ابن باجه، محمد بن یحیی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
    جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک')
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    انگيزه دوم و مهم‌تر براى بازگشت ابن باجه به سرقسطه (كه در اين ميان مدتى نيز بى والى ماند) اين بود كه در همين سال پادشاه آراگونها، آلفونس اول (معروف به جنگجو يا مجاهد، 1104 - 1134م) به سرزمين‌هاى مسلمانان، به‌ويژه قلعه ايوب هجوم برد و آنجا را به تصرف درآورد و سپس در جريان جنگ‌هاى مسيحيان بر ضد مسلمانان كه به نام «تسخير دوباره» مشهور است، در 512ق / 1118م سرقسطه را تصرف كرد كه از آن پس، پايتخت آراگونها گرديد.
    انگيزه دوم و مهم‌تر براى بازگشت ابن باجه به سرقسطه (كه در اين ميان مدتى نيز بى والى ماند) اين بود كه در همين سال پادشاه آراگونها، آلفونس اول (معروف به جنگجو يا مجاهد، 1104 - 1134م) به سرزمين‌هاى مسلمانان، به‌ويژه قلعه ايوب هجوم برد و آنجا را به تصرف درآورد و سپس در جريان جنگ‌هاى مسيحيان بر ضد مسلمانان كه به نام «تسخير دوباره» مشهور است، در 512ق / 1118م سرقسطه را تصرف كرد كه از آن پس، پايتخت آراگونها گرديد.


    قفطى درباره ابن باجه مى‌گويد: «عالم به علوم اوائل بود و در ادب نيز سرآمد اهل دوران و ديارش بود. تصانيفى در رياضيات، منطق و هندسه داشت كه در آنها از پيشينيان فراتر رفته بود، اما به كار سياست پرداخت و از اوامر شريعت منحرف شد. يحيى بن يوسف بن تاشفين مدت 20 سال وى را وزير خود داشت. شريك پزشكان در هنرشان بود؛ به او حسادت ورزيدند، در كارش حيله كردند، مسمومش ساختند و كشتند».
    قفطى درباره ابن باجه مى‌گويد: «عالم به علوم اوائل بود و در ادب نيز سرآمد اهل دوران و ديارش بود. تصانيفى در رياضيات، منطق و هندسه داشت كه در آنها از پيشينيان فراتر رفته بود، اما به كار سياست پرداخت و از اوامر شريعت منحرف شد. يحيى بن يوسف بن تاشفين مدت 20 سال وى را وزير خود داشت. شريك پزشکان در هنرشان بود؛ به او حسادت ورزيدند، در كارش حيله كردند، مسمومش ساختند و كشتند».


    [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] نيز در تاريخ خود، در رويدادهاى سال 533ق، مى‌نويسد: «در اين سال ابوبكر بن صائغ اندلسى معروف به ابن باجه (ماجد!) دانشمند فاضل، داراى تصانيفى در رياضيات، منطق و هندسه، درگذشت. ابن بشرون المهدوى در کتاب خود به نام «المختار من النظم و النثر لأفاضل أهل العصر»، از وى نام مى‌برد و او را به يگانگى در دانش‌هاى مذكور وصف مى‌كند. وى 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين بود، سيرتى پسنديده داشت و در دوران وزارت وى كارها سامان گرفت و آرزوها تحقق يافت. پزشكان به وى حسادت ورزيدند و در كارش حيله كردند و به كشتنش از راه مسموم كردنش، موفق شدند».
    [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] نيز در تاريخ خود، در رويدادهاى سال 533ق، مى‌نويسد: «در اين سال ابوبكر بن صائغ اندلسى معروف به ابن باجه (ماجد!) دانشمند فاضل، داراى تصانيفى در رياضيات، منطق و هندسه، درگذشت. ابن بشرون المهدوى در کتاب خود به نام «المختار من النظم و النثر لأفاضل أهل العصر»، از وى نام مى‌برد و او را به يگانگى در دانش‌هاى مذكور وصف مى‌كند. وى 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين بود، سيرتى پسنديده داشت و در دوران وزارت وى كارها سامان گرفت و آرزوها تحقق يافت. پزشکان به وى حسادت ورزيدند و در كارش حيله كردند و به كشتنش از راه مسموم كردنش، موفق شدند».


    مقرى نيز گزارش وزارت 20 ساله ابن باجه را چنين نقل مى‌كند: «امير ركن‌الدين بيبرس در تأليف خود، «زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة»، مى‌گويد كه ابن صائغ دانشمندى بود فاضل، تصانيفى دارد در رياضيات و منطق. وى وزير ابوبكر صحراوى فرماندار سرقسطه و نيز 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين در مغرب بود». مقرى سپس همان عبارات پايانى گزارش قبلى را تكرار مى‌كند. گزارش ابن بشرون را كه احتمالاً معاصر جوان‌تر ابن باجه بوده است، مى‌توان منبع گزارش‌هاى قفطى و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و نيز ركن‌الدين بيبرس منصورى دانست.
    مقرى نيز گزارش وزارت 20 ساله ابن باجه را چنين نقل مى‌كند: «امير ركن‌الدين بيبرس در تأليف خود، «زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة»، مى‌گويد كه ابن صائغ دانشمندى بود فاضل، تصانيفى دارد در رياضيات و منطق. وى وزير ابوبكر صحراوى فرماندار سرقسطه و نيز 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين در مغرب بود». مقرى سپس همان عبارات پايانى گزارش قبلى را تكرار مى‌كند. گزارش ابن بشرون را كه احتمالاً معاصر جوان‌تر ابن باجه بوده است، مى‌توان منبع گزارش‌هاى قفطى و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و نيز ركن‌الدين بيبرس منصورى دانست.