دانش درایة الحدیث همراه با نمونه‌های حدیثی و فقهی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'محمد حسن' به 'محمدحسن')
    جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود')
    خط ۵۸: خط ۵۸:
    3. وى با بيان تعريف لغوى خبر متواتر و همچنين شرايط تواتر، تأكيد كرده است كه در تواتر، عدد خاصّى شرط نيست بلكه مناط حصول علم است به نحوى كه معمولاً از چنين خبرى علم حاصل شود. او همچنين تواتر را به سه قسم لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم كرده و بعد تواتر معنوى را چنين تعريف كرده است: متواتر معنوى آن است كه يك مطلب به الفاظ گوناگون نقل و موجب يقين شود مانند شجاعت على(ع) به نحوى كه تمام راويان، شجاعت او را نقل كرده‌اند؛ اگر چه عبارات آنها مختلف است. نويسنده در مورد تواتر اجمالى آورده است كه چنانچه چند حديث در يك موضوع وارد شده باشد اگر چه از نظر سندى مخدوش باشند، امّا از مجموع آنها به صدور يكى قطع حاصل شود؛ اين نوع تواتر را اجمالى مى‌نامند مثل اخبار حجيت خبر واحد كه تك‌تك آنها شايد مورد خدشه باشد، ولى از مجموع آنها استفاده مى‌شود كه خبر واحد حجت است. مرحوم [[خویی، ابوالقاسم|آيت‌الله خويى]]پس از تعريف اقسام تواتر، روايات حجيت خبر واحد را متواتر اجمالى شمرده است<ref>متن كتاب، ص 63- 71</ref>
    3. وى با بيان تعريف لغوى خبر متواتر و همچنين شرايط تواتر، تأكيد كرده است كه در تواتر، عدد خاصّى شرط نيست بلكه مناط حصول علم است به نحوى كه معمولاً از چنين خبرى علم حاصل شود. او همچنين تواتر را به سه قسم لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم كرده و بعد تواتر معنوى را چنين تعريف كرده است: متواتر معنوى آن است كه يك مطلب به الفاظ گوناگون نقل و موجب يقين شود مانند شجاعت على(ع) به نحوى كه تمام راويان، شجاعت او را نقل كرده‌اند؛ اگر چه عبارات آنها مختلف است. نويسنده در مورد تواتر اجمالى آورده است كه چنانچه چند حديث در يك موضوع وارد شده باشد اگر چه از نظر سندى مخدوش باشند، امّا از مجموع آنها به صدور يكى قطع حاصل شود؛ اين نوع تواتر را اجمالى مى‌نامند مثل اخبار حجيت خبر واحد كه تك‌تك آنها شايد مورد خدشه باشد، ولى از مجموع آنها استفاده مى‌شود كه خبر واحد حجت است. مرحوم [[خویی، ابوالقاسم|آيت‌الله خويى]]پس از تعريف اقسام تواتر، روايات حجيت خبر واحد را متواتر اجمالى شمرده است<ref>متن كتاب، ص 63- 71</ref>


    4. همچنين در مورد محكم و متشابه چنين نوشته است: حديث مقبول و بدون معارض را محكم گويند زيرا در آن احتمال ديگرى وجود ندارد و حديث متشابه نقطه مقابل آن؛ يعنى حديثى است كه علاوه بر معناى ظاهرى آن، احتمال معناى ديگرى نيز هست كه البته وجه راجحى نيست. نظير آنچه درباره آيات محكم و متشابه قرآن گفته ميشود<ref>همان، ص 140</ref>
    4. همچنين در مورد محكم و متشابه چنين نوشته است: حديث مقبول و بدون معارض را محكم گويند زيرا در آن احتمال ديگرى وجود ندارد و حديث متشابه نقطه مقابل آن؛ يعنى حديثى است كه علاوه بر معناى ظاهرى آن، احتمال معناى ديگرى نيز هست كه البته وجه راجحى نيست. نظير آنچه درباره آيات محكم و متشابه قرآن گفته می‌شود<ref>همان، ص 140</ref>


    5. نويسنده با يادآورى تقسيم اضطراب به دو نوع سندى و متنى و آوردن مثال‌هايى براى آن، افزوده است: اين يادآورى لازم است كه اضطراب در متن و سند، هميشه مانع عمل به حديث نمى‌شود؛ لذا علما در مقام تعارض دو كتاب حديثى، كافى را بر ديگر كتاب‌ها مقدم مى‌دارند و مى‌گويند [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] اضبط است و در ضبط احاديث دقت فراوان دارد. آنان در تعارض بين تهذيب و من لايحضره الفقيه، دومى را ترجيح مى‌دهند<ref>همان، ص 189- 195</ref>
    5. نويسنده با يادآورى تقسيم اضطراب به دو نوع سندى و متنى و آوردن مثال‌هايى براى آن، افزوده است: اين يادآورى لازم است كه اضطراب در متن و سند، هميشه مانع عمل به حديث نمى‌شود؛ لذا علما در مقام تعارض دو كتاب حديثى، كافى را بر ديگر كتاب‌ها مقدم مى‌دارند و مى‌گويند [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] اضبط است و در ضبط احاديث دقت فراوان دارد. آنان در تعارض بين تهذيب و من لايحضره الفقيه، دومى را ترجيح مى‌دهند<ref>همان، ص 189- 195</ref>