سلمی، محمد بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'سبک ى ' به 'سبکى')
    جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    |-class='articleCode'
    |-class='articleCode'
    |کد مؤلف  
    |کد مؤلف  
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE2745AUTHORCODE
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE02745AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    خط ۷۷: خط ۷۷:




    تاكنون، از تصوّف تقسيماتى را ياد كرده‌ايم، در اينجا نيز نكته‌يى را مى‌افزاييم و آن اين است كه:بسيارى از صوفيان، طريقت خود را بر كتاب و سنّت عرضه مى‌كردند، آنچه با شريعت موافق بود مى‌پذيرفتند و آنچه مخالف شريعت بود ردّ مى‌كردند.مذهب جنيد اين بود، و از اين جهت مذهب او مقبول عامّه و خاصّۀ مسلمين بود.
    تاكنون، از تصوّف تقسيماتى را ياد كرده‌ايم، در اينجا نيز نكته‌يى را مى‌افزاييم و آن اين است كه:بسيارى از صوفيان، طريقت خود را بر كتاب و سنّت عرضه می‌كردند، آنچه با شريعت موافق بود مى‌پذيرفتند و آنچه مخالف شريعت بود ردّ می‌كردند.مذهب جنيد اين بود، و از اين جهت مذهب او مقبول عامّه و خاصّۀ مسلمين بود.


    در نيشابور و شهرهاى مجاور خراسان نيز بسيارى از صوفيان اين مذهب را اختيار كرده بودند و نويسندگان صوفى نيز بويژه از اين شيوه پيروى مى‌كردند، يعنى از خود چيزى نمى‌گفتند و تنها به نقل و روايت اقوال صوفيان بسنده مى‌كردند تا از تعرّض و تهمت شريعتمداران ظاهرى در امان بمانند. از مهم‌ترين نويسندگان اين گروه، ابونصر سرّاج صاحب اللمع، و شاگرد او همين ابوعبدالرحمن سلمى صاحب طبقات، و شاگرد او [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] صاحب رساله را نام مى‌توان برد.
    در نيشابور و شهرهاى مجاور خراسان نيز بسيارى از صوفيان اين مذهب را اختيار كرده بودند و نويسندگان صوفى نيز بويژه از اين شيوه پيروى می‌كردند، يعنى از خود چيزى نمى‌گفتند و تنها به نقل و روايت اقوال صوفيان بسنده می‌كردند تا از تعرّض و تهمت شريعتمداران ظاهرى در امان بمانند. از مهم‌ترين نويسندگان اين گروه، ابونصر سرّاج صاحب اللمع، و شاگرد او همين ابوعبدالرحمن سلمى صاحب طبقات، و شاگرد او [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشيرى]] صاحب رساله را نام مى‌توان برد.


    اين مؤلّفان به ندرت عقيده و احساس و مواجيد رأى خودشان را ابراز كرده‌اند و تنها به تكرار اقوال مشايخ بسنده كرده‌اند.لذا از مؤلف ما نيز سخن عارفانه و صوفيانۀ خاصّ خود او توقّع نمى‌توان كرد.
    اين مؤلّفان به ندرت عقيده و احساس و مواجيد رأى خودشان را ابراز كرده‌اند و تنها به تكرار اقوال مشايخ بسنده كرده‌اند.لذا از مؤلف ما نيز سخن عارفانه و صوفيانۀ خاصّ خود او توقّع نمى‌توان كرد.