نتيجة المقال في علم الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    در باب اول، به بيان چگونگى اعتبار قول علماى رجال و احوال گروهى از علما كه در جرح و تعديل و مانند اينها به اقوال آنان مراجعه مى‌شود و وضع و ترتيب كتب مربوط به اين فن، پرداخته شده است<ref>متن كتاب، ص59-98</ref>
    در باب اول، به بيان چگونگى اعتبار قول علماى رجال و احوال گروهى از علما كه در جرح و تعديل و مانند اينها به اقوال آنان مراجعه مى‌شود و وضع و ترتيب كتب مربوط به اين فن، پرداخته شده است<ref>متن كتاب، ص59-98</ref>


    در مورد كيفيت و چگونگى اعتبار اقوال علماى رجال، اختلاف وجود دارد كه آيا رجوع به قول آنان از باب ظن است يا از باب روايت يا از باب شهادت. نويسنده در اين باب، ضمن بررسى اقوال مزبور، علمايى را كه نظرياتشان در باب جرح و تعديل روات، مرجع مى‌باشد، نام برده و توضيح مختصرى پيرامون هريك داده است. اين علما عبارتند از: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، ابن داود، ابن شاذان، [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، [[ابن‌طاووس، علی بن موسی|ابن طاوس]]، [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]]، [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]]، ابن فضال، برقى، عقيقى، عياشى، [[کشی، محمد بن عمر|كشى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، [[شهيد ثانى]]، مجلسى پدر و پسر، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، شيخ يوسف بحرانى، [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]] و بهبهانى<ref>همان، ص59-92</ref>
    در مورد كيفيت و چگونگى اعتبار اقوال علماى رجال، اختلاف وجود دارد كه آيا رجوع به قول آنان از باب ظن است يا از باب روايت يا از باب شهادت. نويسنده در اين باب، ضمن بررسى اقوال مزبور، علمايى را كه نظرياتشان در باب جرح و تعديل روات، مرجع مى‌باشد، نام برده و توضيح مختصرى پيرامون هريك داده است. اين علما عبارتند از: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، ابن داود، ابن شاذان، [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، [[ابن‌طاووس، علی بن موسی|ابن طاوس]]، [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]]، [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]]، ابن فضال، برقى، عقيقى، عياشى، [[کشی، محمد بن عمر|كشى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، [[شهيد ثانى]]، مجلسى پدر و پسر، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، شيخ يوسف بحرانى، [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]] و بهبهانى<ref>همان، ص59-92</ref>


    در باب دوم، به چگونگى رجوع به كتب رجالى در اخذ اسانيد رواياتى كه از ائمه اطهار(ع) صادر شده است و تشخيص مشتركات و بيان آنچه باعث تعين مراد از اسماء مشتركه و تشخيص حالات راوى مى‌گردد، پرداخته شده است. از جمله افراد مشتركى كه از آنها ياد شده است عبارتند از: ابن مسكان، محمد بن حسين، ابوبصير، ابن سنان، محمد بن قيس و احمد بن محمد<ref>همان، ص105-133</ref>
    در باب دوم، به چگونگى رجوع به كتب رجالى در اخذ اسانيد رواياتى كه از ائمه اطهار(ع) صادر شده است و تشخيص مشتركات و بيان آنچه باعث تعين مراد از اسماء مشتركه و تشخيص حالات راوى مى‌گردد، پرداخته شده است. از جمله افراد مشتركى كه از آنها ياد شده است عبارتند از: ابن مسكان، محمد بن حسين، ابوبصير، ابن سنان، محمد بن قيس و احمد بن محمد<ref>همان، ص105-133</ref>
    خط ۷۳: خط ۷۳:
    باب سوم، به بررسى اسباب مدح و ذم، اختصاص يافته است. نويسنده، ابتدا ضمن توضيح اين نكته كه مدح مطلق موجب وثاقت راوى و در نتيجه، صحيح بودن روايت وى نمى‌شود، به توضيح الفاظ مدح، پرداخته است. از جمله اين الفاظ عبارتند از: «عادل، ضابط و امامى»، «ثقه يا ثقة الحديث»، «صحيح الحديث»، «لا بأس به»، «عين و وجه». در ادامه، اسباب ذم و الفاظى كه موجب ضعف راوى مى‌شود، توضيح داده شده است. اين الفاظ عبارتند از: «فاسق»، «فاسق بجوارحه»، «كان يشرب الخمر»، «يشتغل بالزنا و اللواط»، «اكذب البريه»، «كذاب»، «وضّاع»، «خبيث»، «متعصب»، «متهم»، «ساقط»، «متروك»، «ليس بشيء»، «ضعيف في الرواية» و...<ref>همان، ص135-232</ref>
    باب سوم، به بررسى اسباب مدح و ذم، اختصاص يافته است. نويسنده، ابتدا ضمن توضيح اين نكته كه مدح مطلق موجب وثاقت راوى و در نتيجه، صحيح بودن روايت وى نمى‌شود، به توضيح الفاظ مدح، پرداخته است. از جمله اين الفاظ عبارتند از: «عادل، ضابط و امامى»، «ثقه يا ثقة الحديث»، «صحيح الحديث»، «لا بأس به»، «عين و وجه». در ادامه، اسباب ذم و الفاظى كه موجب ضعف راوى مى‌شود، توضيح داده شده است. اين الفاظ عبارتند از: «فاسق»، «فاسق بجوارحه»، «كان يشرب الخمر»، «يشتغل بالزنا و اللواط»، «اكذب البريه»، «كذاب»، «وضّاع»، «خبيث»، «متعصب»، «متهم»، «ساقط»، «متروك»، «ليس بشيء»، «ضعيف في الرواية» و...<ref>همان، ص135-232</ref>


    در باب چهارم، به معرفى و بررسى شخصيت روايى برخى از راويانى كه [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]]، روايات فراوانى از آنها نقل كرده و در لابه‌لاى كلام خويش با لفظ «العدة» از آنها ياد نموده است. برخى از اين افراد عبارتند از: احمد بن ادريس قمى اشعرى، على بن ابراهيم قمى، محمد بن يحيى عطار، داود بن كوره، على بن ابراهيم، على بن حسين سعدآبادى، احمد بن عبدالله بن اميه و...<ref>همان، ص235-316</ref>
    در باب چهارم، به معرفى و بررسى شخصيت روايى برخى از راويانى كه [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در [[الكافي (ط. دارالحديث)|كافى]]، روايات فراوانى از آنها نقل كرده و در لابه‌لاى كلام خويش با لفظ «العدة» از آنها ياد نموده است. برخى از اين افراد عبارتند از: احمد بن ادريس قمى اشعرى، على بن ابراهيم قمى، محمد بن يحيى عطار، داود بن كوره، على بن ابراهيم، على بن حسين سعدآبادى، احمد بن عبدالله بن اميه و...<ref>همان، ص235-316</ref>


    باب پنجم به بررسى اصحاب اجماع (زراره، محمد بن مسلم، بريد بن معاويه، فضيل بن يسار، معروف بن خربوذ و ابوبصير) اختصاص يافته<ref>همان، ص321-433</ref> و در آخرين باب، از رواتى كه مورد اختلافند بحث شده است. برخى از اين افراد، عبارتند از: ابراهيم بن هشام، ابن ابى‌جيد، اسحاق بن عمار، حسين بن خالد، حماد بن عيسى جهنى و...<ref>همان، ص435-604</ref>
    باب پنجم به بررسى اصحاب اجماع (زراره، محمد بن مسلم، بريد بن معاويه، فضيل بن يسار، معروف بن خربوذ و ابوبصير) اختصاص يافته<ref>همان، ص321-433</ref> و در آخرين باب، از رواتى كه مورد اختلافند بحث شده است. برخى از اين افراد، عبارتند از: ابراهيم بن هشام، ابن ابى‌جيد، اسحاق بن عمار، حسين بن خالد، حماد بن عيسى جهنى و...<ref>همان، ص435-604</ref>