ابن منقذ، اسامة بن مرشد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ايت الله' به 'آيت‌الله')
    جز (جایگزینی متن - 'فخر‌ الدين' به 'فخر‌الدين')
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    اسامه در دمشق به نور‌ الدين محمود زنگى پيوست و نور‌ الدين كسانى را به مصر فرستاد تا خانواده وى را به شام آورند، اما در راه صليبيان آنان را اسير و اموالشان را غارت كردند و کتابخانه ارزشمند اسامه را كه به گفته وى شامل 4 هزار جلد کتاب نفيس بود، به غنيمت گرفتند. مورخان مسيحى بعدها در نوشتن تاريخ دولت‌هاى اسلامى از اين کتابخانه بهره فراوان بردند.
    اسامه در دمشق به نور‌ الدين محمود زنگى پيوست و نور‌ الدين كسانى را به مصر فرستاد تا خانواده وى را به شام آورند، اما در راه صليبيان آنان را اسير و اموالشان را غارت كردند و کتابخانه ارزشمند اسامه را كه به گفته وى شامل 4 هزار جلد کتاب نفيس بود، به غنيمت گرفتند. مورخان مسيحى بعدها در نوشتن تاريخ دولت‌هاى اسلامى از اين کتابخانه بهره فراوان بردند.


    اسامه نزديك به 10 سال در دربار نور‌ الدين بسر برد و او را در جنگ‌هاى متعدد، به‌خصوص در فلسطين و محاصره قلعه حارم در 557ق، يارى بسيار كرد. وى سرانجام در 559ق، دمشق را ترك كرد و به حصن كيفا در شمال عراق رفت و مورد استقبال حاكم آنجا، فخر‌ الدين قره ارسلان قرار گرفت.
    اسامه نزديك به 10 سال در دربار نور‌ الدين بسر برد و او را در جنگ‌هاى متعدد، به‌خصوص در فلسطين و محاصره قلعه حارم در 557ق، يارى بسيار كرد. وى سرانجام در 559ق، دمشق را ترك كرد و به حصن كيفا در شمال عراق رفت و مورد استقبال حاكم آنجا، فخر‌الدين قره ارسلان قرار گرفت.


    برخى از معاصران درباره علت خروج وى از دمشق برآنند كه چون اسامه براى بازپس‌گرفتن بيت‌المقدس بر اتحاد با فاطميان اصرار مى‌ورزيد و نور‌ الدين از آن سر باز مى‌زد، دربار وى را ترك گفت. اسامه 10 سال در حصن كيفا به تدريس و تأليف و شكار پرداخت و بيشتر آثار خود را در اين زمان نوشت. وى در اين مدت به موصل و ديار بكر (در 565ق) سفر كرد و با برخى شاعران و بزرگان آن ديار ملاقات كرد و نيز با آنكه حدود 80 سال از عمرش مى‌گذشت، دست از مبارزه برنداشت و به همراه فخر‌ الدين، حاكم كيفا در چندين جنگ با صليبيان، از جمله حمله به آمِد شركت داشت.
    برخى از معاصران درباره علت خروج وى از دمشق برآنند كه چون اسامه براى بازپس‌گرفتن بيت‌المقدس بر اتحاد با فاطميان اصرار مى‌ورزيد و نور‌ الدين از آن سر باز مى‌زد، دربار وى را ترك گفت. اسامه 10 سال در حصن كيفا به تدريس و تأليف و شكار پرداخت و بيشتر آثار خود را در اين زمان نوشت. وى در اين مدت به موصل و ديار بكر (در 565ق) سفر كرد و با برخى شاعران و بزرگان آن ديار ملاقات كرد و نيز با آنكه حدود 80 سال از عمرش مى‌گذشت، دست از مبارزه برنداشت و به همراه فخر‌الدين، حاكم كيفا در چندين جنگ با صليبيان، از جمله حمله به آمِد شركت داشت.


    صلاح‌ الدين ايوبى در 570ق، پس از آنكه دمشق را از اتابكان زنگى گرفت، اسامه را نزد خود فراخواند و او را بسيار گرامى داشت. در اين زمان، عضد‌ الدين مرهف، فرزند اسامه كه از اميران و نزديكان صلاح‌ الدين بود، رفاه و آسايش پدر را وجهه همت خود قرار داد و هداياى بسيار از جمله منزلى در دمشق و اقطاعى در معره به او داد.
    صلاح‌ الدين ايوبى در 570ق، پس از آنكه دمشق را از اتابكان زنگى گرفت، اسامه را نزد خود فراخواند و او را بسيار گرامى داشت. در اين زمان، عضد‌ الدين مرهف، فرزند اسامه كه از اميران و نزديكان صلاح‌ الدين بود، رفاه و آسايش پدر را وجهه همت خود قرار داد و هداياى بسيار از جمله منزلى در دمشق و اقطاعى در معره به او داد.