الشيعة في مصر من الإمام علي حتى الإمام الخميني: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'صلاح‌ الدين' به 'صلاح‌الدين')
    جز (جایگزینی متن - 'شرف‌ الدين' به 'شرف‌الدين')
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    #نويسنده در مقدمه‌اش تأكيد كرده است كه در اين اثر هدفش اين نيست كه رشد جغرافيايى يا آمارى شيعه در مصر را بررسى و روشن كند بلكه هدفش اين است كه ثابت كند كه تشيع در مصر اصيل است و تسنن بعد از آن وارد شده است. او همچنين بيان كرده است كه آمار دقيقى از تعداد جمعيت شيعه در مصر امروز وجود ندارد و شيعيان در مكانهاى مختلف مصر پراكنده شده‌اند و كسانى كه تقيه مى‌كنند بسيار بيشتر از كسانى هستند كه تشيع خود را آشكار مى‌سازند.<ref>همان، ص 6</ref>
    #نويسنده در مقدمه‌اش تأكيد كرده است كه در اين اثر هدفش اين نيست كه رشد جغرافيايى يا آمارى شيعه در مصر را بررسى و روشن كند بلكه هدفش اين است كه ثابت كند كه تشيع در مصر اصيل است و تسنن بعد از آن وارد شده است. او همچنين بيان كرده است كه آمار دقيقى از تعداد جمعيت شيعه در مصر امروز وجود ندارد و شيعيان در مكانهاى مختلف مصر پراكنده شده‌اند و كسانى كه تقيه مى‌كنند بسيار بيشتر از كسانى هستند كه تشيع خود را آشكار مى‌سازند.<ref>همان، ص 6</ref>
    #نويسنده همچنين متذكر شده است كه امروزه اثرى از شيعيان اسماعيلى در مصر نيست و شيعيان حاضر در اين كشور اكنون همان مذهب تشيع دوازده امامى را دارند كه در ايران، عراق، كشورهاى خليج فارس، عربستان، لبنان، پاكستان و... رايج است. البته گروه‌هايى از شيعيان مثل علويان و اسماعيليان در سوريه و يمن و هند يافت مى‌شود. او افزوده است كه جمعيتى به نام بُهره از طايفه‌اى وابسته به اسماعيليان هستند. آنان از نظر عبادات و شعائرشان اختلافى با شيعيان امامى ندارند ولى از نظر اعتقادى و بحث امامت جدا هستند و فقط شش امام نخستين از امامان دوازده‌گانه را به عنوان رهبر خود پذيرفته‌اند.<ref>متن كتاب، ص 169-176</ref>
    #نويسنده همچنين متذكر شده است كه امروزه اثرى از شيعيان اسماعيلى در مصر نيست و شيعيان حاضر در اين كشور اكنون همان مذهب تشيع دوازده امامى را دارند كه در ايران، عراق، كشورهاى خليج فارس، عربستان، لبنان، پاكستان و... رايج است. البته گروه‌هايى از شيعيان مثل علويان و اسماعيليان در سوريه و يمن و هند يافت مى‌شود. او افزوده است كه جمعيتى به نام بُهره از طايفه‌اى وابسته به اسماعيليان هستند. آنان از نظر عبادات و شعائرشان اختلافى با شيعيان امامى ندارند ولى از نظر اعتقادى و بحث امامت جدا هستند و فقط شش امام نخستين از امامان دوازده‌گانه را به عنوان رهبر خود پذيرفته‌اند.<ref>متن كتاب، ص 169-176</ref>
    #از نكات جالب اين اثر اين است كه نويسنده فهرستى از اسامى استادان و شيوخ الازهر را عرضه كرده كه با شيعيان تعامل و گفتگو داشته و آنان را يارى كرده‌اند. در اين فهرست اسامى استادان بزرگى چون محمد مصطفى مراغى و شيخ محمود شلتوت ديده مى‌شود.<ref>همان، ص 201</ref>همچنين در اين فهرست يكى از شيوخ الازهر استاد سليم البشرى ذكر شده كه در سال 1916م. درگذشته است. سليم البشرى همان بود كه با علامه [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف‌ الدين]] بارها مكاتبه كرد و به اين ترتيب كتاب تأثيرگذار «[[المراجعات]]» پديد آمد.
    #از نكات جالب اين اثر اين است كه نويسنده فهرستى از اسامى استادان و شيوخ الازهر را عرضه كرده كه با شيعيان تعامل و گفتگو داشته و آنان را يارى كرده‌اند. در اين فهرست اسامى استادان بزرگى چون محمد مصطفى مراغى و شيخ محمود شلتوت ديده مى‌شود.<ref>همان، ص 201</ref>همچنين در اين فهرست يكى از شيوخ الازهر استاد سليم البشرى ذكر شده كه در سال 1916م. درگذشته است. سليم البشرى همان بود كه با علامه [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف‌الدين]] بارها مكاتبه كرد و به اين ترتيب كتاب تأثيرگذار «[[المراجعات]]» پديد آمد.
    #نويسنده تأكيد كرده است كه اينكه شيعه شمار بسيارى از كسانى را كه صحابه ناميده مى‌شوند مردود شمرده و نمى‌پذيرد به خاطر اسباب ذيل است: 1. تعريف صحابى بر آنها منطبق نيست؛ 2. بعد از رحلت پيامبر(ص) از خط نبوى منحرف شدند؛ 3. از نصوص دينى منحرف شده و تجاوز كرده‌اند؛ 4. آنان احاديثى دروغ به نام پيامبر(ص) وضع و جعل كرده‌اند؛ 5. آنها دشمنى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را در دل داشته و در عمل با او دشمنى كرده‌اند؛ 6. آنها هم‌قسم با معاويه و شريك جناياتش شدند.<ref>همان، ص 203</ref>
    #نويسنده تأكيد كرده است كه اينكه شيعه شمار بسيارى از كسانى را كه صحابه ناميده مى‌شوند مردود شمرده و نمى‌پذيرد به خاطر اسباب ذيل است: 1. تعريف صحابى بر آنها منطبق نيست؛ 2. بعد از رحلت پيامبر(ص) از خط نبوى منحرف شدند؛ 3. از نصوص دينى منحرف شده و تجاوز كرده‌اند؛ 4. آنان احاديثى دروغ به نام پيامبر(ص) وضع و جعل كرده‌اند؛ 5. آنها دشمنى [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را در دل داشته و در عمل با او دشمنى كرده‌اند؛ 6. آنها هم‌قسم با معاويه و شريك جناياتش شدند.<ref>همان، ص 203</ref>
    #نويسنده متن كامل فتواى شيخ الازهر شيخ محمود شلتوت در مورد جواز انتخاب مذهب تشيع را آورده است. جالب است كه اين فتوا را شيخ محمود شلتوت براى آيت‌الله شيخ محمدتقى قمى -از مسئولان جامعه تقريب بين مذاهب اسلامى- فرستاده است.<ref>همان، ص 190</ref>
    #نويسنده متن كامل فتواى شيخ الازهر شيخ محمود شلتوت در مورد جواز انتخاب مذهب تشيع را آورده است. جالب است كه اين فتوا را شيخ محمود شلتوت براى آيت‌الله شيخ محمدتقى قمى -از مسئولان جامعه تقريب بين مذاهب اسلامى- فرستاده است.<ref>همان، ص 190</ref>
    #نويسنده فهرستى از خلفاى فاطمى را آورده و همچنين تاريخ آغاز و انجام حكومت هر يك را نيز معين كرده است.<ref>همان، ص 185</ref>
    #نويسنده فهرستى از خلفاى فاطمى را آورده و همچنين تاريخ آغاز و انجام حكومت هر يك را نيز معين كرده است.<ref>همان، ص 185</ref>
    #نويسنده فهرستى از برخى از كتابهايى كه شيعه در مصر براى شناساندن اعتقادات و تاريخ و مكتب خودش و پاسخ به شبهات منتشر كرده و همچنين فهرستى از آثارى كه بر ضدّ شيعه و به صورت نقد سياسى و تبليغاتى مذهب تشيع و در جهت تفرقه‌افكنى در آن كشور منتشر شده آورده است.<ref>همان، ص 204-206</ref>
    #نويسنده فهرستى از برخى از كتابهايى كه شيعه در مصر براى شناساندن اعتقادات و تاريخ و مكتب خودش و پاسخ به شبهات منتشر كرده و همچنين فهرستى از آثارى كه بر ضدّ شيعه و به صورت نقد سياسى و تبليغاتى مذهب تشيع و در جهت تفرقه‌افكنى در آن كشور منتشر شده آورده است.<ref>همان، ص 204-206</ref>
    #نويسنده در بحثى تحت عنوان مهاجرت‌هاى شيعه و شيعه مصر را فراموش نمى‌كند و مصر هم شيعه را از ياد نمى‌برد، يادآور شده است كه مصر هميشه مورد توجه شيعه بوده و شخصيت‌ها و انديشمندان اسلامى بارها به آنجا مهاجرت و مسافرت كرده‌اند. يكى از مشهورترين و نيز تأثيرگذارترين شخصيت‌ها عبارت از سيد جمال‌الدين اسدآبادى است. همچنين از شخصيت‌هاى مهم [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|آيت‌الله كاشف الغطاء]] بود كه همراه با گروهى از عالمان شيعى عراقى در اواسط دهه شصت (1965م.) و با دعوت رسمى به مصر آمد. همچنين علامه [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف‌ الدين]] از لبنان به مصر مهاجرت كرد و گفتگويى بين او شيخ سليم بشرى شيخ دانشگاه الازهر در اوايل اين قرن واقع شد.<ref>همان، ص 117</ref>
    #نويسنده در بحثى تحت عنوان مهاجرت‌هاى شيعه و شيعه مصر را فراموش نمى‌كند و مصر هم شيعه را از ياد نمى‌برد، يادآور شده است كه مصر هميشه مورد توجه شيعه بوده و شخصيت‌ها و انديشمندان اسلامى بارها به آنجا مهاجرت و مسافرت كرده‌اند. يكى از مشهورترين و نيز تأثيرگذارترين شخصيت‌ها عبارت از سيد جمال‌الدين اسدآبادى است. همچنين از شخصيت‌هاى مهم [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|آيت‌الله كاشف الغطاء]] بود كه همراه با گروهى از عالمان شيعى عراقى در اواسط دهه شصت (1965م.) و با دعوت رسمى به مصر آمد. همچنين علامه [[شرف‌الدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف‌الدين]] از لبنان به مصر مهاجرت كرد و گفتگويى بين او شيخ سليم بشرى شيخ دانشگاه الازهر در اوايل اين قرن واقع شد.<ref>همان، ص 117</ref>


    == وضعيت كتاب==
    == وضعيت كتاب==