إعجاز القرآن و منهج البحث عن التميز: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = ' به '| پس از = | پیش از =')
    جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
    خط ۲۸: خط ۲۸:




    پس از مقدمه مطالب در چهار فصل تدوين شده كه در فهرست تفصيلا ذكر شده است. مؤلف در ردّ ادعاهاى بى مورد عليه قرآن، اهتمام به مقايسه آن با كلام قدما و احاديث نبوى داشته و سعى در اقناع ديگران به تفاوت قرآن با ساير سبكهاى بشرى بواسطه تعقل داشته، و نتيجه آن اثبات وحياتى بودن قرآن می‌باشد.  
    پس از مقدمه مطالب در چهار فصل تدوين شده كه در فهرست تفصيلا ذكر شده است. مؤلف در ردّ ادعاهاى بى مورد عليه قرآن، اهتمام به مقايسه آن با كلام قدما و احاديث نبوى داشته و سعى در اقناع ديگران به تفاوت قرآن با ساير سبک هاى بشرى بواسطه تعقل داشته، و نتيجه آن اثبات وحياتى بودن قرآن می‌باشد.  


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==




    نگارنده معتقدند تحدى قرآن متوجه جميع مردم است نه قوم عرب چرا كه قرآن فقط براى اعراب نازل نشده است. مؤلف با دليلهاى علمى درصدد بيان خصوصيات مميزى اسلوب قرآنى به واسطه مقايسه قرآن با ساير سبكهاست.  
    نگارنده معتقدند تحدى قرآن متوجه جميع مردم است نه قوم عرب چرا كه قرآن فقط براى اعراب نازل نشده است. مؤلف با دليلهاى علمى درصدد بيان خصوصيات مميزى اسلوب قرآنى به واسطه مقايسه قرآن با ساير سبک هاست.  


    ايشان بهترين روش براى درك اعجاز قرآن را روش موازنه می‌داند و مينويسد: اولين كسى كه در اين زمينه مطالبى را مطرح كرده «رمانى» سپس «[[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانى]]» و «عبدالقاهر» و... هستند. در عصر حاضر نيز تأليفات زيادى در اعجاز قرآن ديده می‌شود ليكن با خواندن اين تأليفات متوجه ميشويم كه اينها يا تاريخى، براى ايده‌ى اعجاز قرآن هستند يا بحث از ابزار اعجاز قرآن دارند، نه بيان خود اعجاز، در ادامه به بررسى ريشه موازنه نزد پنج تن از قدما پرداخته و مينويسد:  
    ايشان بهترين روش براى درك اعجاز قرآن را روش موازنه می‌داند و مينويسد: اولين كسى كه در اين زمينه مطالبى را مطرح كرده «رمانى» سپس «[[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانى]]» و «عبدالقاهر» و... هستند. در عصر حاضر نيز تأليفات زيادى در اعجاز قرآن ديده می‌شود ليكن با خواندن اين تأليفات متوجه ميشويم كه اينها يا تاريخى، براى ايده‌ى اعجاز قرآن هستند يا بحث از ابزار اعجاز قرآن دارند، نه بيان خود اعجاز، در ادامه به بررسى ريشه موازنه نزد پنج تن از قدما پرداخته و مينويسد:  


    # «رمانى» اكثر افكار او در اعجاز قرآن و مطالب وى در تحليل اساس موازنه است كه در باب ايجاز به آنها اشاره كرده است بدين جهت كه ايجاز از روشنترين زواياى تفاوت اسلوب قرآنى با اسلوب كلام عرب می‌باشد. با مراجعه به كلام رمانى در تمامى بابها مثل جناس تصريف، تضمين، بيان و... ميفهميم به صورت اشاره كلامش پيرامون تميز نص قرآن با كلام مردم است.  
    # «رمانى» اكثر افكار او در اعجاز قرآن و مطالب وى در تحليل اساس موازنه است كه در باب ايجاز به آنها اشاره كرده است بدين جهت كه ايجاز از روشنترين زواياى تفاوت اسلوب قرآنى با اسلوب كلام عرب می‌باشد. با مراجعه به كلام رمانى در تمامى بابها مثل جناس تصريف، تضمين، بيان و... ميفهميم به صورت اشاره كلامش پيرامون تميز نص قرآن با كلام مردم است.  
    # «خطابى» قرآن را معجزه می‌داند چرا كه با فصيحترين الفاظ در بهترين نظم، متضمن صحيحترين معانى است. ايشان به بررسى روش نظم تأليفات ادبى و مقايسه آنها با سبك قرآن پرداخته زيرا كه به عقيده او تنها وسيله اثبات تفاوت و برترى قرآن و ساقط كردن نصوص معارض آن موازنه است. موازنه‌ى او در سبك، فرقهاى معنوى، سطح فكرى صاحب كلام، فرقهاى بيانى، اثر آن كلام و... می‌باشد.  
    # «خطابى» قرآن را معجزه می‌داند چرا كه با فصيحترين الفاظ در بهترين نظم، متضمن صحيحترين معانى است. ايشان به بررسى روش نظم تأليفات ادبى و مقايسه آنها با سبک  قرآن پرداخته زيرا كه به عقيده او تنها وسيله اثبات تفاوت و برترى قرآن و ساقط كردن نصوص معارض آن موازنه است. موازنه‌ى او در سبک ، فرقهاى معنوى، سطح فكرى صاحب كلام، فرقهاى بيانى، اثر آن كلام و... می‌باشد.  
    # «[[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانى]]»: عقايدش در کتاب «دلائل الاعجاز» برگرفته از رمانى و خطابى و تلاشهاى او در تفصيل و كشف پيچيدگيهاى افكار آن دو است. لكن باقلانى توجه خاصى به بحث موازنه دارد، ايشان در هر ايده‌اى كه جهت بيان اعجاز مطرح ميكنند نظيرى از كلام عرب مى‌آورد تا ميزان تفاوت بين قرآن و كلام عرب مشخص شود، اخبار از امور غيبى را نيز از وجوه اعجاز بر شمرده لكن در بيان وجوه اعجاز، تكيه‌اى بر اين مورد ندارد.  
    # «[[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانى]]»: عقايدش در کتاب «دلائل الاعجاز» برگرفته از رمانى و خطابى و تلاشهاى او در تفصيل و كشف پيچيدگيهاى افكار آن دو است. لكن باقلانى توجه خاصى به بحث موازنه دارد، ايشان در هر ايده‌اى كه جهت بيان اعجاز مطرح ميكنند نظيرى از كلام عرب مى‌آورد تا ميزان تفاوت بين قرآن و كلام عرب مشخص شود، اخبار از امور غيبى را نيز از وجوه اعجاز بر شمرده لكن در بيان وجوه اعجاز، تكيه‌اى بر اين مورد ندارد.  
    # «عبدالقاهر» از مقدمه کتاب او در «دلائل الاعجاز» می‌توان فهميد كه هدف او در همه مباحث بيان تفاوت قرآن با سائر كلامهاست، ايشان هم موازنه را به عنوان تنها راه كشف فرق و وسيله اظهار وجوه تفاوت قرآن حائز اهميت دانسته و با جستجوى كلام و اشعار عرب و استخراج نظم آنها و جستجوى قرآن به جهات تبيين خصوصيات نظم آن اشاره می‌كند.  
    # «عبدالقاهر» از مقدمه کتاب او در «دلائل الاعجاز» می‌توان فهميد كه هدف او در همه مباحث بيان تفاوت قرآن با سائر كلامهاست، ايشان هم موازنه را به عنوان تنها راه كشف فرق و وسيله اظهار وجوه تفاوت قرآن حائز اهميت دانسته و با جستجوى كلام و اشعار عرب و استخراج نظم آنها و جستجوى قرآن به جهات تبيين خصوصيات نظم آن اشاره می‌كند.  
    # «ابن ابى الاصبع» مباحثى در تقرير حقيقت اعجاز دارد و ابزار بلاغى را مدخل معرفت تفاوت قرآن با ساير كلامها می‌داند. اين مسئله در بسيارى از تحليها و ديدگاههاى او در استخراج اسرار آيات قرآن و خصوصيات بلاغى به چشم ميخورد، سعى در اثبات وجوه تمايز اسلوب قرآنى با سائر سبكهاى عرب دارد. او در تدوين کتاب «بديع القرآن» از بسيارى از كتب قدما در نقد ادبى، شعر، نثر، علم بديع، اعجاز و نظم قرآن و موازنه بهره جسته است. او موازنه را مقارنه معانى جهت شناخت نظم بهتر می‌داند.  
    # «ابن ابى الاصبع» مباحثى در تقرير حقيقت اعجاز دارد و ابزار بلاغى را مدخل معرفت تفاوت قرآن با ساير كلامها می‌داند. اين مسئله در بسيارى از تحليها و ديدگاههاى او در استخراج اسرار آيات قرآن و خصوصيات بلاغى به چشم ميخورد، سعى در اثبات وجوه تمايز اسلوب قرآنى با سائر سبک هاى عرب دارد. او در تدوين کتاب «بديع القرآن» از بسيارى از كتب قدما در نقد ادبى، شعر، نثر، علم بديع، اعجاز و نظم قرآن و موازنه بهره جسته است. او موازنه را مقارنه معانى جهت شناخت نظم بهتر می‌داند.  


    فصل دوم به ثمره‌هاى موازنه‌ى پنج تن از كسانی كه در اعجاز قرآن مطالبى دارند اشاره شده است.  
    فصل دوم به ثمره‌هاى موازنه‌ى پنج تن از كسانی كه در اعجاز قرآن مطالبى دارند اشاره شده است.  
    خط ۵۱: خط ۵۱:
    فصل سوم به موازنه‌هاى تطبيقى جهت بيان تفاوتهاى قرآن و شعر، قرآن و احاديث نبوى، قصه يوسف در قرآن و کتاب مقدس و اثبات عدم تحريف قرآن به واسطه موازنه پرداخته است.  
    فصل سوم به موازنه‌هاى تطبيقى جهت بيان تفاوتهاى قرآن و شعر، قرآن و احاديث نبوى، قصه يوسف در قرآن و کتاب مقدس و اثبات عدم تحريف قرآن به واسطه موازنه پرداخته است.  


    فصل چهارم به مهمترين اسباب اعجاز كه خصوصيات معانى قرآن، ترتيب معانى قرآن، حلقه‌هاى وصل قرآن (تركيب آخرين حرف كلمه قبلى با اولين حرف از كلمه بعدى كه صوت خاصى از آن ايجاد مى شود)، خصوصيات فواصل قرآنى (كلمه آخر آيه با كلمه اول آيه بعدى)، خصوصيات بنايى سوره‌هاى قرآن كه هرچه قدرهم معانى آنها متباعد باشد اما رابطه‌ى محكم بين آنها وجود دارد و سبك و جنبش آنها تفاوت ندارد و ساير خصوصيات در ترتيب و نزول قرآن كه بر صفات الهى دلالت می‌كند، اشاره شده است.
    فصل چهارم به مهمترين اسباب اعجاز كه خصوصيات معانى قرآن، ترتيب معانى قرآن، حلقه‌هاى وصل قرآن (تركيب آخرين حرف كلمه قبلى با اولين حرف از كلمه بعدى كه صوت خاصى از آن ايجاد مى شود)، خصوصيات فواصل قرآنى (كلمه آخر آيه با كلمه اول آيه بعدى)، خصوصيات بنايى سوره‌هاى قرآن كه هرچه قدرهم معانى آنها متباعد باشد اما رابطه‌ى محكم بين آنها وجود دارد و سبک  و جنبش آنها تفاوت ندارد و ساير خصوصيات در ترتيب و نزول قرآن كه بر صفات الهى دلالت می‌كند، اشاره شده است.


    ==وضعيت کتاب==
    ==وضعيت کتاب==