تشیع در خراسان: عهد تیموریان: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    #نويسنده در بخشى از فصل اول كتاب چنين مى‌نويسد كه در دوران تيموريان، هرات پايتخت و مركز امپراتورى آنان بود، خراسان به اوج رونق و تمدن و شكوه ممكن صعود كرد. در اين عصر، رود جيحون يا «آمودريا» مرز ميان خراسان و ماوراء النهر به شمار مى‌آيد و تمام سرزمين افغانستان، حتّى سيستان يكپارچه و منسجم به نام خراسان تحت فرمانروايى اين خاندان به تاريخ تمدن و فرهنگ گذشته خود خيره گشته، پلكان رشد و توسعه را مى‌پيمود. اثر مهّم جغرافى كه در اين دوره عرضه شد، نوشته يكى ار نويسندگان چيره‌دست خراسانى به نام «[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] هروى» است و به نام «جغرافياى [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]]» شهرت فراگير يافته است.<ref>متن كتاب، ص36</ref>
    #نويسنده در بخشى از فصل اول كتاب چنين مى‌نويسد كه در دوران تيموريان، هرات پايتخت و مركز امپراتورى آنان بود، خراسان به اوج رونق و تمدن و شكوه ممكن صعود كرد. در اين عصر، رود جيحون يا «آمودريا» مرز ميان خراسان و ماوراء النهر به شمار مى‌آيد و تمام سرزمين افغانستان، حتّى سيستان يكپارچه و منسجم به نام خراسان تحت فرمانروايى اين خاندان به تاريخ تمدن و فرهنگ گذشته خود خيره گشته، پلكان رشد و توسعه را مى‌پيمود. اثر مهّم جغرافى كه در اين دوره عرضه شد، نوشته يكى ار نويسندگان چيره‌دست خراسانى به نام «[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]] هروى» است و به نام «جغرافياى [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله|حافظ ابرو]]» شهرت فراگير يافته است.<ref>متن كتاب، ص36</ref>
    #بر طبق پژوهش نويسنده، كسائى مروزى از شاعران و سخنوران معروف اواخر حكومت سامانيان و اوايل دوره غزنويان همان‌طورى كه در سرودن اشعار پندآموز، پيشرو ناصر خسرو بوده، در داشتن اعتقاد به تشيّع و نشر مناقب اهل‌البيت اطهار(ع) نيز بر او تقدم داشته است.<ref>همان، ص88</ref>
    #بر طبق پژوهش نويسنده، كسائى مروزى از شاعران و سخنوران معروف اواخر حكومت سامانيان و اوايل دوره غزنويان همان‌طورى كه در سرودن اشعار پندآموز، پيشرو ناصر خسرو بوده، در داشتن اعتقاد به تشيّع و نشر مناقب اهل‌البيت اطهار(ع) نيز بر او تقدم داشته است.<ref>همان، ص88</ref>
    #نويسنده در مورد پيشينه تشيع قبل از تيموريان، چنين نوشته است: دولت سلجوقيان به رهبرى طغرل بيك بعد از فتح نيشابور و پيروزى بر سپاه سلطان مسعود غزنوى در نبرد دندانقان نزديك مرو، در سال 432ق به وجود آمد. سلجوقيان مذهب تسنن داشتند و نسبت به تشيّع خوشبين نبودند و براى اين‌كه حكومت خود را مشروع جلوه دهند و از حمايت معنوى خليفه عبّاسى ضد شيعى بغداد بهره‌مند شوند و نيز موافقت اكثريت مردم را كه سنّى مذهب بودند كسب كنند، مانند غزنويان در تضعيف شيعيان مى‌كوشيدند، ولى به‌رغم سياست‌هاى ضد شيعى آنان، در قرن پنجم، تشيّع اعم از امامى و اسماعيلى در حال گسترش بود.<ref>همان، ص102- 103</ref>
    #نويسنده در مورد پيشينه تشيع قبل از تيموريان، چنين نوشته است: دولت سلجوقيان به رهبرى طغرل بيك بعد از فتح نيشابور و پيروزى بر سپاه سلطان مسعود غزنوى در نبرد دندانقان نزدیک  مرو، در سال 432ق به وجود آمد. سلجوقيان مذهب تسنن داشتند و نسبت به تشيّع خوشبين نبودند و براى اين‌كه حكومت خود را مشروع جلوه دهند و از حمايت معنوى خليفه عبّاسى ضد شيعى بغداد بهره‌مند شوند و نيز موافقت اكثريت مردم را كه سنّى مذهب بودند كسب كنند، مانند غزنويان در تضعيف شيعيان مى‌كوشيدند، ولى به‌رغم سياست‌هاى ضد شيعى آنان، در قرن پنجم، تشيّع اعم از امامى و اسماعيلى در حال گسترش بود.<ref>همان، ص102- 103</ref>
    #پژوهش‌هاى نويسنده حاكى از آن است كه در دوره تيمور به بعضى از قوانين تشكيلاتى مثل تشكيل قوريلتاى (لويه جرگه) با استناد به ياساى چنگيز در مواردى كه با شرع اسلام مباينت نداشت، عمل مى‌شد. شاهرخ وقتى به قدرت رسيد، آن را منسوخ كرد و قواعد فقهى اسلامى را به‌طور انحصارى اساس صدور احكام قرار داد. در زمان شاهرخ، مردم در رفاه مادى و امنيت به سر مى‌بردند و اين موضوع در مملكت وى به‌ويژه پايتخت آن هرات، آثارى درپى داشت؛ از جمله آثار آن، توجّه مردم به خوشگذرانى، به‌ويژه شرابخوارى بود. شاهرخ در اين ميدان هم به مبارزه پرداخت. وى محتسبانى به نام مرتضى صحاف و عبدالجليل قاينى را براى مبارزه با شرابخورى مأمور ساخت، حتى در مورد اعضاى خانواده سلطنتى خود اقدام كرد.<ref>همان، ص135- 136</ref>
    #پژوهش‌هاى نويسنده حاكى از آن است كه در دوره تيمور به بعضى از قوانين تشكيلاتى مثل تشكيل قوريلتاى (لويه جرگه) با استناد به ياساى چنگيز در مواردى كه با شرع اسلام مباينت نداشت، عمل مى‌شد. شاهرخ وقتى به قدرت رسيد، آن را منسوخ كرد و قواعد فقهى اسلامى را به‌طور انحصارى اساس صدور احكام قرار داد. در زمان شاهرخ، مردم در رفاه مادى و امنيت به سر مى‌بردند و اين موضوع در مملكت وى به‌ويژه پايتخت آن هرات، آثارى درپى داشت؛ از جمله آثار آن، توجّه مردم به خوشگذرانى، به‌ويژه شرابخوارى بود. شاهرخ در اين ميدان هم به مبارزه پرداخت. وى محتسبانى به نام مرتضى صحاف و عبدالجليل قاينى را براى مبارزه با شرابخورى مأمور ساخت، حتى در مورد اعضاى خانواده سلطنتى خود اقدام كرد.<ref>همان، ص135- 136</ref>
    #همچنين بر اساس تحقيق نويسنده، شهر مقدّس مشهد در اوايل قرن سوم هجرى و بعد از شهادت امام هشتم شيعيان، حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و دفن آن‌حضرت در آن ناحيه ساخته شد. مشهد جايگزين شهر تاريخى طوس گرديد و مركز ولايت «استان» خراسان غربى شد. سرزمين مقدّس مشهد از همان آغاز عده كثيرى از سادات و شيعيان را در آغوش خود پذيرفته و علاوه‌بر آن، همواره ميزبان انبوه زائران و مشتاقان زيارت [[امام رضا(ع)]] بوده است. روضه مباركه حضرت رضا(ع) در طول تاريخ انگيزه‌اى براى حفظ و رشد تشيّع بوده است. بر اثر علاقه و توجه فراوان سلاطين تيمورى به مشهد الرضا(ع)، شهر مشهد اهميت فراوان پيدا كرد و حركت تشيّع در آن شتاب بيشترى يافت و با كثرت شيعيان، چهره شيعى و دوازده امامى به خود گرفت. طبق اسناد به دست آمده از منابع اهل سنّت، شيعيان مشهد بعد از تيمور و در زمان شاهرخ ميرزا و جانشينانش مذهب خود را كاملاً آشكار ساختند.<ref>همان، ص193- 194</ref>
    #همچنين بر اساس تحقيق نويسنده، شهر مقدّس مشهد در اوايل قرن سوم هجرى و بعد از شهادت امام هشتم شيعيان، حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و دفن آن‌حضرت در آن ناحيه ساخته شد. مشهد جايگزين شهر تاريخى طوس گرديد و مركز ولايت «استان» خراسان غربى شد. سرزمين مقدّس مشهد از همان آغاز عده كثيرى از سادات و شيعيان را در آغوش خود پذيرفته و علاوه‌بر آن، همواره ميزبان انبوه زائران و مشتاقان زيارت [[امام رضا(ع)]] بوده است. روضه مباركه حضرت رضا(ع) در طول تاريخ انگيزه‌اى براى حفظ و رشد تشيّع بوده است. بر اثر علاقه و توجه فراوان سلاطين تيمورى به مشهد الرضا(ع)، شهر مشهد اهميت فراوان پيدا كرد و حركت تشيّع در آن شتاب بيشترى يافت و با كثرت شيعيان، چهره شيعى و دوازده امامى به خود گرفت. طبق اسناد به دست آمده از منابع اهل سنّت، شيعيان مشهد بعد از تيمور و در زمان شاهرخ ميرزا و جانشينانش مذهب خود را كاملاً آشكار ساختند.<ref>همان، ص193- 194</ref>