خواستگاری ساختگی: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۷۳: خط ۷۳:
    نويسنده در بخش دوم، روايت‌هاى مختلف از حديث خواستگارى در مستندها و معاجم متاخر را مورد بررسى قرار داده و از هيثمى، ابن حجر عسقلانى و متقى هندى، احاديثى را نقل كرده است. از جمله اين كه هيثمى يكى از علماى متأخّر اهل سنّت، در كتاب «مجمع الزوائد» روايت مى‌كند كه ابن عبّاس مى‌گويد: على بن ابى‌طالب(ع) از دختر ابوجهل خواستگارى كرد و پيامبر(ص) فرمود: «اگر قصد ازدواج با او را دارى پس دختر ما را به ما برگردان».
    نويسنده در بخش دوم، روايت‌هاى مختلف از حديث خواستگارى در مستندها و معاجم متاخر را مورد بررسى قرار داده و از هيثمى، ابن حجر عسقلانى و متقى هندى، احاديثى را نقل كرده است. از جمله اين كه هيثمى يكى از علماى متأخّر اهل سنّت، در كتاب «مجمع الزوائد» روايت مى‌كند كه ابن عبّاس مى‌گويد: على بن ابى‌طالب(ع) از دختر ابوجهل خواستگارى كرد و پيامبر(ص) فرمود: «اگر قصد ازدواج با او را دارى پس دختر ما را به ما برگردان».


    اين روايت را طبرانى در هر سه معجم خود آورده و در معجم كبير خود، آن را به اختصار نقل كرده است. بزّار نيز اين روايت را به اختصار نقل كرده است. هيثمى در ذيل اين روايت مى‌گويد: يكى از راويان آن، عبيداللَّه بن تمام است كه او در نقل حديث ضعيف است.(متن كتاب، ص42)
    اين روايت را طبرانى در هر سه معجم خود آورده و در معجم كبير خود، آن را به اختصار نقل كرده است. بزّار نيز اين روايت را به اختصار نقل كرده است. هيثمى در ذيل اين روايت مى‌گويد: يكى از راويان آن، عبيداللَّه بن تمام است كه او در نقل حديث ضعيف است.<ref>متن كتاب، ص42</ref>


    بخش سوم، نگاهى به اسناد حديث خواستگارى بوده و نويسنده طُرق گوناگون حديث خواستگارى و چگونگى و موارد نقل افراد ناقل حديث را به دقّت بررسى نموده است.
    بخش سوم، نگاهى به اسناد حديث خواستگارى بوده و نويسنده طُرق گوناگون حديث خواستگارى و چگونگى و موارد نقل افراد ناقل حديث را به دقّت بررسى نموده است.


    بخش چهارم، سخنى در مورد روايت مسور و بررسى روايت مِسْوَر است. مولف خاطر نشان مى‌كنند كه با توجّه به آن‌چه بيان شد، طريقى كه اصحاب صحاح همگى بر آن اتّفاق نظر دارند، همان طريق روايت نخست (روايت مِسوَر) است و اين تنها طريقى است كه بُخارى، مُسلم، نَسايى و ابن ماجه آن را نقل كرده‌اند. البتّه تِرمذى تنها كسى است كه اين روايت را از ابن زبير نقل كرده، كه با احتمالى كه او درباره اين حديث داده است، آشنا شديم. ابوداوود نيز تنها كسى است كه اين روايت را از عروه نقل كرده است كه وضعيّت او نيز بيان شد. بنا بر اين، حديثى كه در نزد همگى آن‌ها قابل اعتماد و صحيح است، همان حديث مِسْوَر بن مخرمه است.(همان، ص70)
    بخش چهارم، سخنى در مورد روايت مسور و بررسى روايت مِسْوَر است. مولف خاطر نشان مى‌كنند كه با توجّه به آن‌چه بيان شد، طريقى كه اصحاب صحاح همگى بر آن اتّفاق نظر دارند، همان طريق روايت نخست (روايت مِسوَر) است و اين تنها طريقى است كه بُخارى، مُسلم، نَسايى و ابن ماجه آن را نقل كرده‌اند. البتّه تِرمذى تنها كسى است كه اين روايت را از ابن زبير نقل كرده، كه با احتمالى كه او درباره اين حديث داده است، آشنا شديم. ابوداوود نيز تنها كسى است كه اين روايت را از عروه نقل كرده است كه وضعيّت او نيز بيان شد. بنا بر اين، حديثى كه در نزد همگى آن‌ها قابل اعتماد و صحيح است، همان حديث مِسْوَر بن مخرمه است.<ref>همان، ص70</ref>


    نويسنده در بخش پنجم، به بررسى متن حديث و مدلول آن پرداخته و پس از بررسى سند حديث، در مورد متن حديث و مدلول آن بحث مى‌كند؛ زيرا در مواردى كه با وجود معتبر بودنِ سندِ حديث، متنِ آن‌ها متفاوت باشد، علماى حديث ناچار به تكرار واقعه قائل مى‌شوند. ولى هنگامى كه تكرار و تعدّد واقعه ممكن نباشد و جمع كردن ميان عبارت‌هاى مختلفِ حديث مقدور نشود، اين امر در نظر آن‌ها، قرينه و نشانه‌اى بر اين است كه چنين قضيّه‌اى، اصلًا واقعيّت نداشته است.
    نويسنده در بخش پنجم، به بررسى متن حديث و مدلول آن پرداخته و پس از بررسى سند حديث، در مورد متن حديث و مدلول آن بحث مى‌كند؛ زيرا در مواردى كه با وجود معتبر بودنِ سندِ حديث، متنِ آن‌ها متفاوت باشد، علماى حديث ناچار به تكرار واقعه قائل مى‌شوند. ولى هنگامى كه تكرار و تعدّد واقعه ممكن نباشد و جمع كردن ميان عبارت‌هاى مختلفِ حديث مقدور نشود، اين امر در نظر آن‌ها، قرينه و نشانه‌اى بر اين است كه چنين قضيّه‌اى، اصلًا واقعيّت نداشته است.
    خط ۹۵: خط ۹۵:


    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.
    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.
    ==پانويس ==
    <references />


    == منابع ==
    == منابع ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.