرح و تلخيص آثار آنان است. برخى از این آثار به شكل جزوه‌هايى است كه از حدود 6 -7 صفحه تجاوز نمى‌كند و به طورى كه خود مى‌گوید، این تلخيص به منظور حفظ كردن به عمل آمده است. برخى گفته‌اند او در آثارش چندان تحقيق و تدقيق نداشته‌است.


    آثار چاپى:  
    آثار چاپى: