شرح منازل السائرين (عبدالرزاق کاشانی): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'غياثالدين' به 'غياث‌الدين')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    خط ۵۱: خط ۵۱:




    '''شرح منازل السائرين'''، اثر [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|كمال‌الدين عبدالرزاق قاسانى]] (735ق)، شرحى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] (481ق) است. شارح، «منازل السائرين» را به زبان خود منازل؛ يعنى عربى شرح كرده و اين مهم را به درخواست غياث‌الدين محمد بن رشيدالدين فضل الله، وزير سلطان ابوسعيد بهادرخان (736-716) به انجام رسانده و در تاريخ دوشنبه، بيست رجب 731، در ربع رشيدى تبريز از تأليف آن، فراغت يافته است.
    '''شرح منازل السائرين'''، اثر [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|كمال‌الدين عبدالرزاق قاسانى]] (735ق)، شرحى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] (481ق) است. شارح، «منازل السائرين» را به زبان خود منازل؛ يعنى عربى شرح كرده و اين مهم را به درخواست غياث‌الدين محمد بن رشيدالدين فضل الله، وزير سلطان ابوسعيد بهادرخان (736-716) به انجام رسانده و در تاريخ دوشنبه، بيست رجب 731، در ربع رشيدى تبريز از تأليف آن، فراغت يافته است.


    اين شرح، مهم‌ترين اثر شارح و در ميان شروح منازل، بهترين شرح و مهم‌ترين كتاب در حوزه عرفان عملى است و به تعبير استاد، [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، شرح قاسانى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، حاكى از عظمت و بزرگىِ نظر و مقام و سعه باع و تضلع كامل او در تصوف علمى است (آشتيانى، 1380، ص 57). پرورش يافتن شاگردانى چون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] و قيصرى در مكتب عرفان عملى و نظرى ملا عبدالرزاق، خود دليل تبحر و تضلع اوست (عابدى، 1373، ص 28). البته قدرت فكر و باريك‌انديشى‌هاى قاسانى، نه تنها در «شرح منازل»، بلكه در ساير كتاب‌هاى او، مثل «شرح فصوص» بى‌نياز از تعريف است.
    اين شرح، مهم‌ترين اثر شارح و در ميان شروح منازل، بهترين شرح و مهم‌ترين كتاب در حوزه عرفان عملى است و به تعبير استاد، [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]، شرح قاسانى بر «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]]، حاكى از عظمت و بزرگىِ نظر و مقام و سعه باع و تضلع كامل او در تصوف علمى است (آشتيانى، 1380، ص 57). پرورش يافتن شاگردانى چون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]] و قيصرى در مكتب عرفان عملى و نظرى ملا عبدالرزاق، خود دليل تبحر و تضلع اوست (عابدى، 1373، ص 28). البته قدرت فكر و باريك‌انديشى‌هاى قاسانى، نه تنها در «شرح منازل»، بلكه در ساير كتاب‌هاى او، مثل «شرح فصوص» بى‌نياز از تعريف است.


    «شرح منازل»، به‌صورت غير مزجى و بر وفق «منازل السائرين»، در ده قسم كلى باب‌بندى شده است. اين مقامات ده‌گانه، هريك، خود به ده باب منقسم مى‌باشد و هر قسم در سه مرحله در طول يكديگر بيان مى‌شود. شارح در اين مقام چنين مى‌فرمايد: «اندراج هريك تحت ديگرى، بسان اندراج و ترتب انواع و اجناس منطقى است كه هريك از اعالى را صورتى در اسافل و هريك از اسافل را صورتى در اعالى است؛ نه چون بالارونده از پلكان كه چون پاى از درجتى برداشت و به بالاتر جهيد در جهت، فروتر را فروهلد، بلكه در عين اينكه پاى در منزل برتر دارد، در منزل فروتر نيز حضورى و صورتى جداگانه دارد؛ بدين ترتيب، هريك از صد مقام به حسب صورتش در ديگر ابواب ده‌گانه، خود صد صورت دارد كه مجموعا هزار مى‌شود» (تبادكانى، 1382، ص 22).
    «شرح منازل»، به‌صورت غير مزجى و بر وفق «منازل السائرين»، در ده قسم كلى باب‌بندى شده است. اين مقامات ده‌گانه، هريك، خود به ده باب منقسم مى‌باشد و هر قسم در سه مرحله در طول يكديگر بيان مى‌شود. شارح در اين مقام چنين مى‌فرمايد: «اندراج هريك تحت ديگرى، بسان اندراج و ترتب انواع و اجناس منطقى است كه هريك از اعالى را صورتى در اسافل و هريك از اسافل را صورتى در اعالى است؛ نه چون بالارونده از پلكان كه چون پاى از درجتى برداشت و به بالاتر جهيد در جهت، فروتر را فروهلد، بلكه در عين اينكه پاى در منزل برتر دارد، در منزل فروتر نيز حضورى و صورتى جداگانه دارد؛ بدين ترتيب، هريك از صد مقام به حسب صورتش در ديگر ابواب ده‌گانه، خود صد صورت دارد كه مجموعا هزار مى‌شود» (تبادكانى، 1382، ص 22).
    خط ۹۹: خط ۹۹:
    # فهرست مراجع.
    # فهرست مراجع.


    پيش از اين، «شرح منازل السائرين» [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] به همراه «نصوص و فكوك» قونوى، در 1315ق (چاپ دوم، 1354ش) در تهران، به طبع رسيده بود (فرغانى، 1379، ص 42).
    پيش از اين، «شرح منازل السائرين» [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق كاشانى]] به همراه «نصوص و فكوك» قونوى، در 1315ق (چاپ دوم، 1354ش) در تهران، به طبع رسيده بود (فرغانى، 1379، ص 42).


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==