سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب== ' به '== وضعيت كتاب== ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک')
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    پولاك در سفرنامه خود آگاهى‌هاى بسيارى از جمعيت، تبار و صنوف ايران به خواننده عرضه مى‌كند. او با آنكه مسافران اروپايى را از اين حيث كه مشاهدات خود را، از يك فرد و يا يك طبقه به كل ملت ايران نسبت مى‌دهند، انتقاد مى‌كند؛ ولى خود از اين آفت مصون نمانده است، چنانكه گاه با بى‌مبالاتى جملاتى اينچنين بر قلم آورده است: «ايرانى روى هم رفته طماع است. دلش مى‌خواهد پول فراوان به چنگ آورد، بدون اين كه پروا كند كه اين از چه محلى به دست مى‌آيد. به همان آسانى هم كه پول را به دست آورده باز آن را به باد مى‌دهد تا دستگاه پرتجملى درچيند. در بعضى موارد سخت خسيس مى‌شود، و در كار عشق و عاشقى اندازه نگه نمى‌دارد».
    پولاك در سفرنامه خود آگاهى‌هاى بسيارى از جمعيت، تبار و صنوف ايران به خواننده عرضه مى‌كند. او با آنكه مسافران اروپايى را از اين حيث كه مشاهدات خود را، از يك فرد و يا يك طبقه به كل ملت ايران نسبت مى‌دهند، انتقاد مى‌كند؛ ولى خود از اين آفت مصون نمانده است، چنانكه گاه با بى‌مبالاتى جملاتى اينچنين بر قلم آورده است: «ايرانى روى هم رفته طماع است. دلش مى‌خواهد پول فراوان به چنگ آورد، بدون اين كه پروا كند كه اين از چه محلى به دست مى‌آيد. به همان آسانى هم كه پول را به دست آورده باز آن را به باد مى‌دهد تا دستگاه پرتجملى درچيند. در بعضى موارد سخت خسيس مى‌شود، و در كار عشق و عاشقى اندازه نگه نمى‌دارد».


    روشن است كه خصلت‌هاى منفى در ميان همه ملت‌ها ديده مى‌شود و منحصر به ايرانيان نيست، افراد رذل و فاسد و بزهكار بيش و كم در جوامع گوناگون حضور دارند و حتى در جوامع غربى به دليل سست بودن بنيان‌هاى اعتقادى و معنوى اين نابهنجارى‌ها فزونتر است. و تازه برخى از مواردى كه در نگاه پولاك منفى بشمار آمده، از منظر همگان آن گونه نيست؛ زيرا محكم بودن بنياد خانواده و علاقه موجود ميان ارحام كه از بركت آموزه‌هاى دينى و سنتى، نصيب جامعه شرقى و ايرانى شده است، چندان مبارك و ارجمند است كه موجب حسرت جوامع متمدن گرديده است، و البته برخى مواردى را كه او گزارش مى‌كند، درست است؛ اما وى با تعميم جزء به كل، چه بسا از حقيقت دور مى‌گردد. چنانكه مى‌نويسد: «ايرانى با وجود اين كه هر جمله‌اى را مؤكد ادا مى‌كند، به راستگويى چندان پايبند نيست و از هنگامى كه سعدى گفت «دروغ مصلحت‌آميز به از راست فتنه‌انگيز» هر دروغ و دغلى را مصلحت‌آميز قلمداد مى‌كند.»
    روشن است كه خصلت‌هاى منفى در ميان همه ملت‌ها ديده مى‌شود و منحصر به ايرانيان نيست، افراد رذل و فاسد و بزهكار بيش و كم در جوامع گوناگون حضور دارند و حتى در جوامع غربى به دليل سست بودن بنيان‌هاى اعتقادى و معنوى اين نابهنجارى‌ها فزونتر است. و تازه برخى از مواردى كه در نگاه پولاك منفى بشمار آمده، از منظر همگان آن گونه نيست؛ زيرا محكم بودن بنياد خانواده و علاقه موجود ميان ارحام كه از بركت آموزه‌هاى دينى و سنتى، نصيب جامعه شرقى و ايرانى شده است، چندان مبارک و ارجمند است كه موجب حسرت جوامع متمدن گرديده است، و البته برخى مواردى را كه او گزارش مى‌كند، درست است؛ اما وى با تعميم جزء به كل، چه بسا از حقيقت دور مى‌گردد. چنانكه مى‌نويسد: «ايرانى با وجود اين كه هر جمله‌اى را مؤكد ادا مى‌كند، به راستگويى چندان پايبند نيست و از هنگامى كه سعدى گفت «دروغ مصلحت‌آميز به از راست فتنه‌انگيز» هر دروغ و دغلى را مصلحت‌آميز قلمداد مى‌كند.»


    در عين حال پولاك در كنار اين نيش‌هاى زهرآميز كه اقتضاى طبيعت خاورشناسان اروپايى است، بى‌آنكه بخواهد برخى از صفات و خصلت‌هاى مثبت مردم ايران برمى‌شمارد، چنانكه آورده است: «ايرانى در خوراك اعتدال و قناعت را رعايت مى‌كند و در هر مقامی‌باشد، باز مقدارى نان، پنير و سبزى صحرايى او را راضى و خشنود مى‌كند... به آسايش و آرامش دلبسته است؛ اما در اوضاع و احوال خاصى سخت‌كوش و خستگى‌ناپذير مى‌شود». او صفات و خصلت‌هاى مثبت و منفى ديگرى را به ايرانيان نسبت مى‌دهد كه اگر چه برخى از آن‌ها درست است؛ اما وى با تعميم جزء به كل، جه بسا از حقيقت دور مى‌گردد.
    در عين حال پولاك در كنار اين نيش‌هاى زهرآميز كه اقتضاى طبيعت خاورشناسان اروپايى است، بى‌آنكه بخواهد برخى از صفات و خصلت‌هاى مثبت مردم ايران برمى‌شمارد، چنانكه آورده است: «ايرانى در خوراك اعتدال و قناعت را رعايت مى‌كند و در هر مقامی‌باشد، باز مقدارى نان، پنير و سبزى صحرايى او را راضى و خشنود مى‌كند... به آسايش و آرامش دلبسته است؛ اما در اوضاع و احوال خاصى سخت‌كوش و خستگى‌ناپذير مى‌شود». او صفات و خصلت‌هاى مثبت و منفى ديگرى را به ايرانيان نسبت مى‌دهد كه اگر چه برخى از آن‌ها درست است؛ اما وى با تعميم جزء به كل، جه بسا از حقيقت دور مى‌گردد.