آص‍ف‌خ‍ان‌ ق‍زوی‍ن‍ی‌، ج‍ع‍ف‍ر: تفاوت میان نسخه‌ها

    خط ۳۶: خط ۳۶:
    او در سال 985ق در قزوین متولد شد.  جد او از منشيان دربار صفوى و پدرش ميرزا بديع‌الزمان در زمان شاه طهماسب صفوى، حاكم و به اصطلاح آن زمان، وزيرِ كاشان بود و ميرزا جعفر در آغاز عمر، به همراهى جد و پدر خود، به دربار آمد و شد مى‌كرد.  
    او در سال 985ق در قزوین متولد شد.  جد او از منشيان دربار صفوى و پدرش ميرزا بديع‌الزمان در زمان شاه طهماسب صفوى، حاكم و به اصطلاح آن زمان، وزيرِ كاشان بود و ميرزا جعفر در آغاز عمر، به همراهى جد و پدر خود، به دربار آمد و شد مى‌كرد.  


    وى در اين هنگام با شاعران و اديبان مصاحبت داشت و ميرحيدر معمايى، شاعر معروف آن روزگار، از دوستان و نزديكان او بود. وى در جوانى از ايران به هند رفت و به وسيله عموى خود ميرزا غياث‌الدين على آصف خان، كه از اميران دربار اكبرشاه بود، به دربار راه يافت و به منصب دويستى (از مناصب دربارى بابُريان /فرمانده دويست نفر) منصوب شد. ولى چون اين مقام را دون شأن خود مى‌دانست، آن را رها كرد و از دربار كناره گرفت. پس از چندى به فرمان اكبرشاه به بنگاله فرستاده شد، ولى به سبب آشفتگى اوضاع در آن‌جا، به فتحْ‌پورسيكْرى بازگشت و ملازم دربار شاهى شد. پس از وفات عمويش، به مقام ميربخشى (از مناصب دربارى بابريان /وزير خزانه دربار) و منصب دوهزارى منصوب شد و لقب «آصف خان» گرفت.  
    وى در اين هنگام با شاعران و اديبان مصاحبت داشت و ميرحيدر معمايى، شاعر معروف آن روزگار، از دوستان و نزديكان او بود.  
     
    ==مهاجرت به هندوستان==
     
    وى در جوانى از ايران به هند رفت و به وسيله عموى خود ميرزا غياث‌الدين على آصف خان، كه از اميران دربار اكبرشاه بود، به دربار راه يافت و به منصب دويستى (از مناصب دربارى بابُريان /فرمانده دويست نفر) منصوب شد. ولى چون اين مقام را دون شأن خود مى‌دانست، آن را رها كرد و از دربار كناره گرفت. پس از چندى به فرمان اكبرشاه به بنگاله فرستاده شد، ولى به سبب آشفتگى اوضاع در آن‌جا، به فتحْ‌پورسيكْرى بازگشت و ملازم دربار شاهى شد. پس از وفات عمويش، به مقام ميربخشى (از مناصب دربارى بابريان /وزير خزانه دربار) و منصب دوهزارى منصوب شد و لقب «آصف خان» گرفت.  


    در دوران سلطنت اكبرشاه چند بار در مأموريت‌هاى نظامى لياقت و كاردانى بسيار نشان داد و نخست حكومت كشمير به او داده شد، سپس به مقام «ديوان كل» يعنى وزارت رسيد و پس از آن‌كه جهانگير، بِهار والله آباد را رها كرد، حكومت بِهار بر عهده او قرار گرفت. ابوالفضل علّامى در آيين اكبرى نام او را در شمار پيروان دين الهى اكبرشاه ذكر مى‌كند. در دوران سلطنت جهانگير به دربار احضار شد و اتابيكى شاهزاده پرويز به او محول گرديد.  
    در دوران سلطنت اكبرشاه چند بار در مأموريت‌هاى نظامى لياقت و كاردانى بسيار نشان داد و نخست حكومت كشمير به او داده شد، سپس به مقام «ديوان كل» يعنى وزارت رسيد و پس از آن‌كه جهانگير، بِهار والله آباد را رها كرد، حكومت بِهار بر عهده او قرار گرفت. ابوالفضل علّامى در آيين اكبرى نام او را در شمار پيروان دين الهى اكبرشاه ذكر مى‌كند. در دوران سلطنت جهانگير به دربار احضار شد و اتابيكى شاهزاده پرويز به او محول گرديد.  


    در 1015ق به منصب پنج هزارى منصوب شد و قلمدان مرصّع كه علامت وزارت بود، گرفت. در 1018ق براى رفع اغتشاش دكن، همراه شاهزاده پرويز به عنوان اتاليق او عازم آن ناحيه شد، ولى به سبب عشرت‌طلبى شاهزاده و اختلافات امرا، كارى از پيش نرفت.  
    در 1015ق به منصب پنج هزارى منصوب شد و قلمدان مرصّع كه علامت وزارت بود، گرفت. در 1018ق براى رفع اغتشاش دكن، همراه شاهزاده پرويز به عنوان اتاليق او عازم آن ناحيه شد، ولى به سبب عشرت‌طلبى شاهزاده و اختلافات امرا، كارى از پيش نرفت.


    == وفات ==
    == وفات ==