مصادر نهج‌البلاغة و أسانيده: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ')ب' به ') ب')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۹۷: خط ۹۷:




    [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجسته‌ترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازيم:
    [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجسته‌ترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازيم:


    شبهه مربوط به صحابه. [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره اين شبهه مى‌نويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مى‌كند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد.
    شبهه مربوط به صحابه. [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره اين شبهه مى‌نويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مى‌كند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد.


    از سوى ديگر همان گونه كه در ميان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، كافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در ميان صحابه نيز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراين، بر اساس اعمال و رفتار و عقايد آنان بايد قضاوت كرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هيچ گونه توجيهى نمى‌تواند باشد. بلكه همان گونه كه قرآن كريم فرموده است، معيار برترى تقوى است و در اين زمينه هيچ تفاوتى ميان افراد اعم از صحابه و غيرصحابه وجود ندارد.
    از سوى ديگر همان گونه كه در ميان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، كافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در ميان صحابه نيز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراين، بر اساس اعمال و رفتار و عقايد آنان بايد قضاوت كرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هيچ گونه توجيهى نمى‌تواند باشد. بلكه همان گونه كه قرآن كريم فرموده است، معيار برترى تقوى است و در اين زمينه هيچ تفاوتى ميان افراد اعم از صحابه و غيرصحابه وجود ندارد.


    شبهه وصيت و وصايت؛ [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره شبهه وصيت و وصايت بر اين نكته تأكيد كرده است كه وصيت امرى مرسوم و بلكه واجب بوده است. در ميان پيامبران و صيت امرى مرسوم بوده است و پيامبر اسلام(ص) نيز وصيت‌هاى مهمى از جمله در انتخاب جانشينى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم اين امر ذكر شده است. خليفه اول نيز عمر را جانشين خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصيت كرد. حال با عنايت به اين موارد چه ايرادى دارد كه اميرمؤمنان هم وصيت بكند؟
    شبهه وصيت و وصايت؛ [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره شبهه وصيت و وصايت بر اين نكته تأكيد كرده است كه وصيت امرى مرسوم و بلكه واجب بوده است. در ميان پيامبران و صيت امرى مرسوم بوده است و پيامبر اسلام(ص) نيز وصيت‌هاى مهمى از جمله در انتخاب جانشينى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم اين امر ذكر شده است. خليفه اول نيز عمر را جانشين خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصيت كرد. حال با عنايت به اين موارد چه ايرادى دارد كه اميرمؤمنان هم وصيت بكند؟


    نويسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمده‌ى آن وصيت به جانشينى [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيت‌نامه‌نويسان پرداخته است.
    نويسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمده‌ى آن وصيت به جانشينى [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيت‌نامه‌نويسان پرداخته است.


    شبهه سجع و آرايش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] درباره سجع پاسخ داده است:
    شبهه سجع و آرايش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] درباره سجع پاسخ داده است:
    خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
    اگر مسجع گفتن عيب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم اين عيب وارد است. مؤلف محترم با ذكر آيات و احاديثى از پيامبر(ص) به استدلال عليه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذكر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى ديگر (ابوبكر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت كند كه مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رايج بوده است. لذا از بيان امير نيز چنين انتظارى مى‌رفت.
    اگر مسجع گفتن عيب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم اين عيب وارد است. مؤلف محترم با ذكر آيات و احاديثى از پيامبر(ص) به استدلال عليه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذكر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى ديگر (ابوبكر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت كند كه مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رايج بوده است. لذا از بيان امير نيز چنين انتظارى مى‌رفت.


    شهرت دقت در وصف طبيعت و حيوانات و تقسيمات عددى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ادعا كرده است كه در عربستان طاووس وجود نداشت كه [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى كه ابن ابى‌الحديد به اشكال جواب داده است به اين صورت كه: اميرمؤمنان در مدينه طاووس، نديده، بلكه در كوفه ديده است.
    شهرت دقت در وصف طبيعت و حيوانات و تقسيمات عددى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ادعا كرده است كه در عربستان طاووس وجود نداشت كه [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى كه ابن ابى‌الحديد به اشكال جواب داده است به اين صورت كه: اميرمؤمنان در مدينه طاووس، نديده، بلكه در كوفه ديده است.


    اما تقسيمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ايمان بر چهار پايه است و... اينها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روايت از پيامبر(ص) رسيده است كه از اين تقسيمات دارد. پس اين اشكال هم وارد نيست.
    اما تقسيمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ايمان بر چهار پايه است و... اينها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روايت از پيامبر(ص) رسيده است كه از اين تقسيمات دارد. پس اين اشكال هم وارد نيست.
    خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:




    مؤلف كتاب، مصادر را به آن معناى مرسوم و معروف در نظر نگرفته است؛ يعنى منظور وى از مصادر آن دسته مآخذ نيستند كه مرحوم سيدرضى در نهج‌البلاغه از آنها ياد نكرده است، بلكه منظور آن است كه پاره‌اى از عبارات مولى اعم از خطبه، نامه، حكمت و... در ميان راويان، منسوب به على(ع) بوده و از شهرت بالايى برخوردار است. چرا كه وقوف بر مآخذى كه [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در تأليف و تنسيق نهج‌البلاغه از آنها بهره برده، زياد و بسيار پراكنده بوده است و برخى از آنها در اثر گذر زمان از ميان رفته است.
    مؤلف كتاب، مصادر را به آن معناى مرسوم و معروف در نظر نگرفته است؛ يعنى منظور وى از مصادر آن دسته مآخذ نيستند كه مرحوم سيدرضى در نهج‌البلاغه از آنها ياد نكرده است، بلكه منظور آن است كه پاره‌اى از عبارات مولى اعم از خطبه، نامه، حكمت و... در ميان راويان، منسوب به على(ع) بوده و از شهرت بالايى برخوردار است. چرا كه وقوف بر مآخذى كه [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در تأليف و تنسيق نهج‌البلاغه از آنها بهره برده، زياد و بسيار پراكنده بوده است و برخى از آنها در اثر گذر زمان از ميان رفته است.


    با توجه به آن كه سيدرضى درصدد نبود تا با جمع‌آورى نهج‌البلاغه به لحاظ فقهى، معرفتى و تاريخى منبع و مدركى فراهم نمايد تا علما و پژوهش‌گران در تحقيقات خود بدان رجوع كنند، بلكه قصدش آن بود تا مطالب و سخنانى از مولا عليه‌السلام گرد آورد كه از جوانب مختلف اهميت داشته باشد؛ به ويژه از جهت فصاحت و بلاغت. با توجه به اين نكته بود كه به جمع‌آورى نهج‌البلاغه اقدام نمود؛ چرا كه در آن عصر سخنان امام(ع) در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سخت پراكنده شده بود و كتاب مدونى كه در زمينه‌هاى مختلف سخنان مولا را دربرداشته باشد، وجود نداشت. علاوه بر اين سيدرضى(ره) چون اهداف فوق را در نظر نداشت، از ارايه مآخذ و منابع براى سخنان برگزيده صرف‌نظر كرد؛ مگر در موارد اندكى كه در نهج‌البلاغه مضبوط است.
    با توجه به آن كه سيدرضى درصدد نبود تا با جمع‌آورى نهج‌البلاغه به لحاظ فقهى، معرفتى و تاريخى منبع و مدركى فراهم نمايد تا علما و پژوهش‌گران در تحقيقات خود بدان رجوع كنند، بلكه قصدش آن بود تا مطالب و سخنانى از مولا عليه‌السلام گرد آورد كه از جوانب مختلف اهميت داشته باشد؛ به ويژه از جهت فصاحت و بلاغت. با توجه به اين نكته بود كه به جمع‌آورى نهج‌البلاغه اقدام نمود؛ چرا كه در آن عصر سخنان امام(ع) در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سخت پراكنده شده بود و كتاب مدونى كه در زمينه‌هاى مختلف سخنان مولا را دربرداشته باشد، وجود نداشت. علاوه بر اين سيدرضى(ره) چون اهداف فوق را در نظر نداشت، از ارايه مآخذ و منابع براى سخنان برگزيده صرف‌نظر كرد؛ مگر در موارد اندكى كه در نهج‌البلاغه مضبوط است.
    خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
    منابعى كه قبل از تأليف نهج‌البلاغه تأليف شده‌اند كه در اين اثر با واسطه نقل شده‌اند.
    منابعى كه قبل از تأليف نهج‌البلاغه تأليف شده‌اند كه در اين اثر با واسطه نقل شده‌اند.


    كتاب‌هايى كه بعد از زمان [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] تأليف شده و كلام مولا عليه‌السلام را با اسناد متصل نقل كرده‌اند ولى سيدرضى نتوانسته به اسناد اصلى آن‌ها دست يابد.
    كتاب‌هايى كه بعد از زمان [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] تأليف شده و كلام مولا عليه‌السلام را با اسناد متصل نقل كرده‌اند ولى سيدرضى نتوانسته به اسناد اصلى آن‌ها دست يابد.


    كتاب‌هايى كه بعد از رضى تأليف شده، ولى سخنان امام(ع) را به صورتى متفاوت و مختلف با آن چه در نهج‌البلاغه نقل شده، نقل كرده‌اند. مؤلف مصادر از اين دسته مآخذ نهج‌البلاغه 114 مأخذ را ذكر كرده است كه به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود:
    كتاب‌هايى كه بعد از رضى تأليف شده، ولى سخنان امام(ع) را به صورتى متفاوت و مختلف با آن چه در نهج‌البلاغه نقل شده، نقل كرده‌اند. مؤلف مصادر از اين دسته مآخذ نهج‌البلاغه 114 مأخذ را ذكر كرده است كه به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود:
    خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
    براى نمونه مى‌توان منابع زير را از مآخذ اصلى مصادر قسم 1 و 2 شمرد كه عبارتند از:
    براى نمونه مى‌توان منابع زير را از مآخذ اصلى مصادر قسم 1 و 2 شمرد كه عبارتند از:


    [[إثبات الوصية للإمام علي بن أبي‌طالب|اثبات الوصيه]]، نوشته [[مسعودی، علی بن حسین|على بن حسين مسعودى]] (متوفى: 333 يا 345)، الاخبارالطوال، تأليف ابوحنيفه احمدبن داود دينورى (متوفى: 290)، [[الإختصاص]]، تأليف [[شيخ مفيد]] (متوفى 413 ق)، الاغانى، ابوالفرج على بن حسين اصفهانى (متوفى: 356 ق)، ا[[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|كمال‌الدين]] و اتمام‌النعمه، [[شيخ صدوق]] (متوفى: 380ق)، الامامه و السياسه، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه دينورى]]، (متوفى: 276 ق)، انساب‌الشراف، ابوجعفر احمد بن يحيى بن جابر بغدادى [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] (متوفى: 279 ق)، الغارات، ابراهيم بن هلال ثقفى (متوفى: 283ق) و....
    [[إثبات الوصية للإمام علي بن أبي‌طالب|اثبات الوصيه]]، نوشته [[مسعودی، علی بن حسین|على بن حسين مسعودى]] (متوفى: 333 يا 345)، الاخبارالطوال، تأليف ابوحنيفه احمدبن داود دينورى (متوفى: 290)، [[الإختصاص]]، تأليف [[شيخ مفيد]] (متوفى 413 ق)، الاغانى، ابوالفرج على بن حسين اصفهانى (متوفى: 356 ق)، ا[[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|كمال‌الدين]] و اتمام‌النعمه، [[شيخ صدوق]] (متوفى: 380ق)، الامامه و السياسه، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه دينورى]]، (متوفى: 276 ق)، انساب‌الشراف، ابوجعفر احمد بن يحيى بن جابر بغدادى [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] (متوفى: 279 ق)، الغارات، ابراهيم بن هلال ثقفى (متوفى: 283ق) و....


    == منابع رضى در نهج‌البلاغه ==
    == منابع رضى در نهج‌البلاغه ==
    خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
    سخنان مولا على عليه‌السلام پيش از تأليف نهج‌البلاغه به صورت‌هاى گوناگون گردآمده و شكل تأليف يافته‌اند كه مؤلف به برخى از آنها اشاره مى‌كند؛ از جمله:
    سخنان مولا على عليه‌السلام پيش از تأليف نهج‌البلاغه به صورت‌هاى گوناگون گردآمده و شكل تأليف يافته‌اند كه مؤلف به برخى از آنها اشاره مى‌كند؛ از جمله:


    خطبه‌هاى اميرمؤمنان بر منابر در اجتماعات و جشن‌ها، تأليف زيد بن وهب جهنى (متوفى:96ق)، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف مسعدة بن صدقه عبدى، كتاب خطبه زهرا براى اميرمؤمنان، تأليف ابومخنف لوط بن يحيى بن مخنف بن سليم ازدى (متوفى:157ق)، خطبه اميرمؤمنان روايت شده از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، تأليف ابوروح فرج بن فروه كه از مسعدة بن صدقه روايت كرده است، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف اسماعيل بن مهران بن ابى‌نصر زيد سكونى كوفى، خطبه‌هاى [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] كه سيدعبدالعظيم حسنى(ره) گرد آورده است و....
    خطبه‌هاى اميرمؤمنان بر منابر در اجتماعات و جشن‌ها، تأليف زيد بن وهب جهنى (متوفى:96ق)، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف مسعدة بن صدقه عبدى، كتاب خطبه زهرا براى اميرمؤمنان، تأليف ابومخنف لوط بن يحيى بن مخنف بن سليم ازدى (متوفى:157ق)، خطبه اميرمؤمنان روايت شده از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، تأليف ابوروح فرج بن فروه كه از مسعدة بن صدقه روايت كرده است، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف اسماعيل بن مهران بن ابى‌نصر زيد سكونى كوفى، خطبه‌هاى [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] كه سيدعبدالعظيم حسنى(ره) گرد آورده است و....


    == تأليفات سخنان على(ع) پس از نهج‌البلاغه ==
    == تأليفات سخنان على(ع) پس از نهج‌البلاغه ==