الشيعة في مصر من الإمام علي حتى الإمام الخميني: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'شريك ' به 'شریک ')
    خط ۳۸: خط ۳۸:
    #نويسنده همچنين متذكر شده است كه امروزه اثرى از شيعيان اسماعيلى در مصر نيست و شيعيان حاضر در اين كشور اكنون همان مذهب تشيع دوازده امامى را دارند كه در ايران، عراق، كشورهاى خليج فارس، عربستان، لبنان، پاكستان و... رايج است. البته گروه‌هايى از شيعيان مثل علويان و اسماعيليان در سوريه و يمن و هند يافت مى‌شود. او افزوده است كه جمعيتى به نام بُهره از طايفه‌اى وابسته به اسماعيليان هستند. آنان از نظر عبادات و شعائرشان اختلافى با شيعيان امامى ندارند ولى از نظر اعتقادى و بحث امامت جدا هستند و فقط شش امام نخستين از امامان دوازده‌گانه را به عنوان رهبر خود پذيرفته‌اند.<ref>متن كتاب، ص169-176</ref>
    #نويسنده همچنين متذكر شده است كه امروزه اثرى از شيعيان اسماعيلى در مصر نيست و شيعيان حاضر در اين كشور اكنون همان مذهب تشيع دوازده امامى را دارند كه در ايران، عراق، كشورهاى خليج فارس، عربستان، لبنان، پاكستان و... رايج است. البته گروه‌هايى از شيعيان مثل علويان و اسماعيليان در سوريه و يمن و هند يافت مى‌شود. او افزوده است كه جمعيتى به نام بُهره از طايفه‌اى وابسته به اسماعيليان هستند. آنان از نظر عبادات و شعائرشان اختلافى با شيعيان امامى ندارند ولى از نظر اعتقادى و بحث امامت جدا هستند و فقط شش امام نخستين از امامان دوازده‌گانه را به عنوان رهبر خود پذيرفته‌اند.<ref>متن كتاب، ص169-176</ref>
    #از نكات جالب اين اثر اين است كه نويسنده فهرستى از اسامى استادان و شيوخ الازهر را عرضه كرده كه با شيعيان تعامل و گفتگو داشته و آنان را يارى كرده‌اند. در اين فهرست اسامى استادان بزرگى چون محمد مصطفى مراغى و شيخ محمود شلتوت ديده مى‌شود.<ref>همان، ص201</ref>همچنين در اين فهرست يكى از شيوخ الازهر استاد سليم البشرى ذكر شده كه در سال 1916م. درگذشته است. سليم البشرى همان بود كه با علامه [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف‌الدين]] بارها مكاتبه كرد و به اين ترتيب كتاب تأثيرگذار «[[المراجعات]]» پديد آمد.
    #از نكات جالب اين اثر اين است كه نويسنده فهرستى از اسامى استادان و شيوخ الازهر را عرضه كرده كه با شيعيان تعامل و گفتگو داشته و آنان را يارى كرده‌اند. در اين فهرست اسامى استادان بزرگى چون محمد مصطفى مراغى و شيخ محمود شلتوت ديده مى‌شود.<ref>همان، ص201</ref>همچنين در اين فهرست يكى از شيوخ الازهر استاد سليم البشرى ذكر شده كه در سال 1916م. درگذشته است. سليم البشرى همان بود كه با علامه [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف‌الدين]] بارها مكاتبه كرد و به اين ترتيب كتاب تأثيرگذار «[[المراجعات]]» پديد آمد.
    #نويسنده تأكيد كرده است كه اينكه شيعه شمار بسيارى از كسانى را كه صحابه ناميده مى‌شوند مردود شمرده و نمى‌پذيرد به خاطر اسباب ذيل است: 1. تعريف صحابى بر آنها منطبق نيست؛ 2. بعد از رحلت پيامبر(ص) از خط نبوى منحرف شدند؛ 3. از نصوص دينى منحرف شده و تجاوز كرده‌اند؛ 4. آنان احاديثى دروغ به نام پيامبر(ص) وضع و جعل كرده‌اند؛ 5. آنها دشمنى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را در دل داشته و در عمل با او دشمنى كرده‌اند؛ 6. آنها هم‌قسم با معاويه و شريك جناياتش شدند.<ref>همان، ص203</ref>
    #نويسنده تأكيد كرده است كه اينكه شيعه شمار بسيارى از كسانى را كه صحابه ناميده مى‌شوند مردود شمرده و نمى‌پذيرد به خاطر اسباب ذيل است: 1. تعريف صحابى بر آنها منطبق نيست؛ 2. بعد از رحلت پيامبر(ص) از خط نبوى منحرف شدند؛ 3. از نصوص دينى منحرف شده و تجاوز كرده‌اند؛ 4. آنان احاديثى دروغ به نام پيامبر(ص) وضع و جعل كرده‌اند؛ 5. آنها دشمنى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را در دل داشته و در عمل با او دشمنى كرده‌اند؛ 6. آنها هم‌قسم با معاويه و شریک جناياتش شدند.<ref>همان، ص203</ref>
    #نويسنده متن كامل فتواى شيخ الازهر شيخ محمود شلتوت در مورد جواز انتخاب مذهب تشيع را آورده است. جالب است كه اين فتوا را شيخ محمود شلتوت براى آيت‌الله شيخ محمدتقى قمى -از مسئولان جامعه تقريب بين مذاهب اسلامى- فرستاده است.<ref>همان، ص190</ref>
    #نويسنده متن كامل فتواى شيخ الازهر شيخ محمود شلتوت در مورد جواز انتخاب مذهب تشيع را آورده است. جالب است كه اين فتوا را شيخ محمود شلتوت براى آيت‌الله شيخ محمدتقى قمى -از مسئولان جامعه تقريب بين مذاهب اسلامى- فرستاده است.<ref>همان، ص190</ref>
    #نويسنده فهرستى از خلفاى فاطمى را آورده و همچنين تاريخ آغاز و انجام حكومت هر يك را نيز معين كرده است.<ref>همان، ص185</ref>
    #نويسنده فهرستى از خلفاى فاطمى را آورده و همچنين تاريخ آغاز و انجام حكومت هر يك را نيز معين كرده است.<ref>همان، ص185</ref>