إعجاز القرآن البياني و دلائل مصدره الرباني: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۸: خط ۲۸:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب با مقدمه نویسنده، آغاز و مطالب در سه فصل و يك خاتمه و هر فصل در چندين مبحث، تنظيم شده است.
کتاب با مقدمه نویسنده، آغاز و مطالب در سه فصل و یک خاتمه و هر فصل در چندين مبحث، تنظيم شده است.


نویسنده در ابتدا، به بررسى و تحليل معناى «إعجاز القرآن» پرداخته و سپس وجوه اعجاز قرآن كريم و معجزه بيانى بودن آن را اثبات كرده است. در پایان نيز به ذكر دلايل ربانى بودن و مصدر الهى داشتن اين کتاب آسمانى پرداخته است.
نویسنده در ابتدا، به بررسى و تحليل معناى «إعجاز القرآن» پرداخته و سپس وجوه اعجاز قرآن كريم و معجزه بيانى بودن آن را اثبات كرده است. در پایان نيز به ذكر دلايل ربانى بودن و مصدر الهى داشتن اين کتاب آسمانى پرداخته است.
خط ۴۳: خط ۴۳:
# خارق‌العاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياس‌هاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نویسنده به اين نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. اين خرق عادت، گاهى به قول مى‌باشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مى‌باشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مى‌باشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را.
# خارق‌العاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياس‌هاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نویسنده به اين نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. اين خرق عادت، گاهى به قول مى‌باشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مى‌باشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مى‌باشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را.
# فعل خدا بودن: اين خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مى‌كند؛ به اين معنى كه خود پيامبر(ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر اين امر تأكيد فرموده است.
# فعل خدا بودن: اين خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مى‌كند؛ به اين معنى كه خود پيامبر(ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر اين امر تأكيد فرموده است.
# اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و برای اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراین، اگر خرق عادتى از سوى يكى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مى‌شود.
# اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و برای اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراین، اگر خرق عادتى از سوى یکى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مى‌شود.
# سالم بودن از معارضه: معجزه بايد به‌گونه‌اى باشد كه مخالفان از آوردن مثل آن ناتوان بوده و نتوانند با آن معارضه نمايند.
# سالم بودن از معارضه: معجزه بايد به‌گونه‌اى باشد كه مخالفان از آوردن مثل آن ناتوان بوده و نتوانند با آن معارضه نمايند.
# بودن آن پس از ادعاى نبوت: بنابراین عمل خارق‌العاده پيش از ادعاى نبوت معجزه نيست، بلكه «ارهاص» خوانده مى‌شود.<ref>همان، ص18 - 20</ref>
# بودن آن پس از ادعاى نبوت: بنابراین عمل خارق‌العاده پيش از ادعاى نبوت معجزه نيست، بلكه «ارهاص» خوانده مى‌شود.<ref>همان، ص18 - 20</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش