ابوحيان الأندلسي، منهجه التفسيري: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
    خط ۲۸: خط ۲۸:


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب در پنج فصل اصلی است. نویسنده در نگارش از منابع زیادی بهره برده که برخی از آن‌ها عبارتند از: ابوحیان نحوی نوشته خدیجه حدیثی، [[الأشباه و النظائر في النحو|الأشباه و النظائر]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر| جلال‌الدین سیوطی]]، [[الأغاني]] [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]]، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية ابن کثیر]]، الحياة الأدبية في عصر الحروب الصليبية في مصر و الشام، الدرر الكامنة بأعيان المئة الثانية ابن حجر، [[طبقات المفسرين (داودی)|طبقات المفسرين داودی]]، [[غاية النهاية في طبقات القراء]]، من شعر ابي حيان الأندلسي (دیوان) احمد مطلوب، [[نفح الطيب من غصن الأندلس الرطيب|نفح الطيب في غصن الأندلس الرطيب مقری]] و....<ref>ر.ک: فهرست مصادر و مراجع کتاب، ص171-174</ref>
    کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب در پنج فصل اصلی است. نویسنده در نگارش از منابع زیادی بهره برده که برخی از آن‌ها عبارتند از: ابوحیان نحوی نوشته خدیجه حدیثی، [[الأشباه و النظائر في النحو|الأشباه و النظائر]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر| جلال‌الدین سیوطی]]، [[الأغاني]] [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]]، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية ابن کثیر]]، الحياة الأدبية في عصر الحروب الصليبية في مصر و الشام، الدرر الكامنة بأعيان المئة الثانية ابن حجر، [[طبقات المفسرين (داودی)|طبقات المفسرين داودی]]، [[غاية النهاية في طبقات القراء]]، من شعر ابي حيان الأندلسي (دیوان) احمد مطلوب، [[نفح الطيب من غصن الأندلس الرطيب|نفح الطيب في غصن الأندلس الرطيب مقری]] و...<ref>ر.ک: فهرست مصادر و مراجع کتاب، ص171-174</ref>


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در مقدمه خاطرنشان می‌سازد: برای نشان دادن شخصیت علمی [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] (که علاوه بر عالم بودنش در نحو، نظریات بدیعی در تفسیر دارد)، به بیان زمینه‌های تاریخی و فرهنگی زیست‌بوم او هم می‌پردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص3</ref>
    نویسنده در مقدمه خاطرنشان می‌سازد: برای نشان دادن شخصیت علمی [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] (که علاوه بر عالم بودنش در نحو، نظریات بدیعی در تفسیر دارد)، به بیان زمینه‌های تاریخی و فرهنگی زیست‌بوم او هم می‌پردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص3</ref>


    مباحث کتاب ضمن پنج فصل به‌صورت ذیل ارائه شده است: وجوه زندگی در دوران زندگی [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]]، زندگی‌نامه و مشخصات شناسنامه‌ای او، علاقه ابوحیان به نحو، مهم‌ترین آثار جهت‌گیری‌های علمی او، معرفی شعرش و ذکر نمونه‌ای از نوشته‌های وی و....<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>
    مباحث کتاب ضمن پنج فصل به‌صورت ذیل ارائه شده است: وجوه زندگی در دوران زندگی [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]]، زندگی‌نامه و مشخصات شناسنامه‌ای او، علاقه ابوحیان به نحو، مهم‌ترین آثار جهت‌گیری‌های علمی او، معرفی شعرش و ذکر نمونه‌ای از نوشته‌های وی و...<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>


    او درباره دوره زمانی‌ای که ابوحیان در آن می‌زیسته چنین می‌نویسد: عرب در اوایل قرن هشتم میلادی اندلس را فتح کرد و حکومتش تا هشت قرن در آنجا ماندگار بود. محققان این دوران حدوداً هشت‌صدساله را به سه دوره والیان (92-138ق)، دوره اموی (138-422ق) و دوران ملوک‌الطوایفی (493-897ق) تقسیم کرده‌اند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص6</ref> او از حمله طارق بن زیاد به اندلس و فتح آن سخن می‌گوید او از اولین حاکمان اسلامی اسپانیا است نویسنده دراین‌باره می‌گوید در این زمان اسپانیا تحت فرمان و زیرمجموعه حکومت دمشق (پایتخت حکومت اسلامی در آن زمان) بود. با نزاع بربرها (فاتحان اندلس) و عرب‌ها اندلس به قیسیه و یمنیه (قحطانیه و عدنانیه) تقسیم شد.<ref>ر.ک: همان، ص6-9</ref>
    او درباره دوره زمانی‌ای که ابوحیان در آن می‌زیسته چنین می‌نویسد: عرب در اوایل قرن هشتم میلادی اندلس را فتح کرد و حکومتش تا هشت قرن در آنجا ماندگار بود. محققان این دوران حدوداً هشت‌صدساله را به سه دوره والیان (92-138ق)، دوره اموی (138-422ق) و دوران ملوک‌الطوایفی (493-897ق) تقسیم کرده‌اند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص6</ref> او از حمله طارق بن زیاد به اندلس و فتح آن سخن می‌گوید او از اولین حاکمان اسلامی اسپانیا است نویسنده دراین‌باره می‌گوید در این زمان اسپانیا تحت فرمان و زیرمجموعه حکومت دمشق (پایتخت حکومت اسلامی در آن زمان) بود. با نزاع بربرها (فاتحان اندلس) و عرب‌ها اندلس به قیسیه و یمنیه (قحطانیه و عدنانیه) تقسیم شد.<ref>ر.ک: همان، ص6-9</ref>