نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'حجة الاسلام' به 'حجتالاسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
مقدمه: مقدمهى كتاب، | مقدمه: مقدمهى كتاب، دربارهى تعريف نكاح مىباشد. مؤلف، مىفرمايد: نكاح عقدى بين زوجين است كه نظام خانواده، صيانت عرض و ناموس و حفظ عفت بدان محقق مىگردد و طلاق، گشودن اين عقد مىباشد، پس وقتى اولى، از بهترين حلالها نزد شارع باشد، دومى مبغوضترين آنها خواهد بود. | ||
از آنجايى كه بنا به عللى، قطع علقه نكاح و بازكردن آن، گاهى از اوقات ضرورت مىيابد، فلذا شرع مقدس اسلام، طلاق را تشريع نموده است. | از آنجايى كه بنا به عللى، قطع علقه نكاح و بازكردن آن، گاهى از اوقات ضرورت مىيابد، فلذا شرع مقدس اسلام، طلاق را تشريع نموده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
# شهود گرفتن بر طلاق؛ يعنى شهادت دو مرد عادل، در وقوع طلاق شرط است. در ذيل همين شرط، دو مطلب بررسى شده است: يكى، اينكه آيا در شهادت، علم تفصيلى به مطلقه، شرط است يا خير؟ و ديگر، اينكه اگر بعد از طلاق، فسق شهود معلوم شود، طلاق باطل است يا خير؟ | # شهود گرفتن بر طلاق؛ يعنى شهادت دو مرد عادل، در وقوع طلاق شرط است. در ذيل همين شرط، دو مطلب بررسى شده است: يكى، اينكه آيا در شهادت، علم تفصيلى به مطلقه، شرط است يا خير؟ و ديگر، اينكه اگر بعد از طلاق، فسق شهود معلوم شود، طلاق باطل است يا خير؟ | ||
فصل دوم: اين فصل، | فصل دوم: اين فصل، دربارهى اقسام طلاق مىباشد كه اجمالا عبارتند از: تقسيم آن به واجب و مستحب و مكروه، تقسيم آن به سنى و بدعى، تقسيم سنى به بائن و رجعى، تقسيم رجعى به عدى و غير عدى. | ||
مؤلف، ثمرهى تقسيم طلاق به عدى و غير عدى را در اين مىداند كه طلاق عدى بعد از آنكه به نهمين بار رسيد، باعث حرمت ابدى زن بر مرد مىشود؛ حتى با محلل نيز كارى از پيش نرفته و بنابر اجماع طايفه، حرمت ابدى سر جايش باقى مىماند. امّا در ساير اقسام طلاق، اين حالت نبوده و حرمت ابدى در هيچ مرحلهاى پيش نمىآيد؛ نهايتاً بعد از طلاق سوم، با حضور يك محلل دوباره حلال مىگردد. | مؤلف، ثمرهى تقسيم طلاق به عدى و غير عدى را در اين مىداند كه طلاق عدى بعد از آنكه به نهمين بار رسيد، باعث حرمت ابدى زن بر مرد مىشود؛ حتى با محلل نيز كارى از پيش نرفته و بنابر اجماع طايفه، حرمت ابدى سر جايش باقى مىماند. امّا در ساير اقسام طلاق، اين حالت نبوده و حرمت ابدى در هيچ مرحلهاى پيش نمىآيد؛ نهايتاً بعد از طلاق سوم، با حضور يك محلل دوباره حلال مىگردد. | ||
مؤلف، در قسمت آخر اين فصل، مسائل ششگانهاى را مطرح مىكند كه اولين آنها، | مؤلف، در قسمت آخر اين فصل، مسائل ششگانهاى را مطرح مىكند كه اولين آنها، درباره از بين رفتن يا نرفتن حكم طلاق با استيفاى عده است و آخرينشان، در مورد مرد غايبى است كه يكى از چهار زنش را طلاق دهد و بخواهد با يكى ديگر ازدواج كند. | ||
فصل سوم: اين فصل، | فصل سوم: اين فصل، دربارهى لواحق مسئله طلاق مىباشد و در آن، از اين امور بحث مىشود: آيا ازنظر تكليفى براى مريض جايز است كه زنش را طلاق بدهد؟ اگر زوج در همان مرضى كه زوجه را در آن طلاق داده، بميرد يا زوجه قبل از زوج بميرد، حكم ميراث چيست؟ آنچه موجب زوال تحريم ازدواج با زنى است كه سه طلاقه شده است، مباحث مربوط به رجوع. | ||
فصل چهارم: اين فصل، | فصل چهارم: اين فصل، درباره عده است و مشتمل بر مباحثى از قبيل زنانى كه بايد عده نگه دارند و زنانى كه لازم نيست عده نگه دارند، عده ذات الاقراء(زنى كه در هر ماه يك بار عادت مىشود)، عده زن حامله، موت زوج در اثناى عده و... مىباشد. | ||
فصل پنجم: اين فصل، | فصل پنجم: اين فصل، درباره احكام زن عدهدار است و مشتمل بر مباحثى از قبيل سكناى چنين زنى، نفقهى وى، نفقهى زنى كه شوهرش فوت كرده و.... مىباشد. | ||
بخش دوم كتاب، | بخش دوم كتاب، درباره خلع و مبارات است و مشتمل بر مباحثى از قبيل صيغه خلع، مباحث مربوط به فديه، شرايط خالع و مختلعه، احكام خلع، معناى مبارات و شروط آن مىباشد. | ||